شرط ادامه تحصیل
پرسش 420 . هنگام ازدواج (در ضمن عقد ) با شوهرم شرط کردم که اجازه ادامه تحصیل در دانشگاه را به من بدهد ؛ آیا اکنون مى تواند از شرط خود دست بردارد و اجازه ندهد؟
همه مراجع: خیر ؛ شما مى توانید بدون اجازه شوهرتان، به تحصیل ادامه دهید.1
 

ادامه تحصیل
پرسش 421 . مردى با دخترى دانشجو ازدواج مى کند ؛ آیا پس از آن، شوهر مى تواند او را از ادامه تحصیل باز دارد؟
همه مراجع (به جز نورى): اگر در ضمن عقد، شرط نشده که زن به تحصیل خود ادامه دهد و یا عقد بر طبق این شرط و توافق واقع نشده است، زن نمى تواند بدون اذن شوهر، از منزل خارج شود. در غیر این صورت، مى تواند به تحصیل خود ادامه دهد.2
آیه اللّه  نورى: اگر تحصیل دختر باعث تضییع حق شوهر نباشد، مى تواند بدون اذن او، به تحصیل خود ادامه دهد.3

پرسش 422 . اگر مرد به هر علتى اجازه ادامه تحصیل و مانند آن را به زن ندهد، آیا زن هم مى تواند نسبت به او تمکین نکند؟
همه مراجع: در فرض یاد شده، زن چنین حقى ندارد و باید تمکین کند.4

لجاجت شوهر
پرسش 423 . اگر شوهر از روى لجاجت و انتقام گیرى از زن، اجازه بیرون رفتن را به او ندهد، آیا اطاعت از او واجب است؟
همه مراجع: هر چند انتقام گیرى و اذیت کردن از سوى مرد، بر خلاف اخلاق اسلامى است ؛ ولى اگر به هر جهت اجازه ندهد، زن باید اطاعت کند.5
 

اجازه دوران عقد
پرسش 424 . آیا در دوران عقد ـ که دختر در خانه پدر و مادر زندگى مى کند ـ براى بیرون رفتن از خانه اجازه شوهر لازم است؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى، فاضل، مکارم و نورى: آرى، در این فرض براى خروج از منزل پدر، اجازه شوهر لازم است.6
آیات عظام تبریزى و وحید: خیر، در این فرض اجازه شوهر، لازم نیست.7
آیه اللّه  سیستانى: اگر در شهرى که زندگى مى کنند، متعارف این است که دختر در این مدت از شوهر اجازه نمى گیرد ؛ در این صورت براى بیرون رفتن اجازه او لازم نیست و در غیر این صورت، باید اجازه بگیرد.8
آیه اللّه  فاضل: در این فرض بنا بر احتیاط واجب، براى خروج از منزل پدر، اجازه شوهر لازم است.9
تبصره. اگر زن در ضمن عقد، شرط کرده باشد که در این مدت، بدون اجازه او بیرون رود و یا عقد بر توافق قبلى واقع شده باشد ؛ در این صورت به فتواى همه مراجع، این شرط نافذ است و دیگر اجازه شوهر لازم نیست.

اجازه صله رحم
پرسش 425 . اگر شوهرى، همسرش را از صله رحم ـ به ویژه دیدار والدین ـ منع کند، تکلیف زن چیست؟ آیا مى تواند بدون اجازه او به دیدن آنان برود؟
همه مراجع (به جز مکارم): خیر، نمى تواند بدون اجازه شوهر به دیدار آنان برود و صله رحم منحصر به رفت و آمد نیست ؛ بلکه با احوال پرسى و پیغام فرستادن از طریق تلفن، نامه و مانند آن نیز محقّق مى شود.10
آیه اللّه  مکارم: براى صله رحم به ویژه والدین و یادگیرى واجبات دینى که بدون خروج از منزل امکان پذیر نیست، اجازه شوهر لازم نیست.11

رضایت شوهر
پرسش 426 . آیا همین اندازه که زن بداند شوهرش براى بیرون رفتن از منزل راضى است، کفایت مى کند یا اینکه باید از او اجازه بگیرد؟
همه مراجع: اگر مى داند که شوهرش راضى است، کفایت مى کند و اجازه گرفتن لازم نیست.12

اجازه نماز جمعه
پرسش 427 . آیا حضور در مراسم مذهبى (مثل نماز جمعه و راهپیمایى ) نیاز به اجازه شوهر دارد؟
همه مراجع (به جز تبریزى و مکارم ): آرى، باید با اجازه شوهر باشد.13
آیات عظام تبریزى و مکارم: بنابر احتیاط واجب، باید با اجازه شوهر باشد.14
 

انتخاب لباس
پرسش 428 . آیا زن در انتخاب پوشش، باید مطیع همسر خود باشد؟
همه مراجع: خیر، اطاعت زن از شوهر، تنها در حقوق زناشویى و بیرون رفتن از منزل است و در امور دیگر، اطاعت از او واجب نیست.15

اطاعت شوهر 
پرسش 429 . اگر شوهر پوشیدن لباس و یا آرایش خاصى را از همسرش درخواست کند، آیا اطاعت او بر زن واجب است؟
همه مراجع: اگر این درخواست در راستاى استمتاعات باشد و یا ترک آن باعث نفرت شوهر گردد، بر زن واجب است اطاعت کند. در غیر این صورت، واجب نیست.16

اجازه روزه مستحبى
پرسش 430 . آیا براى گرفتن روزه هاى مستحبى، اجازه شوهر لازم است؟
همه مراجع (به جز بهجت، صافى و مکارم ): اگر با حق زناشویى شوهر منافات داشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید اجازه بگیرد. امّا اگر شوهر او را از روزه گرفتن باز دارد، باید اطاعت کند ؛ هر چند با حق زناشویى او منافات نداشته باشد.17
آیات عظام بهجت و مکارم: بنابر احتیاط واجب، باید از شوهر اجازه بگیرد ؛ هر چند با حق زناشویى شوهر منافات نداشته باشد.18
آیه اللّه  صافى: اگر با حق شوهر منافات داشته باشد، باید از شوهر اجازه بگیرد و اگر منافات نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید اجازه بگیرد. اگر شوهر او را از روزه گرفتن بازدارد، باید اطاعت کند ؛ هرچند با حق زناشویى او هم منافات نداشته باشد.19

اموال شوهر
پرسش 431 . آیا زن مى تواند در اموال شوهر، بدون اجازه او تصرف کند؟
همه مراجع: خیر، باید اجازه بگیرد.20

اموال زن 
پرسش 432 . آیا شوهر مى تواند همسر را از تصرف در اموال خودش، نهى کند؟
همه مراجع: خیر، زن مى تواند هر گونه تصرفى در اموال خود انجام دهد و اجازه شوهر لازم نیست [ هر چند اجازه بگیرد، بهتر است].21
تبصره. در مورد نذر زن از اموال خودش، به مسأله «نذر زن» مراجعه شود.

روابط زناشویى
پرسش 433 . تمکین زن نسبت به روابط زناشویى، چه مقدار باید باشد؟
همه مراجع: اگر عذر شرعى (مانند حیض، ضرر براى سلامتى بدن و... ) نداشته باشد و شوهر بخواهد، باید تمکین کند.22
 

ایام عادت
پرسش 434 . آیا زن و شوهر، مى توانند در زمان حیض به جز نزدیکى، سایر استمتاعات را از یکدیگر داشته باشند؟
همه مراجع: آرى، جایز است ؛ ولى کامیابى از ناف تا زانوى او کراهت دارد، مگر آنکه از روى لباس باشد.23

نزدیکى از پشت
پرسش 435 . حکم نزدیکى از پشت در زمانى که زن حائض است، چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى و صافى: کراهت شدید دارد.24
آیات عظام بهجت، تبریزى و وحید: بنابر احتیاط واجب، جایز نیست.25
آیات عظام سیستانى و فاضل: اگر زن راضى باشد، کراهت شدید دارد و اگر راضى نباشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.26
آیه اللّه  مکارم: در ایام پاکى با رضایت زن کراهت شدید دارد و در ایام عادت بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.27
آیه اللّه  نورى: مطلقا جایز نیست.28


احکام پزشکى

مقدمه
«وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النّاسَ جَمِیعاً »
29 ؛ «...و هر کس کسى را زنده بدارد، چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است».
پزشکى شغل بسیار خطیر و حساسى است ؛ چه اینکه پزشک هم با جسم و جان مریض و هم با حکم و دستور الهى در درمان و معالجه ارتباط دارد. در حقیقت او بایستى به خوبى از عهده این وظیفه و حق بر آید (وظیفه الهى و حق انسانى ). اگر پزشک جان یک انسان را نجات دهد، گویا به همه انسان ها جان بخشیده و به ارزش والایى دست یافته است. در کنار آن اگر به احکام و مسائل مربوط به خود عمل کند، ثواب او دو چندان مى گردد. از آنجایى که پزشک، رسالت بزرگى را بر دوش دارد، باید به احکام و مسائل پزشکى آشنا و آگاه گردد و چنانچه در این راه اندکى غفلت و کوتاهى کند، مورد غضب الهى قرار مى گیرد. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: اهل هر مملکتى به سه کس محتاج و نیازمندند تا در دین و دنیاى خود، به آنها پناه برند: فقیه دانشمند و باتقوا، حاکم نیکوکارى که مورد اطاعت مردم باشد و پزشک کاردان و مورد اعتماد».
«پزشکى» نیز مانند سایر موضوعات فقهى، داراى احکام بسیارى است ؛ از قبیل: نگاه و لمس مریض، سقط جنین، تلقیح، تشریح و پیوند اعضا، تغییر جنسیت، عقیم کردن و... هر یک از این عنوان ها، خود داراى مسائل گوناگون و جزئى است که در این کتاب، تنها به بخشى از آن پرداخته شده است.

پزشک نامحرم
پرسش 436 . در جایى که پزشک زن در دسترس باشد، آیا لمس بدن زن از روى لباس، به وسیله پزشک مرد جایز است؟
همه مراجع: اصل لمس بدن زن نامحرم، از روى لباس حرام نیست ؛ ولى اگر تلذّذ و مفسده اى در بین باشد، جایز نیست.30

پزشک متخصص نامحرم
پرسش 437 . در صورتى که پزشک هم جنس هم وجود دارد و معالجه مستلزم نگاه و لمس است ؛ ولى احتمال مى رود که متخصص غیرهم جنس بیمارى را بهتر تشخیص دهد، تکلیف چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى و سیستانى ): تخصص بیشتر باعث نمى شود که زن به پزشک مرد مراجعه کند ؛ مگر آنکه ضرورت و احتمال خطر در میان باشد.31
آیات عظام تبریزى و سیستانى: اگر تخصص پزشک مرد در آن بیمارى بیشتر باشد، مراجعه به او اشکال ندارد.32
 

معاینه نامحرم
پرسش 438 . لمس بیمار براى معاینه و درمان، چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز تبریزى و سیستانى ): اگر پزشک هم جنس در دسترس نباشد، لمس بیمار براى معاینه و درمان اشکال ندارد ؛ ولى باید به مقدار ضرورت اکتفا کند.33
آیات عظام تبریزى و سیستانى: اگر پزشک هم جنس در دسترس نباشد و یا مهارت مرد بیشتر باشد، لمس بیمار براى معاینه و درمان اشکال ندارد ؛ ولى باید به مقدار ضرورت اکتفا کند.34
تبصره 1. اگر معاینه از روى لباس ممکن باشد، باید به این راه بسنده کند.
تبصره 2. جواز لمس بیمار به منظور معاینه، باعث نمى شود که نگاه به بدن نیز جایز باشد ؛ مگر آنکه نگاه به آن لازم باشد.

پرستار نامحرم
پرسش 439 . آیا پرستار مى تواند براى گرفتن نبض و فشار خون و... به بدن نامحرم نگاه و او را لمس کند؟
همه مراجع (به جز تبریزى و سیستانى ): با وجود پرستار هم جنس، این کار براى غیرهم جنس جایز نیست ؛ ولى اگر ضرورت باشد، اشکال ندارد.35
آیات عظام تبریزى و سیستانى: اگر براى انجام دادن این امور، پرستار هم جنس در دسترس نباشد و یا مهارت غیرهم جنس در این زمینه بیشتر باشد، اشکال ندارد.36
تبصره 1. پرستار در نگاه و لمس تنها باید به همان قسمت از بدن ـ که انجام معاینه به آن ارتباط دارد ـ اکتفا کند.
تبصره 2. چنانچه پرستار براى معاینه، به نگاه و لمس بدن بیمار نیاز داشت، مانعى ندارد و در غیر این صورت، تنها باید به یکى از آن دو اکتفا کند.
تبصره 3. در صورتى که معاینه از روى لباس ممکن باشد، باید به این مقدار اکتفا کند و لمس بدن جایز نیست.

تزریقات نامحرم
پرسش 440 . حکم آمپول زدن توسط نامحرم چگونه است؟
همه مراجع (به جز تبریزى و سیستانى ): اگر هم جنس در دسترس نباشد و ضرورت اقتضا کند، اشکال ندارد.37
آیات عظام تبریزى و سیستانى: اگر هم جنس در دسترس نباشد یا آمپول زن غیرهم جنس مهارتش در تزریق بیشتر باشد، اشکال ندارد.38

سقط جنین
پرسش 441 . آیا سقط جنین در ماه هاى اول حاملگى، اشکال شرعى دارد؟
همه مراجع: آرى، سقط جنین پس از انعقاد نطفه، در هر ماهى که باشد، جایز نیست.39
 

دیه سقط جنین
پرسش 442 . دیه سقط جنین چه مقدار است؟
همه مراجع: دیه براى نطفه، 20 مثقال شرعى طلاى سکه دار ؛ براى علقه (خون بسته شده )، 40 مثقال و براى مضغه (پاره گوشت )، 60 مثقال است. اگر استخوان داشته و بدون گوشت باشد، 80 مثقال و اگر گوشت آن را پوشانده و خلقت کامل شده باشد، 100 مثقال است. اگر روح در آن دمیده شده ؛ چنانچه پسر باشد، 1000 مثقال و اگر دختر باشد، 500 مثقال شرعى طلاى سکه دار دیه دارد. گفتنى است روح در حدود چهار ماهگى، در جنین دمیده مى شود.40
 

پرسش 443 . دیه جنینى که به وسیله پزشک سقط مى شود، بر عهده کیست؟ وظیفه پدر و مادرى که اقدام به چنین کارى کرده اند، چیست؟
همه مراجع (به جز مکارم و وحید): دیه سقط جنین بر عهده قاتل مباشر است و چون این عمل به وسیله پزشک انجام شده، بر پدر و مادر تکلیفى نیست ؛ بلکه او ضامن است و این دیه به پدر و مادر پرداخت مى شود. البته مى توانند از حق خود بگذرند و از او چیزى دریافت نکنند. در هر حال باید از کار خود توبه کنند.41
آیات عظام مکارم و وحید: در صورتى که پدر و مادر نیز رضایت داشته باشند پرداخت دیه بر عهده آنان نیز مى باشد که باید به وارثان بپردازند و یا رضایت آنان را جلب کنند.42
 

جنین نامشروع
پرسش 444 . سقط جنین نامشروع، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: جایز نیست.43

اعضاى مرگ مغزى
پرسش 445 . آیا استفاده از اعضاى بدن شخصى که دچار مرگ مغزى شده (مانند قلب و کلیه )، براى نجات جان بیماران دیگر جایز است؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، سیستانى، صافى، فاضل و وحید: در فرضى که هنوز شخص از دنیا نرفته، استفاده از اعضاى او، قتل نفس محسوب مى شود و جایز نیست.44
آیه اللّه  خامنه اى: اگر استفاده از اعضاى بدن شخص یاد شده، باعث تسریع در مرگ وى شود، جایز نیست. در غیر این صورت اگر با اجازه قبلى او صورت گرفته باشد و یا نجات جان نفس محترمى متوقف بر آن عضو مورد نیاز باشد، اشکال ندارد.45
آیه اللّه  مکارم: اگر مرگ مغزى به طور کامل و مسلم باشد و هیچ گونه احتمال بازگشت به زندگى عادى وجود نداشته باشد ـ چنانچه براى نجات جان مسلمانى باشد ـ اشکال ندارد.46
آیه اللّه  نورى: آرى، جایز است ؛ ولى اگر میت در این باره وصیت نکرده باشد، باید این کار با اجازه مجتهد جامع شرایط انجام گیرد.47
 

اعضاى غیرمسلمان
پرسش 446 . آیا پیوند اعضاى بدن میت غیرمسلمان (غیر ذمى )، به بدن بیماران مسلمان جایز است؟
همه مراجع (به جز تبریزى و نورى ): اشکال ندارد.48
آیه اللّه  تبریزى: اگر جزء باطنى بدن مسلمان شود (مانند کلیه )، اشکال ندارد.49
آیه اللّه  نورى: اشکال ندارد ولى باید این کار با اجازه مجتهد جامع شرایط انجام گیرد.50

خرید و فروش کلیه
پرسش 447 . در مواردى که پیوند عضو جایز است ؛ آیا خرید و فروش اعضا و کلیه جایز است؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: در فرض یاد شده، خرید و فروش آن جایز است ؛ و نیز مى تواند پول را در برابر اجازه برداشتن عضو بگیرد.51
آیات عظام بهجت، سیستانى، صافى و وحید: در فرض یاد شده، مى تواند پول را در برابر اجازه برداشتن عضو بگیرد.52
آیه اللّه  تبریزى: اعضاى بدن انسان، قابل خرید و فروش نیست.53
آیات عظام فاضل و مکارم: در فرض یاد شده، خرید و فروش آن جایز است ؛ ولى بهتر است پول را در برابر اجازه برداشتن عضو بگیرد.54

دیه قطع عضو
پرسش 448 . آیا قطع عضو میت مسلمان براى پیوند زدن، دیه دارد؟ این دیه به چه کسى مى رسد؟
آیات عظام امام، خامنه اى، سیستانى و نورى: اگر میت در زمان حیات خود وصیت نکرده، بر قطع کننده، دیه تعلّق مى گیرد. این دیه بین ورثه ها تقسیم نمى شود ؛ بلکه در راه خیرات، براى خود میت صرف مى شود.55
آیات عظام بهجت، تبریزى و وحید: بر قطع کننده دیه تعلق مى گیرد و این دیه بین ورثه ها تقسیم نمى شود ؛ بلکه باید در راه خیرات، براى خود میّت صرف شود.56
آیه اللّه  فاضل: بر قطع کننده دیه تعلق مى گیرد و این دیه بین ورثه ها تقسیم نمى شود ؛ بلکه بنابر احتیاط واجب، باید در راه خیرات، براى خود میت صرف شود (هر چند میت در زمان حیات خود هم وصیت کرده باشد ).57
آیه اللّه  مکارم: اگر میت در زمان حیات خود وصیت نکرده، بر قطع کننده، دیه تعلق مى گیرد. این دیه بین ورثه ها تقسیم نمى شود ؛ بلکه بنابر احتیاط واجب در راه خیرات، براى خود میت صرف مى شود.58
 

طهارت عضو پیوندى
پرسش 449 . پیوند قسمتى از بدن میت به انسان زنده، از نظر طهارت و نجاست چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر جزء بدن انسان زنده شود، پاک است.59

کالبد شکافى
پرسش 450 . کالبد شکافى براى کشف جرایم و شناسایى قاتل، چه حکمى دارد؟
آیات عظام بهجت و مکارم: اگر ضرورت ایجاب کند اشکال ندارد ؛ مانند نجات جان بى گناه و شناسایى قاتل.60
آیه اللّه  تبریزى: خیر، جایز نیست.61
آیات عظام خامنه اى، فاضل و نورى: اگر کشف حقیقت متوقف بر آن است، اشکال ندارد.62

تشریح جسد غیرمسلمان
پرسش 451 . حکم کالبد شکافى و تشریح بدن میت غیرمسلمان (غیرذمى ) چیست؟
همه مراجع: تشریح بدن میت غیرمسلمان اشکال ندارد.63
پرسش 452 . آیا تشریح جسد کافر ذمى جایز است؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، فاضل و مکارم: اشکال ندارد.64
آیات عظام سیستانى و وحید: بنا بر احتیاط واجب جایز نیست ؛ مگر آنکه در آیین آنها، تشریح جسد اشکال نداشته باشد.65
آیه اللّه  نورى: جایز نیست.66

فروش خون
پرسش 453 . آیا شخص مى تواند در مقابل اهداى خون به بیماران نیازمند، پول بگیرد؟
همه مراجع: آرى، جایز است [ ؛به شرط آنکه براى او خطر و ضرر قابل توجهى نداشته باشد].67

تلقیح مصنوعى
پرسش 454 . حکم باردار نمودن مصنوعى زن با نطفه شوهرش چیست؟ آیا فرزندى که از این راه متولد مى شود، حکم فرزند حقیقى را دارد؟
همه مراجع: اصل این کار اشکال ندارد ؛ به شرط آنکه از مقدمات حرام (مانند نگاه و لمس نامحرم ) پرهیز شود و بچه به دنیا آمده، همه احکام فرزند آن زن و شوهر را دارا است.68
 

اسپرم مرد اجنبى 
پرسش 455 . حکم وارد کردن اسپرم مرد اجنبى به رحم زن ـ در صورتى که شوهرش عقیم باشد ـ چیست؟ فرزندى که متولد مى شود، متعلق به کیست؟
همه مراجع (به جز خامنه اى ): این کار حرام است و اگر فرزندى به دنیا آید، به صاحب نطفه و به زنى که صاحب رحم است، تعلّق دارد.69
آیه اللّه  خامنه اى: اصل این کار اشکال ندارد ؛ به شرط آنکه از مقدمات حرام (مانند نگاه و لمس نامحرم ) پرهیز شود و اگر فرزندى به دنیا آید، به صاحب نطفه و به زنى که صاحب رحم است، تعلّق دارد.70

استعمال مواد مخدر
پرسش 456 . حکم استعمال موادمخدر (هرویین، تریاک، حشیش و... ) چیست؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى و وحید: اعتیاد به مواد مخدر جایز نیست.71
آیات عظام خامنه اى، صافى، فاضل، مکارم و نورى: استفاده از مواد مخدر، جایز نیست.72
آیه اللّه  سیستانى: بنابر احتیاط واجب، از استعمال مواد مخدر اجتناب شود.73
 

مواد مخدر و درمان
پرسش 457 . در مواردى که مواد مخدر جنبه درمانى پیدا کند، استفاده از آن چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر بر اساس تشخیص پزشک متخصص و مورد اطمینان، استفاده از مواد مخدر، تنها راه درمان محسوب شود (به مقدار ضرورت )، اشکال ندارد.74
تبصره. هر چیزى که در دین حرام شمرده شده، استفاده از آن به عنوان درمان با شرایط یاد شده، جایز است و مواد مخدر هم مصداقى از آن محسوب مى شود.

پرسش 458 . آیا حشیش و تریاک نجس است؟
همه مراجع: خیر، پاک است.75

حکم سیگار
پرسش 459 . کشیدن سیگار چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز مکارم ): اگر باعث ضرر قابل توجه باشد، جایز نیست.76
آیه اللّه  مکارم: با توجه به شهادت و گواهى جمعى از پزشکان آگاه و اساتید متعهد دانشگاه و نیز آمارهاى تکان دهنده از مرگ و میر ناشى از سیگار و بیمارى هاى خطرناکى که از آن نشأت مى گیرد ؛ ثابت شده که خطرات مهم دود سیگار، یک واقعیت است. از این رو کشیدن آن به طور مطلق حرام است.77
 

پوست لب
پرسش 460 . کندن و جویدن پوست لب و جاهاى دیگر بدن، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: پوست هاى مختصر لب و جاهاى دیگر بدن ـ که به آسانى کنده مى شود و در حال افتادن است ـ پاک است.78

خون دهان
پرسش 461 . اگر از دندان خون بیاید و با آب دهان مخلوط شود، فرو بردن آن چه حکمى دارد؟ آیا باید دهان را آب کشید؟
همه مراجع (به جز مکارم و نورى ): اگر خون به حدى کم باشد که به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بین مى رود، پاک است و فرو بردن آن اشکال ندارد.79
آیه اللّه  نورى: اگر خون به حدى کم باشد که واسطه مخلوط شدن با آب دهان، از بین مى رود، پاک است ؛ ولى فرو بردن آن اشکال دارد.80
آیه اللّه  مکارم: اگر خون به حدى کم باشد که به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بین مى رود، پاک است و فرو بردن آن اشکال ندارد ؛ ولى عمدا این کار را نکند.81

خون زخم
پرسش 462 . آیا خونى که بر روى زخم خشک مى شود، نجس است؟
همه مراجع: آرى، نجس است ؛ هر چند خشک شده باشد.82

خون تزریقات
پرسش 463 . گاهى هنگام خون گیرى از بیمار، مقدار بسیار کم و ناچیزى از خون سرایت مى کند ؛ آیا با پنبه الکلى مى توان محل را تطهیر کرد؟
همه مراجع: خون ـ هر چند به مقدار ناچیز هم باشد ـ نجس است و باید آن را با آب شست.83

تنفس مصنوعى میّت
پرسش 464 . آیا ماساژ فردى که نمى دانیم زنده است یا مرده، غسل مس میّت دارد؟
همه مراجع: تا وقتى که روح از بدن او جدا نشده و یا بدنش گرم است، دست زدن به بدن او موجب غسل نمى شود.84

لمس مرگ مغزى
پرسش 465 . آیا دست زدن به بیمارى که در کما بوده و یا دچار مرگ مغزى شده و چند لحظه دیگر مى میرد، غسل مس میت دارد؟
همه مراجع: تا وقتى که روح از بدن او جدا نشده و یا بدنش گرم است، دست زدن به بدن او موجب غسل نمى شود.85
 

غسل مس میّت
پرسش 466 . در هنگام تشریح، اگر دست ما به مرده اى بخورد که نمى دانیم مسلمان است یا کافر ؛ آیا غسل مس میت لازم است؟
همه مراجع: غسل مس میت واجب است، خواه میت مسلمان باشد یا کافر ؛ مگر آنکه بدانید میت مسلمانى است که او را غسل داده اند.86

استخوان میّت
پرسش 467 . حکم دست زدن دانشجویان پرستارى به استخوان هاى (بدون گوشت ) میت چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: اگر میت را غسل نداده اند، باید براى مس استخوان او غسل کرد.87
آیات عظام بهجت، صافى و فاضل: اگر میت را غسل نداده اند، بنابر احتیاط واجب باید براى مس استخوان او غسل کرد.88
آیات عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: اگر استخوانى باشد که گوشت ندارد، براى مس آن غسل واجب نیست.89 

مس میّت
پرسش 468 . کسى که به بدن میت قبل از غسل دست بزند، آیا بدن و لباسش هم نجس مى شود و باید آب بکشد، یا فقط غسل کند؟
همه مراجع (به جز مکارم ): اگر دست یا لباس خودش و یا بدن میت، مرطوب باشد، نجس مى شود و باید محل تماس را تطهیر کند. اگر خشک باشد، بهتر است (احتیاط مستحب )، محل تماس را بشوید.90
آیه اللّه  مکارم: اگر دست یا لباس خودش و یا بدن میت مرطوب باشد، نجس مى شود و باید محل تماس را تطهیر کند. اگر خشک باشد، بنابر احتیاط واجب، باید محل تماس را بشوید.91

پرسش 469 . اگر مس میت با دستکش صورت گیرد، باز غسل مس میت لازم است؟
همه مراجع: خیر، غسل واجب نمى شود.92

حکم الکل
پرسش 470 . آیا الکل صنعتى مورد استفاده در آزمایشگاه ها و الکلى که در تزریقات و مانند آن به کار مى رود، نجس است؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى و نورى: اگر یقین نداشته باشید که از الکل مست کننده تهیه شده، پاک است.93
آیات عظام تبریزى، سیستانى، فاضل، مکارم و وحید: خیر، پاک است.94
تبصره. الکل صنعتى از مایع مست کننده تهیه نمى شود بلکه از گازهاى اتیل و استیل که از فرآورده هاى نفتى است به دست مى آید. این الکل آن قدر غلظتش بالا است که باعث مسمومیت مى شود نه مستى.


پرسش 471 . به طور کلى حکم طهارت و نجاست انواع الکل ها چیست؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى، فاضل و نورى: هر کدام از این الکل ها، اگر اصلشان مایع مست کننده باشد، نجس است.95
آیات عظام تبریزى و خامنه اى: هر کدام از این الکل ها، اگر اصلشان مایع مست کننده باشد، بنابر احتیاط واجب نجس است.96
آیات عظام سیستانى و وحید: تمامى انواع الکل ها پاک است. البته اگر اصل آن مایع مست کننده باشد، بنابر احتیاط مستحب نجس است.97
آیه اللّه  مکارم: هر الکلى که به صورت فعلى آن قابل نوشیدن نباشد و باید آن را رقیق کرد، نجس نیست ؛ ولى اگر به صورت کنونى آن قابل نوشیدن باشد، بنابر احتیاط واجب نجس است.98


احکام آموزشى

آموزش پزشکى
پرسش 472 . در بیمارستان ها و مراکز آموزشى ـ پزشکى، دانشجویان جهت آموزش به معاینه نواحى مختلف بدن (شکم، سینه، لگن و عورت ) بیمار زن مى پردازند. با توجه به اینکه این امر یک موضوع آموزشى است که در برنامه پزشکان قرار دارد، حکم آن چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى ): اگر فراگیرى مسائل پزشکى، در حدى است که حفظ سلامتى و جان بیماران (هر چند در آینده )، متوقف بر آن باشد ؛ به مقدار ضرورت و ناچارى جایز است.99
آیه اللّه  تبریزى: اگر فراگیرى مسائل پزشکى، در حدى است که حفظ سلامتى و جان بیماران (هر چند در آینده ) و یا حفظ پیشرفت و فرهنگ طب مسلمانان، متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد.100
 

عکس هاى آموزشى
پرسش 473 . نگاه کردن به عکس هاى عریان موجود در کتاب هاى پزشکى ـ که آموزش آن براى دانشجویان ضرورى است ـ چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.101

تشریح جسد مسلمان
پرسش 474 . آیا براى آموزش دانشجویان یا کشف مطالب جدید علم پزشکى، تشریح بدن میت مسلمان جایز است؟
همه مراجع (به جز تبریزى ): اگر امکان دسترسى به بدن میت غیرمسلمان نباشد و کشف مسائل جدید پزشکى در حدى باشد که نجات جان مسلمان (هر چند در آینده )، متوقف بر آن باشد ؛ تشریح بدن میت مسلمان (به مقدار ضرورت ) اشکال ندارد.102
آیه اللّه  تبریزى: اگر نیاز به تشریح است، باید جسد غیرمسلمان را تهیه کنند و تشریح جسد مسلمان جایز نیست.103

آموزش موسیقى
پرسش 475 . حکم آموزش و یادگیرى نوازندگى آلات موسیقى چیست؟
همه مراجع (به جز بهجت و صافى ): آموزش و یادگیرى نوازندگى با آلات مختص [ به لهو] جایز نیست و اگر از آلات مشترک باشد، به منظور استفاده مشروع و حلال، اشکال ندارد.104
آیات عظام بهجت و صافى: آموزش و یادگیرى نوازندگى با آلات موسیقى، حرام است.105

نگاه به استاد
پرسش 476 . حکم نگاه به صورت استاد زن، در هنگام تدریس چیست؟
همه مراجع (به جز صافى ): اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.106
آیه اللّه  صافى: بنابر احتیاط واجب بدون قصد لذت نیز جایز نیست ؛ ولى اگر نگاه اتفاقى باشد، اشکال ندارد.107

استاد بدحجاب
پرسش 477 . استاد ما بد حجاب است و حجاب شرعى را رعایت نمى کند و در هنگام نوشتن مطالب روى تخته سیاه، دست و موهاى سر او، بیش از اندازه ظاهر مى شود ؛ تکلیف ما چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى، صافى، فاضل و نورى: نگاه به او ـ هرچند بدون قصد لذت ـ اشکال دارد.108
آیه اللّه  بهجت: نگاه به او ـ هر چند بدون قصد لذت ـ جایز نیست.109
آیات عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: در صورتى که از زنان بى باکى است که اگر او را امر به حجاب کنند، اعتنا نمى کند ؛ نگاه به او ـ بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام ـ اشکالى ندارد.110

دختران هم کلاسى
پرسش 478 . با توجه به اینکه کلاس هاى دانشجویان دختر و پسر، با هم برگزار مى شود، ناخودآگاه چشم انسان به دختران نامحرم مى افتد ؛ حکم آن چیست؟
همه مراجع: اگر ناخود آگاه و بدون قصد لذت باشد، اشکال ندارد.111

حرمت تقلب
پرسش 479 . حکم تقلّب در امتحان چیست؟
همه مراجع: تقلب در امتحان جایز نیست.112

تقلب با رضایت
پرسش 480 . اگر طرف مقابل راضى به تقلّب از روى نوشته اش باشد، حکم تقلّب چگونه است؟
همه مراجع: رضایت شخص مقابل، هیچ تأثیرى در حکم ندارد.113

تقلب در آزمون 
پرسش 481 . تقلب در امتحان هایى که براى ورزیدگى و تست دانش آموزان انجام مى شود، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: تقلّب در این نوع امتحانات هر چند حرام نیست ؛ ولى زیان آن به خود شخص باز مى گردد ؛ مگر آنکه بگوید: خودم نوشتم که از باب دروغ، حرام مى گردد.114

تقلّب در آزمون هاى استخدامى
پرسش 482 . تقلّب در آزمون هایى که جهت استخدام در مشاغل صورت مى گیرد، در دستمزدها و حقوق هایى که افراد بعد از تصدى شغل مربوطه دریافت مى کنند، ایجاد شبهه مى کند یا نه؟
همه مراجع (به جز وحید ): اگر تخصّص و مهارت لازم را براى آن کار دارد و مقررات پس از استخدام نیز رعایت شده است ؛ حقوقى که دریافت مى کند، اشکال ندارد.115
آیه اللّه  وحید: استفاده از مزایاى آن نهاد، جایز نیست.116
 

تقلب آزمون کارشناسى
پرسش 483 . دانشجویى که در خود قدرت ادامه تحصیل در مقطع کارشناسى ارشد را مى بیند، چنانچه در امتحان ورودى تقلب کند و علت آن را عدم آماده بودن شرایط روحى و روانى، در آن زمان خاص و اصولاً عدم تبحّر در تست زنى قلمداد کند ؛ آیا عمل او جایز است؟
همه مراجع: تقلّب در امتحان در هر صورت، جایز نیست.117


احکام امر به معروف

اهمیت امر به معروف
پرسش 484 . درباره اهمیت امر به معروف و نهى از منکر و ضرورت آن توضیح دهید؟
«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ »118 ؛ «شما بهترین امتى بودید که به سود انسان ها آفریده شده اند [ ؛ چه اینکه ]امر به معروف و نهى از منکر مى کنید».
«معروف» آن است که عقل و شرع آن را نیک و خوب بداند و «منکر» آن است که عقل و شرع آن را ناپسند و بد بداند. بنابراین آنچه که نیک است ـ اعم از امور فرهنگى، اعتقادى، اقتصادى، عبادى، اخلاقى، سیاسى، جسمى، روانى و... ـ معروف است و کلیه آنچه که ناپسند است، مشمول منکر مى گردد. پس امر به معروف، به معناى «فرمان دادن به کار خوب» و نهى از منکر، به معناى «باز داشتن از کار بد» است.
بهترین راه براى به دست آوردن مصداق هاى معروف و منکر، مراجعه به شرع است. بعضى از معروف ها عبارت است از: تقوا، احسان و نیکى، توکل، حسن ظن به خدا، توبه، تلاوت قرآن، شکر خدا، مشورت، دعا، اخلاق نیک، بردبارى، ایستادگى در راه دین، خوف از خدا، انفاق، اندیشیدن و تفکر، عفو و بخشش، فرو بردن خشم، جهاد، نماز، روزه و... بخشى از منکرها نیز عبارت است از: کفر، نفاق، دوستى با کافران، ظلم و ستم، خیانت به بیت المال، کتمان حق، دین فروشى، بخل، کرنش در برابر دشمن، بد گمانى، دروغ، غیبت، تهمت، ایجاد اختلاف، ریاست طلبى، حسادت، قطع رحم و... .
فریضه امر به معروف و نهى از منکر، در همه ادیان مطرح بوده است و وجوب آن اختصاص به مسلمانان ندارد. این حکم در میان بنى اسرائیل به چشم مى خورد. خداوند در قرآن مى فرماید: «اهل کتاب همه یکسان نیستند ؛ بلکه پاره اى از آنان به انجام این فریضه مى پردازند و از نیکان به شمار مى روند».119 لقمان اجراى این فریضه را به فرزندش سفارش مى کند.120 خداوند به حضرت موسى و هارون دستور مى دهد که با زبان نرم، فرعون را نصیحت کنند.121
امر به معروف و نهى از منکر، از مهم ترین، بهترین و عالى ترین فریضه ها و واجبات اسلامى است ؛ به طورى که برخى از فقیهان، آن را از ضروریات دین دانسته اند. در آیات و روایات گوناگونى به آن سفارش شده است و تعابیر زیبایى در آنها به چشم مى خورد. حضرت على (علیه السلام) مى فرماید: «تمام کارهاى نیک و (حتى ) جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منکر، همچون آب دهان در برابر دریاى پهناورى است».122 امام باقر (علیه السلام) مى فرماید: «بد قومى هستند، قومى که بر امر به معروف و نهى از منکر عیب مى گیرند و آن را بى ارزش مى پندارند».123
ذکر چند امر در این زمینه لازم است:
1. این فریضه از تکالیف همگانى است و همه مسلمانان باید آن را پاس بدارند. این چنین نیست که در زمان اقتدار حاکمیت اسلامى، این فریضه تنها بر دوش نیروهاى انتظامى و قوه قضاییه و سایر نهادهاى دولتى قرار داشته باشد ؛ بلکه تک تک آحاد مردم به انجام این فریضه موظف اند. امر به معروف و نهى از منکر، واجب کفایى است و چنانچه عده اى به اجراى آن بپردازند و به گسترش معروف و از بین بردن منکر اقدام ورزند، انجام دادن آن از دیگران ساقط مى شود.
2. در اجراى فریضه امر به معروف و نهى از منکر، بین زن و مرد تفاوتى نیست و هر دو گروه، در این راستا وظیفه و مسئولیت دارند. 
3. یکى از مراتب امر به معروف و نهى از منکر اقدام و برخورد عملى با شخص گنه کار است ؛ ولى به فتواى مراجع تقلید، این امر باید124 با اجازه حاکم شرع و مسئولان حکومت اسلامى انجام گیرد و بدون اجازه آنها جایز نیست.125
4. این فریضه داراى شرایطى است که بدون فراهم آمدن آنها، انجام دادن آن بر شخص واجب نیست ؛ بلکه در برخى موارد نیز حرام است.

مراتب امر به معروف 
پرسش 485 . مراتب امر به معروف و نهى از منکر کدام است؟
مراتب امر به معروف و نهى از منکر عبارت است از:
1. انکار قلبى،
2. انکار زبانى،
3. اقدام عملى.
 

شرایط امر به معروف
پرسش 486 . شرایط امر به معروف و نهى از منکر کدام است؟
1. آمر و ناهى باید معروف و منکر را بشناسد.
2. احتمال دهد امر و نهى او تأثیر دارد.
3. امر و نهى مفسده اى (ضرر جانى، مالى مهم و آبرویى ) نداشته باشد.
4. تارک معروف و عامل منکر، بر ادامه شیوه خود اصرار داشته باشد.

پرسش 487 . آیا بر کسى که از احکام شرعى و راه و روش امر به معروف آگاهى ندارد، امر به معروف واجب است؟
همه مراجع: خیر واجب نیست ؛ ولى باید شرایط و مسائل امر به معروف را یاد بگیرد تا دچار اشتباه نگردد.126

موارد امر به معروف
پرسش 488 . از نظر شرعى امر به کدام یک از معروف ها و نهى از کدام یک از منکرها واجب است؟
آیات عظام امام، بهجت، مکارم، فاضل، خامنه اى و نورى: در واجبات و محرمات، امر و نهى واجب و در مستحبات و مکروهات، امر و نهى مستحب است.127
آیات عظام تبریزى، سیستانى، صافى و وحید: در واجبات و محرمات امر و نهى واجب و در مستحبات امر مستحب است.128
 

وظیفه امر به معروف
پرسش 489 . اگر کسى عملى را مرتکب شود که مرجع تقلید شخص دیگرى آن را حرام مى داند ؛ ولى به نظر مرجع تقلید خودش جایز است ؛ آیا باید او را از آن عمل نهى کند؟
همه مراجع: خیر، نهى از منکر در این مورد واجب نیست.129

پرسش 490 . آیا کسى که خودش به معروف عمل نمى کند و مرتکب گناه مى شود ؛ حق دارد دیگران را امر و نهى کند؟
همه مراجع: آرى، بر او هم واجب است که با تحقّق شرایط، امر به معروف و نهى از منکر کند. البته باید بداند که اگر بخواهد سخنش در قلب دیگران جاى گیرد و تأثیر بگذارد، با عمل و رفتار خود مى تواند، به این هدف دست یابد.130

امر به معروف فامیل
پرسش 491 . برخى از بستگان و خویشاوندان ما به طور کلى به نماز و روزه و سایر واجبات توجهى ندارند و اموالشان نیز حرام و یا مشکوک است و هیچ گونه نصیحت و موعظه اى در آنها اثر نمى کند ؛ آیا معاشرت با آنان جایز است؟
همه مراجع: معاشرت با آنان اشکال ندارد ؛ به ویژه اگر باعث هدایت آنان بشود و تا هنگامى که یقین ندارید غذاى مورد استفاده، از مال حرام است، تصرف در آن جایز است.131

وظیفه نیروى انتظامى
پرسش 492 . در زمان حکومت اسلامى، اگر نیروى انتظامى در برخورد با مفاسد اجتماعى از خود جدیت نشان ندهد، وظیفه مردم چیست؟ آیا باید بر اساس فریضه امر به معروف و نهى از منکر اقدام کنند؟
همه مراجع (به جز بهجت ): بر همه مکلفان، امر به معروف و نهى از منکر واجب است و اگر نیروى انتظامى به این فریضه عمل نکند، تکلیف از دیگران ساقط نمى شود ؛ بلکه با فراهم بودن شرایط آن، بر سایرین نیز واجب است البته چنانچه نیاز به اقدام و برخورد فیزیکى باشد، این امر بدون اجازه حاکم شرع جایز نیست.132
آیه اللّه  بهجت: بر همه مکلفان، امر به معروف و نهى از منکر واجب است و اگر نیروى انتظامى به این فریضه عمل نکند، تکلیف از دیگران ساقط نمى شود ؛ بلکه با فراهم بودن شرایط آن، بر سایرین نیز واجب است. در جایى که منجر به جراحت بشود، نهى از منکر جایز نیست و اجازه مجتهد جامع شرایط نیز بنا بر احتیاط واجب کفایت نمى کند.133
 

منکرات مجلس عروسى
پرسش 493 . گاهى در عروسى ها به پخش نوارهاى موسیقى ـ که بعضى از آنها از صدا و سیما هم پخش مى شود ـ مى پردازند ؛ آیا نیروى انتظامى و یا بسیج و یا نهاد دیگرى، مى تواند آنها را از این عمل باز دارند و نهى از منکر کنند؟
همه مراجع: اگر از نوع موسیقى حرام باشد، گوش دادن به آن جایز نیست و نهادهاى یاد شده وظیفه دارند ارشاد و نهى از منکر کنند و صرف پخش شدن آن از رسانه صدا و سیما، دلیلى بر جواز آن نیست ؛ ولى صداهاى مشکوک اشکال ندارد.134

موسیقى خوابگاه دانشجویى
پرسش 494 . با کسانى که در خوابگاه هاى دانشجویى به موسیقى هاى مبتذل گوش مى دهند، چه باید کرد؟
همه مراجع: اگر احتمال تأثیر مى دهید ـ در صورت فراهم بودن سایر شرایط ـ باید به او تذکر دهید و یا در صورت امکان، مسئولان امر را مطلع سازید.135

امر به معروف بدحجاب
پرسش 495 . وظیفه مردم در قبال بدحجابى و مفاسد موجود در جامعه چیست؟
همه مراجع: وظیفه هر فردى امر به معروف ونهى از منکر است ؛ ولى باید به شرایط و مراتب آن توجه داشته باشد.136
 

امر به معروف دانشجویان
پرسش 496 . در دانشگاه ها، روابط پسر و دختر غوغا مى کند ؛ وظیفه ما نسبت به آنان چیست؟
همه مراجع: بر هر فردى واجب است، ضمن دورى از ابتلا به مفاسد، در صورت تمکّن و تحقق شرایط نهى از منکر، به این فریضه اقدام کند.137

سختى امر به معروف
پرسش 497 . بعضى از گناهان (مانند بدحجابى و... ) به حدى است که اگر بخواهم تمام وقتم را براى آن سپرى کنم، باز هم نمى توانم به تکلیف خود عمل کنم و از کار و زندگى مى افتم ؛ در این صورت تکلیف چیست؟
همه مراجع: امر به معروف و نهى از منکر، تا جایى که باعث ضرر مالى قابل توجّه یا سختى و اختلال در زندگى نشود، واجب است.138

نگاه به نامحرم
پرسش 498 . هر گاه نهى از منکر باعث نگاه به زنان بى موالات و آرایش کرده شود، آیا باز هم واجب است؟
همه مراجع: نهى از منکر، ملازم با نگاه کردن نیست و نگاه هاى قهرى و اتفاقى، اشکال ندارد.139
 

تجسس در خوابگاه
پرسش 499 . براى اینکه اطلاع پیدا کنیم که در اتاق خوابگاه ها، گناه (نه توطئه بر ضد نظام ) انجام مى شود یا نه، آیا جایز است تفحّص کنیم؟
همه مراجع: خیر، این کار حرام است.140

نجاست فرش
پرسش 500 . اگر فرش کسى نجس باشد و ببیند دیگران با پاى مرطوب بر آن قدم مى گذارند، تکلیف چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى، صافى، فاضل و نورى: لازم نیست به آنان بگوید.141
آیه اللّه  بهجت: خیر، لازم نیست به او بگوید ؛ مگر اینکه با او طورى معاشرت داشته باشد که اگر نگوید، لوازم مشترک بین آن دو نجس خواهد شد.142
آیه اللّه  تبریزى: اگر در معرض این باشد که نجاست به خوردنى ها و آشامیدنى ها سرایت کند، باید به آنان بگوید.143
آیه اللّه  سیستانى: اگر او باعث این امر شده باشد، با دو شرط باید به وى بگوید: یکى اینکه در معرض این باشد که نجاست به خوردنى ها و آشامیدنى هاى او سرایت کند و دیگر آنکه احتمال بدهد آنان به گفته او ترتیب اثر مى دهند ؛ ولى اگر بداند ترتیب اثر نمى دهند، گفتن لازم نیست.144
آیه اللّه  مکارم: بنابر احتیاط به آنان بگوید.145
آیه اللّه  وحید: اگر او باعث این امر شده و در معرض این باشد که نجاست به خوردنى ها و آشامیدنى ها سرایت کند، باید به آنان بگوید.146

امر به معروف پدر و مادر
پرسش 501 . اگر پدر و مادر انسان مرتکب گناه شوند، آیا نهى از منکر آنان بى احترامى محسوب نمى شود؟
همه مراجع: خیر، نهى از منکر آنان ـ با فراهم بودن شرایط آن ـ بر فرزند واجب است. البته سعى کند این کار را با سخن نرم و اخلاق نیک، انجام دهد و این امر، بى احترامى به آنان محسوب نمى شود و اگر تأثیر نکرد، وظیفه دیگرى ندارد.147

تکرار امر به معروف
پرسش 502 . در فریضه امر به معروف و نهى از منکر، آیا یک بار تذکر دادن کافى است، یا باید چندین بار تکرار کند؟
همه مراجع: اگر در تکرار تذکّر، احتمال اثر مى دهد، باید تکرار کند.148

نهى غذاى نجس
پرسش 503 . اگر انسان ببیند کسى چیز نجسى را مى خورد، آیا لازم است به او بگوید؟
همه مراجع (به جز بهجت ): خیر، لازم نیست به او بگوید.149
آیه اللّه  بهجت: خیر، لازم نیست به او بگوید ؛ مگر اینکه با او طورى معاشرت داشته باشد که اگر نگوید، لوازم مشترک بین آن دو نجس مى شود.150

فضله موش
پرسش 504 . اگر صاحب خانه در بین غذا خوردن، بفهمد غذا نجس است (مانند دیدن فضله موش در غذا )، آیا لازم است به میهمانان بگوید؟
همه مراجع (به جز سیستانى و مکارم ): آرى، باید به آنان بگوید.151
آیه اللّه  سیستانى: اگر احتمال دهد میهمانان به گفته او ترتیب اثر مى دهند، باید به آنان بگوید ؛ ولى اگر بداند ترتیب اثر نمى دهند، گفتن لازم نیست.152
آیه اللّه  مکارم: بنابر احتیاط واجب، باید به آنان بگوید.153

دروغ مصلحتى 
پرسش 505 . دروغ مصلحتى چه حکمى دارد؟
همه مراجع: «دروغ مصلحتى» به معناى رایج نزد مردم ـ که در واقع «دروغ منفعتى» است ـ حرام است. موارد جواز دروغ در اسلام مشخص است ؛ از جمله آنها وجود مصلحت اهم (مثل حفظ جان مؤمن و یا رفع نزاع بین دو مسلمان ) است.154

حکم غیبت
پرسش 506 . کسى که از شخصى غیبت کرده یا شنیده است، آیا باید رضایت فرد غیبت شده را به دست آورد؟
همه مراجع (به جز بهجت): خیر، کسب رضایت او واجب نیست ؛ ولى باید از این گناه توبه کند.155
آیه اللّه  بهجت: آرى باید رضایت او را جلب کند، مگر اینکه عزت و آبروى او را نزد کسانى که پیش آنان غیبت کرده، اعاده نماید و اگر امکان رضایت و یا دسترسى به او نباشد، باید براى او استغفار کرد.156

موارد غیبت
پرسش 507 . کسى که عیب ظاهرى دارد (مثلاً قدش کوتاه است )، آیا مى توان پشت سر او این عیب را گفت؟
همه مراجع: بیان صفات ظاهرى و آشکار شخصى که همه از آن آگاهى دارند ـ اگر قصد هتک و تحقیر و مسخره کردن او را نداشته باشد ـ اشکال ندارد.157

غیبت استاد
پرسش 508 . غیبت در مسائلى که اگر درباره آن صحبت نشود، حل نمى گردد (مثلاً درباره استادى که خوب درس نمى دهد )، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: بیان نقاط ضعف استاد، نزد مسئولان و یا در مقام مشورت، اشکال ندارد. به طور کلى در مواردى که مصلحت غیبت، اهم از مفسده آن باشد، غیبت حرام نیست.158
 

قطع رحم
پرسش 509 . خویشاوندانى که قطع رحم با آنان جایز نیست، چه کسانى اند؟
همه مراجع: ارحام کسانى اند که در مراتب ارث واقع مى شوند ؛ مانند: پدر، مادر، برادر، خواهر و فرزندان آنان و نیز عمو، عمه، خاله، دایى و فرزندان آنان.159

پرسش 510 . اگر برادر یا سایر نزدیکان فرد به وظایف دینى (نماز، روزه، خمس و... ) عمل نمى کنند و به تذکر هم گوش نمى دهند، آیا مى تواند رفت و آمد با آنان را قطع کند؟
همه مراجع (به جز امام ): خیر، نمى تواند به این بهانه، صله رحم را ترک کند ؛ مگر آنکه قطع رابطه (به طور موقّت ) باعث تأثیر و بیدارى او گردد. در این صورت از باب نهى از منکر لازم است.160
امام: خیر، بکوش با رفت و آمد او را ارشاد کند و از قطع رحم در هر حال اجتناب ورزد.161

صله رحم
پرسش 511 . صله رحم به چه چیز تحقّق مى یابد؟ آیا رفت و آمد با خویشاوندان واجب است؟
همه مراجع: صله رحم، منحصر به رفت و آمد با خویشاوندان نیست ؛ بلکه این عمل با هدیه دادن، میهمانى کردن، پیغام فرستادن، تماس تلفنى، سلام کردن و... نیز تحقق مى یابد. پس همین اندازه که قطع رحم نشود، کافى است.162

لباس شهرت
پرسش 512 . منظور از لباس شهرت چه نوع لباسى است؟
همه مراجع (به جز سیستانى و مکارم ): لباس شهرت، لباسى است که پوشیدن آن براى شخص ـ به جهت جنس پارچه، رنگ، کیفیت دوخت و یا مندرس بودنش ـ معمول نبوده و خلاف شأن او به حساب آید ؛ به طورى که اگر آن را در برابر مردم بپوشد، توجه آنان را به خود جلب کرده و انگشت نما مى شود.163
آیه اللّه  مکارم: لباس شهرت، لباسى است که جنبه ریاکارى دارد و شخص مى خواهد به وسیله آن، مثلاً به زهد و ترک دنیا مشهور شود ؛ خواه از جهت پارچه یا رنگ آن باشد و یا دوخت آن. امّا اگر واقعا قصدش ساده پوشیدن است و جنبه ریا کارى ندارد ؛ نه تنها جایز بلکه عملى شایسته است.164
آیه اللّه  سیستانى: منظور لباسى است که مؤمن را به صورتى زشت و نامناسب درآورد.165

پوشیدن لباس شهرت
پرسش 513 . حکم پوشیدن لباس شهرت را بیان کنید؟
آیات عظام امام، خامنه اى، فاضل و نورى: پوشیدن لباسى که موجب شهرت و انگشت نمایى شود، بنابر احتیاط واجب حرام است.166
آیات عظام بهجت، صافى و وحید: پوشیدن لباسى که موجب شهرت و انگشت نمایى شود، حرام است.167
آیات عظام تبریزى و سیستانى: پوشیدن آن حرام نیست ؛ مگر آنکه موجب هتک حرمت و خوارى شخص شود.168
آیه اللّه  مکارم: پوشیدن لباسى که جنبه ریاکارى دارد و شخص مى خواهد به وسیله آن، مثلاً به زهد و ترک دنیا مشهور شود، بنابر احتیاط واجب حرام است ؛ خواه از جهت پارچه یا رنگ آن باشد و یا دوخت آن. اما اگر واقعا قصد او ساده پوشیدن است و جنبه ریاکارى ندارد ؛ نه تنها جایز، بلکه عملى شایسته است.169
تبصره. پوشیدن هر لباسى که موجب هتک حرمت و خوارى شخص شود، به فتواى همه مراجع حرام است.

لباس جنس مخالف
پرسش 514 . پوشیدن لباس زنانه براى مردان و بالعکس چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام و بهجت: بنابر احتیاط واجب، پوشیدن لباس مختص به جنس مخالف، جایز نیست.170
آیات عظام تبریزى، خامنه اى، صافى، فاضل و وحید: بنابر احتیاط واجب پوشیدن لباس مختص به جنس مخالف، در صورتى که آن را زىّ و پوشش خود قرار دهد، جایز نیست.171
آیه اللّه  سیستانى: بنابر احتیاط واجب، پوشیدن لباس مختص به جنس مخالف، اگر او را به آن صورت در آورد، جایز نیست.172
آیه اللّه  مکارم: پوشیدن لباس جنس مخالف، اگر مفسده خاصى بر آن مترتب نشود، اشکال ندارد.173
آیه اللّه  نورى: بنا بر احتیاط واجب، پوشیدن لباس مختص به جنس مخالف، جایز نیست ؛ مگر آنکه انگیزه عقلایى و مصلحت مهم ترى در بین باشد.174

لباس منزل
پرسش 515 . آیا در حرمت پوشیدن لباس جنس مخالف، تفاوتى بین پوشیدن آن در خانه و بیرون از آن دارد؟
آیات عظام امام و بهجت: خیر، بنابر احتیاط واجب پوشیدن آن جایز نیست.175
آیات عظام تبریزى، خامنه اى، صافى، فاضل و وحید: تا زمانى که لباس جنس مخالف را به عنوان زىّ (لباس و پوشش ) خود قرار نداده باشد، اشکال ندارد.176
آیه اللّه  سیستانى: اگر او را به صورت جنس مخالف در آورد، بنابر احتیاط واجب پوشیدن آن جایز نیست.177
آیه اللّه  مکارم: اگر مفسده خاصى بر آن مترتب نشود، پوشیدن آن اشکال ندارد.178
آیه اللّه  نورى: اگر از پوشیدن آن انگیزه عقلایى دارد و مصلحت مهم ترى در بین است، اشکال ندارد.179
 

پوشیدن دمپایى
پرسش 516 . آیا پوشیدن دمپایى زنان براى مردان و بالعکس اشکال دارد؟
همه مراجع (به جز امام و بهجت ): خیر، اشکال ندارد (اگر باعث مفسده نشود ).180
آیات عظام امام و بهجت: اگر مختص به زن یا مرد باشد، بنابر احتیاط واجب پوشیدن آن براى دیگرى جایز نیست.181
تبصره. اگر در موردى پوشیدن دمپایى مختص به جنس مخالف، به عنوان زىّ و لباس قرار گیرد (مانند پوشیدن آن در بیرون از منزل )، در این صورت پوشیدن آن اشکال دارد.

ریش تراشى
پرسش 517 . تراشیدن ریش تمام صورت، با ماشین یا تیغ چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز بهجت و صافى ): تراشیدن ریش ـ خواه با تیغ باشد یا ماشین ـ بنابر احتیاط واجب حرام است.182
آیات عظام بهجت و صافى: تراشیدن ریش حرام است.183
 

ریش نوجوان
پرسش 518 . آیا تراشیدن موهاى کمِ صورت، به منظور رشد و پر پشت شدن آن، اشکال دارد؟
همه مراجع: اگر موهاى صورت کم باشد و صدق ریش بر آن نکند، تراشیدن آن مانعى ندارد.184

مسخره ریش
پرسش 519 . اگر انسان براى اینکه توهین مردم را نشنود، ریشش را بزند ؛ چه حکمى دارد؟
همه مراجع: گذاشتن ریش براى مسلمانى که به دینش اهمیت مى دهد، باعث خوارى و سرشکستگى نیست و با مسخره کردن دیگران، احکام الهى عوض نمى شود ؛ مگر آنکه باعث حرج بشود و تحمل آن غیرممکن باشد.185

ریش پروفسورى
پرسش 520 . آیا گذاشتن ریش پروفسورى کفایت مى کند؟
همه مراجع (به جز تبریزى و مکارم ): خیر، کفایت نمى کند و حکم تراشیدن تمام آن را دارد.186
آیات عظام تبریزى و مکارم: اگر چانه و اطراف آن (یک چهارم صورت ) تراشیده نشود، به طورى که در وقت مواجهه صدق ریش کند، کفایت مى کند.187

وسایل قمار
پرسش 521 . اگر بعضى از وسیله هاى بازى، در شهرى از آلات قمار محسوب شود ؛ ولى در شهر دیگر این طور نباشد، آیا بازى با آنها جایز است؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، صافى، نورى و وحید: اگر تنها در بعضى شهرها نیز از آلات قمار محسوب شود، بازى با آن جایز نیست.188
آیات عظام سیستانى، فاضل و مکارم: اگر در عرف محل (شهر ) از آلات قمار محسوب شود، بازى با آن جایز نیست و در غیر این صورت اشکال ندارد.189
آیه اللّه  خامنه اى: اگر این وسیله ها در یکى از دو شهر، از آلات قمار محسوب شود و در گذشته نیز در هر دو مکان از آلات قمار بوده، بازى با آنها حرام است.190

بازى رایانه 
پرسش 522 . بازى قمار، به صورت تک نفره با رایانه چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز بهجت، سیستانى، فاضل و مکارم ): بازى با آلات قمار جایز نیست ؛ خواه طرف مقابل، شخص باشد یا رایانه.191
آیات عظام بهجت و سیستانى: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.192
آیات عظام فاضل و مکارم: اگر طرف دیگر رایانه باشد اشکال ندارد.193
 

بازى شطرنج
پرسش 523 . بازى با شطرنج، بدون برد و باخت و به منظور تقویت فکر و حافظه، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنه اى، فاضل، مکارم و نورى: اگر (واقعاً ) در نظر عرف از آلت قمار بودن خارج شده باشد، بازى با آن اشکال ندارد.194
آیات عظام بهجت و وحید: اگر بدون برد و باخت باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست و این احتیاط بسیار شدید است.195
آیات عظام سیستانى و صافى: بازى با شطرنج حرام است و انگیزه یاد شده، هیچ تأثیرى در حکم ندارد و باعث جواز آن نمى گردد.196

پرسش 524 . اگر براى مقلّد ثابت شود که شطرنج در زمان حاضر آلت قمار بودن خود را از دست داده است، بازى با آن بدون برد و باخت، چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز بهجت و صافى ): اگر احراز شود که از نظر عرف، آلت قمار بودن خود را از دست داده است، بازى با آن اشکال ندارد.197
آیه اللّه  بهجت: بازى با شطرنج، اگر بدون برد و باخت باشد، بنابر احتیاط واجب جایز نیست و این احتیاط بسیار شدید است.198
آیه اللّه  صافى: بازى با شطرنج، در هر حال حرام است.199
 

جوایز ورزشى
پرسش 525 . آیا در بازى هاى ورزشى، تعیین جایزه از سوى شخص یا گروه دیگر (غیر از مسابقه دهندگان ) اشکال دارد؟
همه مراجع: در فرض یاد شده، اشکال ندارد.200

شرط بندى
پرسش 526 . آیا هر بازى که در آن برد و باخت و شرط بندى انجام گیرد، حرام است؟
همه مراجع: هر نوع بازى که به صورت برد و باخت و شرط بندى باشد، حرام است ؛ مگر در مسابقه تیراندازى و اسب سوارى.201

تخت نرد
پرسش 527 . حکم بازى با تخت نرد را بیان کنید؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنه اى، فاضل و مکارم: اگر از آلات قمار محسوب شود بازى با آن هر چند بدون برد و باخت حرام است.202
آیات عظام بهجت و وحید: بازى با نرد، اگر به صورت برد و باخت باشد، حرام است و بدون آن بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.203
آیات عظام سیستانى، صافى و نورى: حرام است.204
 

بازى با ورق
پرسش 528 . بازى ورق و یا پاسور چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنه اى، صافى، نورى و وحید: بازى با آلات قمار ـ هر چند بدون برد و باخت ـ حرام است.205
آیات عظام بهجت و مکارم: اگر به صورت برد و باخت باشد، حرام است و اگر بدون آن باشد، بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.206
آیه اللّه  سیستانى: اگر به صورت برد و باخت باشد، حرام است و اگر بدون برد و باخت و شرط بندى باشد ؛ چنانچه در عرف محل (شهر ) از آلات قمار شناخته شود، بنابر احتیاط واجب بازى و این جایز نیست.207
آیه اللّه  فاضل: اگر در عرف از آلت قمار بودن خارج شده باشد و برد و باختى در کار نباشد اشکال ندارد.208

بیلیارد
پرسش 529 . با توجه به رواج بیلیارد در سطح جامعه و تمایل بعضى مراکز آموزش عالى به استفاده از آن، لطفا نظر مراجع عظام تقلید را در این خصوص بیان کنید؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنه اى، صافى، فاضل، مکارم و نورى: اگر در نظر عرف وسیله قمار شناخته شود، بازى با آن جایز نیست ؛ هر چند بدون برد و باخت باشد.209
آیه اللّه  بهجت: بازى با بیلیارد جایز نیست.210
آیه اللّه  سیستانى: اگر در نظر عرف محل، وسیله قمار شناخته شود، با برد و باخت حرام است و بنا بر احتیاط واجب، بدون برد و باخت هم جایز نیست.211
آیه اللّه  وحید: اگر در نظر عرف وسیله قمار شناخته شود، با برد و باخت حرام است و بنا بر احتیاط واجب، بدون برد و باخت هم جایز نیست.212

نگه دارى وسایل قمار
پرسش 530 . حکم نگه دارى آلات قمار را بیان کنید؟
همه مراجع (به جز تبریزى و وحید ): نگه دارى آلات قمار، جایز نیست و باید آنها را از بین برد.213
آیات عظام تبریزى و وحید: بنابر احتیاط واجب، نگه دارى آلات قمار، جایز نیست و باید آنها را از بین برد.214

مجسمه سازى
پرسش 531 . ساختن مجسمه انسان یا حیوان، به صورت نیم تنه و یا برجسته روى دیوار چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، بهجت، سیستانى، فاضل، مکارم و وحید: تفاوتى بین مجسمه کامل و ناقص نیست و هر دو اشکال دارد.215
آیات عظام تبریزى، خامنه اى و صافى: ساختن مجسمه آنها به صورت ناقص، اشکال ندارد.216
آیه اللّه  نورى: ساختن مجسمه در صورتى که براى هدف عقلایى باشد و اسراف محسوب نشود، جایز است و در این امر، تفاوتى بین مجسمه کامل و ناقص نیست.217

خرید و فروش مجسمه
پرسش 532 . حکم خرید و فروش و نگه دارى مجسمه جاندار چیست؟
همه مراجع (به جز صافى و مکارم ): خرید و فروش و نگه دارى آن اشکال ندارد.218
آیه اللّه  مکارم: خرید و فروش آن اشکال دارد و سزاوار آن است که از نگه دارى آن، خوددارى شود.219
آیه اللّه  صافى: بنابر احتیاط واجب، خرید و فروش و نگه دارى آن، جایز نیست.220

حکم کاریکاتور
پرسش 533 . کشیدن کاریکاتور اشخاص، در صورتى که موجب استهزا و هتک آنان شود، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: به طور کلى استهزا و هتک حرمت مؤمن، حرام است.221
 

شرب شراب
پرسش 534 . حکم شراب از نظر حرمت و نجاست چیست؟ آیا تفاوتى بین کم و زیاد آن نیست؟
همه مراجع: شراب، نجس و خوردن آن حرام است. تفاوتى بین کم و زیاد آن نیست و نوشیدن یک قطره آن نیز حرام است. این کار از گناهان بزرگ محسوب مى شود ؛ هر چند شخص را مست نکند.222

پرسش 535 . آیا هر مایع مست کننده، نوشیدن آن گناه است و باعث جارى شدن حد مى گردد؟
همه مراجع: آرى، اگر مایع مست کننده است، نوشیدن آن حرام و از گناهان بزرگ است و هر کس مرتکب شود، حد بر او جارى مى شود.223

شرب مایع مسکر
پرسش 536 . آیا هر مایعى که مست کننده باشد، نجس و نوشیدن آن حرام است؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى، فاضل و نورى: اگر اصل آن هم مایع بوده، نجس است ؛ ولى نوشیدن آن در هر حال حرام است.224
آیات عظام تبریزى و خامنه اى: اگر اصل آن هم مایع بوده، بنابر احتیاط واجب نجس است ؛ ولى نوشیدن آن در هر حال حرام است.225
آیات عظام سیستانى و وحید: اگر اصل آن هم مایع بوده، بنابر احتیاط مستحب نجس است ؛ ولى نوشیدن آن در هر حال حرام است.226
آیه اللّه  مکارم: بنابر احتیاط واجب نجس است، هر چند اصل آن هم مایع نبوده باشد ؛ ولى نوشیدن آن در هر حال حرام است.227
تبصره. اگر مایع مست کننده از مخلوط کردن یک چیز جامد (مانند بنگ و حشیش ) با محلول آب تهیه شود، نجس نیست ؛ هر چند این محلول مست کننده باشد (چون اصل آن مایع نبوده است ) ؛ ولى استعمال آن حرام است.
 


احکام منزل

نظافت و پاکیزگى
پرسش 537 . آیا درباره نظافت و پاکیزگى آیه اى وجود دارد؟
در قرآن مجید مى خوانیم: «وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ »228 ؛ «و خداوند کسانى را که خواهان پاکى اند دوست مى دارد».
اسلام دین پاکى و پاکیزگى است. طهارت از این رو احکام و قوانینش بر این اساس تنظیم شده است و به عنوان بخشى از ایمان شمرده شده است. همچنان که پلیدى و پلشتى بسیارى از نجاسات، نزد بشر فطرى و ذاتى است و طبع او از آن تنفر دارد. البته بعضى از پدیده ها وجود دارند که نجاست آن مخفى است و انسان به راحتى نمى تواند به آنها پى ببرد و چه بسا آنها را پاک مى داند ؛ ولى دین اسلام نجاست آنها را گوشزد کرده است (مانند نجاست سگ، خوک و شراب ). از سوى دیگر این دین براى پاک گردانیدن نجاسات، برنامه و دستورات خاصى دارد.
گفتنى است با توجه به اینکه عموم مردم در شبانه روز با مسائل طهارت و نجاست سر و کار دارند، دین اسلام احکام این باب را بسیار آسان و منطبق با فطرت بشرى تشریع کرده و جست و جو و تحقیق و دقت نظر را لازم نشمرده است. حتى در مواردى شخص را از دقت زیاد و وسواس بر حذر و منع کرده است ؛ زیرا وسواس در طهارت و نجاست، شخص را دچار بیمارى روحى و افسردگى نموده، زندگى را بر خودش تلخ مى کند. تردیدى نیست که خداوند راضى به رنج و عذاب او و اطرافیانش نیست.
به منظور آگاهى بیشتر در این باره، برخى از احکام خانه را مورد توجه قرار مى دهیم.

شستن نجس
پرسش 538 . اگر چیزى به بول، نجس شود چگونه با آب قلیل پاک مى شود؟
همه مراجع (به جز بهجت، سیستانى و صافى ): اگر از قبیل بدن و چیزهاى سفت است (که آب در آن نفوذ نمى کند ) پس از برطرف شدن عین نجاست (خواه با آب یا وسیله دیگر )، باید دو بار شسته شود و اگر از قبیل لباس و فرش و مانند اینها است، باید بعد از هر بار شستن فشار داده شود تا غساله آن بیرون آید.229
آیات عظام بهجت و صافى: پس از برطرف کردن عین نجاست، یک مرتبه با آب شسته شود کفایت مى کند و در لباس و فرش و مانند آن، فشار یا حرکت دادن لازم است.230
آیه اللّه  سیستانى: اگر آن چیز لباس و بدن باشد، پس از برطرف شدن عین نجاست (خواه با آب یا وسیله دیگر )، باید دو بار شسته شود و اگر غیر آن باشد، یک مرتبه با آب شسته شود کفایت مى کند. در هر حال در لباس و فرش و مانند آن، فشار یا حرکت لازم است.231
تبصره. غساله آبى است که در وقت شستن و بعد از آن، از آن چیزى که شسته مى شود خود به خود یا به وسیله فشار و مانند آن، جدا مى شود.

پرسش 539 . اگر چیزى به بول، نجس شود چگونه با آب کر (مانند آب لوله کشى ) پاک مى شود؟
آیات عظام امام، خامنه اى، فاضل و نورى: پس از برطرف کردن عین نجاست یک مرتبه با آب شسته شود، کفایت مى کند و در لباس و فرش و مانند آن، بنابر احتیاط واجب باید آن را فشار یا حرکت داد، تا غساله آن بیرون آید.232
آیه اللّه  تبریزى: پس از برطرف کردن عین نجاست باید دو مرتبه با آب شسته شود و در لباس و فرش و مانند آن فشار یا حرکت دادن لازم است.233
آیه اللّه  سیستانى: پس از برطرف کردن عین نجاست، باید دو مرتبه با آب شسته شود و در لباس و فرش و مانند آن، فشار یا حرکت دادن لازم نیست.234
آیه اللّه  صافى: پس از برطرف کردن عین نجاست یک مرتبه با آب شسته شود، کفایت مى کند و در لباس و فرش و مانند آن، فشار یا حرکت دادن لازم نیست.235
آیات عظام مکارم و وحید: پس از برطرف کردن عین نجاست، یک مرتبه با آب شسته شود کفایت مى کند و در لباس و فرش و مانند آن، باید آن را فشار یا حرکت داد تا غساله آن بیرون آید.236
تبصره. اگر عین نجاست با همان شستن مرتبه اول از بین برود و بعد از آن آب استمرار داشته باشد، آن چیز پاک مى شود و نیاز به شستن بار دوم نیست ؛ مگر بنابر فتواى کسانى که دو بار شستن را لازم مى شمارند.

پرسش 540 . اگر چیزى به غیربول، (مانند خون ) نجس شود چگونه با آب قلیل پاک مى شود؟
همه مراجع: اگر از قبیل بدن و چیزهاى سفت است (که آب در آن نفوذ نمى کند )، پس از برطرف شدن عین نجاست (خواه با آب یا وسیله دیگر ) ؛ یک مرتبه شستن، پاک مى شود و اگر از قبیل لباس و فرش و مانند اینها است باید فشار داده شود تا غساله آن بیرون آید.237

پرسش 541 . اگر چیزى به غیربول، (مانند خون ) نجس شود چگونه با آب کر (مانند آب لوله کشى ) پاک مى شود؟
آیات عظام امام، خامنه اى، فاضل و نورى: پس از برطرف کردن عین نجاست، یک مرتبه با آب شسته شود کفایت مى کند و در لباس و فرش و مانند آن، بنابر احتیاط واجب باید آن را فشار یا حرکت داد، تا غساله آن بیرون آید.238
آیات عظام بهجت، سیستانى و صافى: پس از برطرف کردن عین نجاست یک مرتبه با آب شسته شود کفایت مى کند و در لباس و فرش و مانند آن، فشار یا حرکت دادن لازم نیست.239
آیات عظام تبریزى، مکارم و وحید: پس از برطرف کردن عین نجاست یک مرتبه با آب شسته شود کفایت مى کند و در لباس و فرش و مانند آن، باید آن را فشار یا حرکت داد تا غساله آن بیرون آید.240
تبصره. اگر عین نجاست با همان شستن مرتبه اول از بین برود، آن چیز پاک مى شود و نیاز به شستن باردوم نیست ؛ مگر بنابرفتواى کسانى که دوبار شستن را لازم مى شمارند.

رنگ نجاست
پرسش 542 . اگر بعد از شستن لباس، رنگ نجاست روى آن باقى باشد، آیا هنوز نجس است؟
همه مراجع: خیر، پاک است.

کف صابون
پرسش 543 . آیا آبى که کف صابون دارد، مى تواند چیز نجس را پاک کند؟
همه مراجع: آرى، آب با کف صابون مضاف محسوب نمى شود.241

ماشین لباس شویى
پرسش 544 . آیا لباس شویى اتوماتیک که چند بار لباس را مى شوید، مى تواند لباس نجس را پاک کند؟
آیات عظام امام و نورى: اگر بعد از برطرف شدن عین نجاست، یک مرتبه با آب لوله کشى یا دو مرتبه با آب قلیل مى شوید، پاک مى کند.242
آیه اللّه  بهجت: اگر عین نجاست را برطرف کند و آب متصل به لوله در داخل ماشین لباس شویى، به لباس ها و تمامى قسمت هاى داخل ماشین برسد، پاک مى کند.243
آیه اللّه  تبریزى: اگر هنگام چرخیدن ماشین لباس شویى براى شستن لباس، آب آن به اطراف داخل آن در بار اول پاشیده شود، باید آب کر در بار دوم، تمام جاهایى را که نجس شده، فرا بگیرد و لباس هم در حال اتصال به آب لوله کشى شسته شود و پس از آن غساله خارج شود، تا لباس پاک گردد.244
آیات عظام سیستانى و مکارم: اگر عین نجاست را برطرف کند، پاک مى کند ؛ خواه در حال شستن لباس ها اتصال با آب لوله کشى داشته باشد، یا بعد از قطع شدن شروع به شست و شو کند.245
آیات عظام خامنه اى و صافى: اگر عین نجاست را برطرف کند و آب متصل به لوله در داخل ماشین لباس شویى، به لباس ها و تمامى قسمت هاى داخل ماشین برسد و از آن جدا و خارج شود، پاک مى کند.246
آیه اللّه  فاضل: اگر حد اقل آب را سه بار تخلیه مى کند، پاک مى کند.247
آیه اللّه  وحید: در این مورد باید احتیاط کرد.248

پرسش 545 . اگر پیش از آنکه لباس ها را داخل لباس شویى بریزیم، عین نجاست آنها را برطرف کنیم، آیا لباس شویى در این هنگام لباس ها را پاک مى کند؟
همه مراجع (به جز تبریزى ): در فرض یاد شده، لباس ها پاک مى شود.249
آیه اللّه  تبریزى: اگر به غیربول نجس شده باشد که در تطهیر آن یک بار شستن کافى است و ماشین لباس شویى آن را پاک مى کند ؛ ولى اگر به بول نجس شده است، در تطهیر آن دو بار شستن لازم است. از این رو احتیاط آن است که لباس ها را یک بار در بیرون لباس شویى هم بشویند.250

خون کم
پرسش 546 . آیا خون کم (کمتر از درهم ) که در نماز بخشیده شده، پاک است؟
همه مراجع: خیر، نجس است ؛ ولى اگر در بدن و لباس نمازگزار باشد، نماز با آن صحیح است.251
تبصره. درهم تقریبا به اندازه یک بند انگشت اشاره است.

فرش و موکت
پرسش 547 . چگونه موکتى که به زمین چسبیده و به بول نجس شده، پاک مى شود؟
آیات عظام امام، خامنه اى، فاضل و نورى: اگر بعد از برطرف ساختن عین نجاست، توسط شیلنگى که به آب لوله کشى شهر متصل است، یک بار روى آن آب ریخته شود، پاک مى گردد و احتیاط واجب آن است که موکت طورى فشار یا حرکت داده شود که آب داخل آن خارج شود.252
آیات عظام بهجت و صافى: اگر بعد از برطرف ساختن عین نجاست توسط شیلنگى که به آب لوله کشى شهر متصل است، یک بار روى آن آب ریخته شود، پاک مى گردد و فشار یا حرکت دادن موکت لازم نیست.253
آیه اللّه  تبریزى: اگر بعد از برطرف ساختن عین نجاست توسط شیلنگى که به آب لوله کشى شهر متصل است، دو بار روى آن آب ریخته شود، پاک مى گردد و در ضمن باید موکت طورى فشار یا حرکت داده شود، که آب داخل آن خارج گردد.254
آیه اللّه  سیستانى: اگر بعد از برطرف ساختن عین نجاست توسط شیلنگى که به آب لوله کشى شهر متصل است، دو بار روى آن آب ریخته شود، پاک مى گردد و فشار و حرکت دادن موکت لازم نیست.255
آیات عظام مکارم و وحید: اگر بعد از برطرف ساختن عین نجاست توسط شیلنگى که به آب لوله کشى شهر متصل است، یک بار روى آن آب ریخته شود، پاک مى گردد و در ضمن باید موکت طورى فشار یا حرکت داده شود که آب داخل آن خارج شود.256
تبصره. اگر عین نجاست با همان شستن مرتبه اول از بین برود، آن چیز پاک مى شود و نیاز به شستن بار دوم نیست ؛ مگر بنابر فتواى کسانى که دو بار شستن را لازم مى شمارند.

تطهیر با باران
پرسش 548 . آیا فرش نجس زیر باران زیاد، پاک مى شود؟
همه مراجع (تبریزى و مکارم ): اگر عین نجاست در آن باقى نماند، پاک مى شود.257
آیه اللّه  تبریزى: اگر عین نجاست در آن باقى نماند، پاک مى شود و بنابر احتیاط واجب، باید فرش فشار داده شود.258
آیه اللّه  مکارم: اگر عین نجاست در آن باقى نماند، پاک مى شود و (باید فرش فشار داده شود ) تا غساله آن بیرون بیاید.259
 

تطهیر با آفتاب
پرسش 549 . آیا لباس و فرش نجس و مانند آن، با آفتاب پاک مى شود؟
همه مراجع: خیر، آفتاب با شرایطى تنها مى تواند چیزهاى ثابت از قبیل در، دیوار و پنجره را پاک کند ؛ ولى لباس و فرش و مانند آن که قابل نقل و انتقال است، با آفتاب پاک نمى شود.260

تطهیر لوازم منزل
پرسش 550 . اگر دیوار اتاق یا برخى اثاث آن، نجس شود، آیا تطهیر آنها واجب است؟
همه مراجع: خیر، تطهیر آنها واجب نیست. تنها براى صحّت نماز، باید لباس نمازگزار و محل گذاشتن پیشانى( مانند مهر ) پاک باشد.261

ظروف نجس
پرسش 551 . اگر ظرف یا وسیله اى نجس شده و به دیگرى داده یا فروخته شود ؛ آیا باید به او اعلام شود؟
همه مراجع (به جز امام، مکارم و نورى ): اگر بداند که باعث نجس شدن غذا یا آب آشامیدنى یا آب وضو و غسل او مى شود، باید به او اطلاع دهد.262
آیات عظام امام، مکارم و نورى: اگر بداند که باعث نجس شدن غذا یا آب آشامیدنى یا آب وضو و غسل او مى شود، بنابر احتیاط واجب، باید به او اطلاع دهد.263
 

فروش لباس نجس
پرسش 552 . اگر لباس نجس شده باشد ؛ آیا هنگام فروختن به دیگرى و یا هدیه دادن و مانند آن، باید به او اعلام شود (با توجه به اینکه مى دانیم با آن نماز مى خواند )؟
همه مراجع (به جز مکارم ): خیر، در مورد لباس، اطلاع دادن نجاست آن به دیگرى واجب نیست ؛ چه اینکه پاک بودن لباس، شرط واقعى نیست.264
آیه اللّه  مکارم: اگر بداند که با آن لباس نماز مى خواند، بنابر احتیاط واجب، باید به او اطلاع دهد.265

نجاست مواد غذایى
پرسش 553 . اگر قسمتى از روغن جامد یا رب گوجه با فضله موش و یا چیز دیگر نجس شده باشد، آیا با برداشتن قسمت نجس شده است، جایز است از بقیه آن استفاده کرد؟
همه مراجع: این امر در مورد روغن جامد اشکال ندارد ؛ ولى در مورد رب گوجه جایز نیست، مگر آنکه رب گوجه به طورى جامد باشد که اگر قسمتى از آن برداشته شود، فضاى خالى فورا پر نگردد.266

خوردن غذاى نجس
پرسش 554 . اگر هنگام خوردن غذا، دهان خونى شود ؛ آیا خوردن لقمه اى که در دهان است، جایز است؟
همه مراجع (به جز مکارم و نورى ): خوردن لقمه نجس شده، حرام است ؛ ولى اگر خون به حدى کم باشد که به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بین مى رود، پاک است و فرو بردن آن اشکال ندارد.267
آیه اللّه  مکارم: خوردن لقمه نجس شده حرام است ؛ ولى اگر خون به حدى کم باشد که به واسطه مخلوط شدن با آب دهان از بین مى رود، پاک است و فرو بردن آن اشکال ندارد ؛ ولى عمدا این کار را نکند.268
آیه اللّه  نورى: خوردن لقمه نجس شده، حرام است ؛ هر چند خون به حدى کم باشد که واسطه مخلوط شدن با آب دهان، از بین مى رود.269

کشمش پلو
پرسش 555 . خوردن پلویى که کشمش یا خرماى جوشیده در آن استفاده شده، چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز بهجت ): اشکال ندارد.270
آیه اللّه  بهجت: اگر خرما یا کشمش خود به خود یا با پختن جوش بیاید، بنابر احتیاط واجب، نجس و خوردن آن جایز نیست.271

آب دهان گربه
پرسش 556 . آیا غذایى که گربه به آن دهان زده، نجس است؟
همه مراجع: خیر نجس نیست.272
 

خوراندن غذاى نجس
پرسش 557 . آیا غذایى که نجس شده، خوراندن آن به بچه جایز است؟
همه مراجع (به جز صافى ): آرى جایز است.273
آیه اللّه  صافى: اگر براى بچه ضرر داشته باشد، خوراندن آن به بچه جایز نیست.

خون تخم مرغ
پرسش 558 . حکم خونى که گاهى در تخم مرغ پیدا مى شود، چیست؟
آیات عظام امام و فاضل: این خون پاک است ؛ ولى بنابر احتیاط واجب، باید از خوردن آن اجتناب کرد و اگر خون را با زرده تخم مرغ، به هم بزنند که از بین برود، خوردن آن اشکال ندارد.274
آیات عظام بهجت، تبریزى، صافى، نورى، مکارم و وحید: این خون بنابر احتیاط واجب نجس است و باید از آن اجتناب شود. اگر خون در زرده باشد (تا پوست نازک روى آن پاره نشده )، سفیده پاک است.275
آیه اللّه  سیستانى: این خون نجس نیست ؛ ولى احتیاط مستحب آن است که از آن اجتناب شود. اگر خون در زرده باشد [ تا پوست نازک روى آن پاره نشده]، سفیده پاک است.276
آیه اللّه  خامنه اى: این خون پاک است ؛ ولى خوردن آن حرام مى باشد و اگر خون را با زرده تخم مرغ، به هم بزنند که از بین برود، خوردن آن اشکال ندارد.277
 

ظرف طلا و نقره
پرسش 559 . آیا استفاده از ظرف هاى طلا و نقره جایز است؟
آیات عظام امام، بهجت و خامنه اى: نگه دارى و به کارگیرى آنها در زینت اتاق اشکال ندارد ؛ ولى استفاده هاى دیگر از آنها (مانند خوردن و آشامیدن ) حرام است.278
آیات عظام تبریزى و سیستانى: خوردن و آشامیدن از ظرف هاى طلا و نقره حرام است و بنابر احتیاط واجب، هرگونه استفاده دیگر نیز جایز نیست ؛ ولى نگه دارى و یا به کارگیرى آنها در زینت اتاق و مانند آن اشکال ندارد.279
آیات عظام صافى و مکارم: خوردن و آشامیدن از ظرف هاى طلا و نقره حرام است و بنابر احتیاط واجب، هرگونه استفاده دیگر، حتى نگه دارى آنها نیز جایز نیست.280
آیه اللّه  فاضل: نگه دارى آنها اشکال ندارد ؛ ولى استفاده هاى دیگر مانند خوردن و آشامیدن و حتى به کارگیرى آنها در زینت اتاق حرام است.281
آیه اللّه  نورى: خوردن و آشامیدن از ظرف هاى طلا و نقره و هرگونه استفاده دیگر، حتى نگه دارى آنها نیز حرام است.282
آیه اللّه  وحید: خوردن و آشامیدن از ظرف هاى طلا و نقره حرام است و بنابر احتیاط واجب، هرگونه استفاده دیگر، هر چند به کارگیرى آن در زینت اتاق نیز جایز نیست ؛ ولى نگه دارى آنها اشکال ندارد.283
 

ظرف آب طلا و نقره
پرسش 560 . آیا استفاده از ظرف هایى که روى آن را آب طلا یا نقره داده اند، اشکال دارد؟
همه مراجع (به جز بهجت ): خیر، اشکال ندارد.284
آیه اللّه  بهجت: آرى، اشکال دارد ؛ هر چند به حدى نباشد که دو ظرف متصل محسوب شود.285

گیره استکان نقره اى
پرسش 561 . خوردن چاى از استکان هایى که گیره اش طلا یا نقره است، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر به گونه اى است که بعد از برداشتن استکان، به گیره استکان ظرف گفته شود، چاى خوردن از آن اشکال دارد.286
تبصره. آیه اللّه  مکارم گیره استکان را ظرف نمى دانند.

قلمدان و عطردان طلا
پرسش 562 . حکم استفاده از قلمدان، عطردان، سرمه دان و مانند آن که از طلا یا نقره ساخته شده، چیست؟
همه مراجع (به جز بهجت، صافى و مکارم ): استفاده از آن اشکال ندارد (هر چند بهتر است از آنها اجتناب شود ).287
آیه اللّه  بهجت: استفاده از آن جایز نیست.288
آیات عظام صافى و مکارم: استفاده از آن بنابر احتیاط واجب جایز نیست.289
 

فرش ابریشم
پرسش 563 . آیا نماز خواندن بر روى فرش ابریشم، صحیح است؟
همه مراجع: آرى، صحیح است.290

لباس ابریشم
پرسش 564 . حکم پوشیدن لباس ابریشم براى زن و مرد چیست؟
همه مراجع: اگر ابریشم خالص باشد، پوشیدن آن براى مرد حرام است ؛ ولى براى زن اشکال ندارد.291

لباس موقت
پرسش 565 . گاهى به مدت کوتاهى و به طور موقت لباس شوهرم را در منزل مى پوشم، آیا این کار جایز است؟
همه مراجع (به جز امام و بهجت ): خیر، اشکال ندارد.292
آیات عظام امام و بهجت: بنابر احتیاط واجب جایز نیست.293

تطهیر مخرج بول
پرسش 566 . هنگام تخلّى، مخرج بول باید چند مرتبه شسته شود؟
آیات عظام امام، بهجت، سیستانى، فاضل و نورى: اگر بعد از برطرف شدن بول، یک بار شسته شود، کفایت مى کند (خواه با آب شیلنگ باشد یا آب قلیل ).294
آیات عظام تبریزى، خامنه اى و صافى: اگر شستن با شیلنگ متصل به آب لوله کشى شهر باشد، (بعد از برطرف شدن بول ) ؛ یک مرتبه شسته شود، کفایت مى کند ؛ ولى اگر با آب قلیل باشد، بنابر احتیاط واجب، باید دو مرتبه شسته شود.295
آیه اللّه  مکارم: اگر شستن با شیلنگ، متصل به آب لوله کشى شهر باشد، (بعد از برطرف شدن بول ) یک مرتبه شسته شود، کفایت مى کند ؛ ولى اگر با آب قلیل باشد، باید دو مرتبه شسته شود.296

ترشّحات آب نجس
پرسش 567 . هنگام تطهیر نجاست گاهى آب لوله کشى در اثر رسیدن به عین نجاست به بدن ترشّح مى کند، حکم این ترشح چیست؟
همه مراجع: با توجه به اینکه آب لوله کشى، به کر متصل است، ترشّح آن پاک است ؛ مگر آنکه عین نجاست در آب ترشح شده، دیده شود.297

سیفون توالت
پرسش 568 . آبى که هنگام کشیدن سیفون توالت به بدن ترشح مى کند پاک است؟
همه مراجع: اگر هنگام کشیدن سیفون، شیلنگ متصل به شیر آب به آن جارى باشد، ترشحات پاک است.298

چاه منزل
پرسش 569 . آیا جایز است چاه آشپزخانه و توالت یکى باشد؟
همه مراجع: آرى، اشکال ندارد ؛ ولى بهتر است از یکدیگر جدا باشند. در هر حال سعى شود مانند نان و... در آن ریخته نشود.299

توالت منزل
پرسش 570 . اگر توالت خانه رو یا پشت به قبله ساخته شده باشد، وظیفه هنگام تخلى چیست؟
همه مراجع: باید هنگام تخلّى طورى بنشیند که بدن به سمت یا پشت به قبله قرار نگیرد.300
تبصره 1. آیه اللّه  سیستانى در مسئله احتیاط واجب دارند.
تبصره 2. هنگام تطهیر رو یا پشت به قبله بودن، اشکال ندارد.

رهن و اجاره
پرسش 571 . براى رهن خانه چه کنیم تا دچار ربا نشویم؟
همه مراجع (به جز سیستانى ): راه صحیح آن است که از اول به عنوان اجاره قرارداد بسته شود ؛ به طورى که مالک، خانه خود را تا مدت مشخص به مبلغ معینى، به مستأجر اجاره دهد و شرط کند که مستأجر مبلغى را به او قرض دهد. اما اگر اول به عنوان قرض، پول را به صاحبخانه دهد ـ به شرط آنکه خانه را به کمتر از قیمت اجاره دهد ـ ربا و حرام است.301
آیه اللّه  سیستانى: اجاره به شرط قرض، بنابر احتیاط واجب جایز نیست.302
تبصره. اصطلاح «رهن» در رهن و اجاره خانه غلط مشهور است، اصطلاح قرض و اجاره (اجاره به شرط قرض ) صحیح است. از این رو اصل قرض خمس ندارد.


احکام مالى

اهمیت حقوق مالى
پرسش 572 . درباره حق الناس و حقوق مالى توضیح دهید؟
«إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها »303 ؛ «خدا به شما فرمان مى دهد که سپرده ها را به صاحبان آنها ردّ کنید...».
احکام و مسائل مربوط به حق الناس دو قسم است:
1. امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و... )،
2. امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و... ).
آنچه در این بخش بیان مى شود، احکام و مسائل قسم اول است. حقوق مالى در اسلام از اهمیت ویژه اى برخوردار است و باید در رعایت این حقوق، بسیار دقت کرد ؛ چه اینکه اگر اندکى از مال دیگران تضییع گردد و وى راضى نشود ؛ به هیچ وجه با توبه و پشیمانى پاک نمى گردد! امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «اولین قطره خون شهید، کفاره گناهان او است ؛ مگر بدهکارى که کفاره آن اداى آن است».304
 

حق الناس دوران کودکى
پرسش 573 . در دوران کودکى، پولى از کسى برداشته ام و نمى توانم آن را به او بگویم، وظیفه ام چیست؟ آیا مى توانم از طرف او صدقه بدهم؟
همه مراجع: باید به هر طریقى که ممکن است، پول را به او برسانید و لازم نیست بگویید بابت چه چیز است و حتى مى توانید به وسیله شخص دیگرى، به او برسانید و یا به حساب بانکى او واریز کنید. صدقه دادن کفایت نمى کند.305

دسترسى به صاحب مال 
پرسش 574 . اگر مالى را از کسى برداشته باشیم و اکنون به او دسترسى نداریم، تکلیف چیست؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى و نورى: اگر از پیدا کردن صاحبش مأیوس هستید، باید آن را با اجازه مجتهد، از طرف صاحبش به فقیر صدقه بدهید.306
آیات عظام تبریزى، خامنه اى، سیستانى، فاضل، مکارم و وحید: اگر از پیدا کردن صاحبش مأیوس هستید، باید آن را از طرف صاحبش به فقیر صدقه بدهید و احتیاط واجب آن است که با اجازه مجتهد باشد.307

فوت صاحب مال
پرسش 575 . اگر در گذشته، پولى را از کسى برداشته باشیم و اکنون از دنیا رفته است ؛ چگونه آن را جبران کنیم؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى و نورى: اگر وارثان او را مى شناسید، باید به هر طریق ممکن، به آنها برسانید و اگر از پیدا کردن آنان مأیوسید، باید آن را با اجازه مجتهد از طرف آنها به فقیر صدقه دهید.308
آیات عظام تبریزى، خامنه اى، سیستانى، فاضل، مکارم و وحید: اگر وارثان او را مى شناسید، باید به هر طریق ممکن، به آنها برسانید و اگر از پیدا کردن آنان مأیوسید، باید آن را از طرف آنها به فقیر صدقه دهید و احتیاط واجب آن است که با اجازه مجتهد باشد.309

بیمه دیگران
پرسش 576 . آیا استفاده از بیمه دیگران، جایز است؟
همه مراجع: استفاده از دفترچه بیمه دیگرى، برخلاف مقررات و موجب ضمان استفاده کننده است310.

تلفن کارتى
پرسش 577 . اختلال در تلفن کارتى و استفاده از آن، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: استفاده خلاف مقررات از اموال دولت، حرام و موجب ضمان است.311

جابجایى کفش
پرسش 578 . گاهى در سالن دانشگاه و نمازخانه کفش ها جابه جا مى شود، آیا جایز است به جاى کفشمان کفشى که باقى مانده برداریم؟
همه مراجع (به جز تبریزى، سیستانى و وحید ): اگر بدانید کفشى که برداشته اید، مال کسى است که کفش شما را برده و راضى است آن را به جاى کفش او بردارید، برداشتن آن اشکال ندارد ؛ وگرنه باید به صاحبش برسانید. اگر از پیدا شدن آن مأیوس شوید، مى توانید آن را براى خود بردارید. اگر قیمت آن از کفش خودتان بیشتر باشد، باید هر وقت صاحب آن پیدا شد، زیادى قیمت را به او بدهید و چنانچه از پیدا شدن او ناامید شوید، باید زیادى قیمت را با اجازه حاکم شرع (مجتهد جامع شرایط )، از طرف صاحبش به فقیر صدقه بدهید.312
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: اگر بدانید کفشى که برداشته اید، مال کسى است که کفش شما را برده و راضى است آن را به جاى کفش او بردارید، برداشتن آن اشکال ندارد ؛ وگرنه باید به صاحبش برسانید. اگر از پیدا شدن آن مأیوس شوید، باید با اجازه حاکم شرع (مجتهد جامع شرایط )، قیمت کل کفش را از طرف صاحبش به فقیر صدقه بدهید.313
تبصره. در مال مجهول المالک، بعد از یأس و ناامیدى با اجازه حاکم شرع به فقیر صدقه داده مى شود.314

کفش هم اتاقى
پرسش 579 . اگر کفش هم اتاقى خود را بدون رضایت او بپوشد و با آن وضو بگیرد ؛ چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر اطمینان به رضایت دارد، اشکال ندارد و اگر بدون رضایت او این کار را انجام دهد، گناه کرده ؛ ولى وضویش صحیح است.315
 

کتاب امانتى
پرسش 580 . چند سال پیش، از یکى از دوستانم در دانشگاه کتابى را امانت گرفتم ؛ ولى بعد از تمام شدن درسمان از هم جدا شدیم و دیگر نتوانستم او را ببینم و آدرسى هم از او ندارم، حال تکلیف کتاب چه مى شود؟
همه مراجع: چنانچه از پیدا کردن او مأیوس هستید، باید آن را با اجازه مجتهد، از طرف صاحبش به فقیر صدقه دهید.316
بلى اگر مى دانید که او راضى است، کتاب براى خودتان باشد و استفاده از آن بى اشکال است.
تبصره. از دیدگاه عده اى از مراجع تقلید (سیستانى، فاضل، تبریزى، مکارم و وحید )، گرفتن اجازه از مجتهد جامع شرایط بنابر احتیاط، واجب است.

حق دانشجویان
پرسش 581 . در دانشگاه ها امکاناتى براى غذا و لوازم مورد نیاز دانشگاهى به دانشجویان داده مى شود ـ که از سوى وزارت بازرگانى و مؤسسات دیگر به دانشجویان مشغول به تحصیل اختصاص یافته است ـ آیا توزیع آنها بین سایر کارمندان دانشگاه نیز جایز است؟
همه مراجع: خیر، توزیع نیازمندى هاى مختص به دانشجویان مشغول به تحصیل، بین سایر اشخاصى که در آنجا کار مى کنند، جایز نیست.317
 

فیش غذا
پرسش 582 . اعتبار فیش هاى غذاى دانشجویان در صورت عدم دریافت غذا در روز معین باطل مى شود ؛ آیا جایز است آنها را در روزهاى دیگر، به عنوان فیش هاى معتبر براى دریافت غذا ارائه دهیم؟
همه مراجع: استفاده از فیش هایى که از اعتبار ساقط شده است، براى دریافت غذا جایز نیست و تصرّف در غذایى که با آن گرفته مى شود، جایز نبوده و موجب ضمان است.318

یخچال خوابگاه
پرسش 583 . استفاده دانشجویان از مواد خوراکى دیگران ـ که در یخچال مشترک نگه دارى مى شود ـ چگونه است؟
همه مراجع: استفاده از آنها، بدون اجازه صاحبش جایز نیست.319

مواد خوراکى
پرسش 584 . آیا جایز است از مواد خوراکى دوستمان استفاده کنیم و پول آن را به او بدهیم؟
همه مراجع: خیر، بدون اجازه صاحبش جایز نیست.320

سود قرض
پرسش 585 . کسى که قرض مى گیرد چنانچه سود آن را با رضایت کامل بدهد، آیا باز حرام است؟
همه مراجع: اگر در آن شرط سود شده باشد، حرام است و رضایت دو طرف آن را حلال نمى نماید ولى اگر بدون آنکه شرط شود خود قرض گیرنده زیادتر از مقدارى که قرض گرفته، پس بدهد اشکال ندارد بلکه مستحب است321.

پرسش 586 . از شخصى مبلغى پول طلب دارم که باید آن را یکسال دیگر بگیرم آیا مى توانم مقدارى از آن را کم کنم و باقى آن را بصورت نقد دریافت نمایم؟
همه مراجع: مى توانید با او صلح نمایید و از مقدارى از طلب خود گذشت کنید و باقى را به صورت نقد دریافت کنید.322

بدهى
پرسش 587 . اگر مدیون در سختى قرار گرفته باشد و نتواند بدهى خود را بپردازد آیا مطالبه طلب از سوى طلبکار جایز است؟ آیا مى تواند بابت تأخیر سود آن را بگیرد؟
همه مراجع: اگر بدهکار غیر از خانه و اثاثیه و سایر چیزهایى که به آنها احتیاج دارد و یا مناسب شأن او است، چیز دیگرى نداشته باشد مطالبه طلب بر طلبکار حرام است بلکه باید صبر کند تا بتواند بدهى خود را بدهد و دریافت سود پول به جهت تأخیر حرام است.323

پرسش 588 . رد مظالم چیست؟
واژه مظالم جمع مظلمه عبارت است از چیزى که به ستم از کسى گرفته شده است و در اصطلاح اموال حرامى است در دست انسان و صاحبان آن را نمى شناسد. در این صورت باید با اجازه مجتهد جامع شرایط به فقیر بدهد324.
 

تقاص
پرسش 589 . اگر بدهکار در پرداخت بدهى خود کوتاهى نماید آیا جایز است طلبکار از مال او تقاص نماید؟
همه مراجع (به جز فاضل و مکارم ): اگر طلب او مسلم باشد و مدیون قدرت بر پرداخت دارد ولى امتناع مى کند مى تواند به اندازه طلب خود تقاص و تملک کند.325
آیه اللّه  مکارم: با اجازه حاکم شرع مى تواند از اموال او تقاص نماید.326
آیه اللّه  فاضل: اگر طلب او مسلم باشد و مدیون قدرت بر پرداخت دارد ولى امتناع مى کند مى تواند به اندازه طلب خود تقاص و تملک کند و احتیاط آن است که با اذن حاکم شرع باشد.327
تبصره. اگر در این زمینه قانونى وجود داشته باشد، باید مراعات گردد.

مال پیدا شده
پرسش 590 . حکم مالى که پیدا مى شود و ارزش آن بسیار کم است ؛ چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى و سیستانى ): اگر ارزش آن کمتر از یک درهم (6/12 نخود نقره سکه دار ) باشد و نشانه اى ندارد که به واسطه آن، صاحبش معلوم شود (مانند اسکناس پول ) مى تواند براى خودش بردارد.328
آیات عظام تبریزى و سیستانى: اگر نشانه اى ندارد که به واسطه آن، صاحبش معلوم شود (مانند اسکناس پول ) مى تواند براى خودش بردارد ؛ خواه قیمت آن کمتر از یک درهم (6/12 نخود نقره سکه دار ) باشد یا نباشد.329
پرسش 591 . اگر مالى پیدا شود و ارزش آن زیاد باشد تکلیف چیست؟
همه مراجع: اگر ارزش آن به اندازه یک درهم (6/12 نخود نقره سکه دار ) یا بیش تر باشد و نشانه اى دارد که به واسطه آن صاحبش معلوم شود، باید آن را تا یک سال در محل اجتماع مردم (مثلاً از طریق نوشتن و نصب ) اعلام کند.330
تبصره. لازم نیست خودش اعلام کند بلکه مى تواند به شخص مطمئن بدهد تا از طرف او اعلام کند.

پرسش 592 . مالى که پیدا شده و باید تا یک سال اعلام شود، چنانچه با گذشت یک یا دو هفته از پیدا شدن صاحبش مأیوس شویم آیا مى توانیم آن را از طرف صاحبش صدقه بدهیم یا اینکه باید تا یک سال اعلام شود؟
همه مراجع: اگر از پیدا شدن صاحبش مأیوش باشید، مى توانید آن را از طرف او به فقیر صدقه بدهید و اعلام یک سال واجب نیست.331

پرسش 593 . مبلغ بیست هزار تومان پول پیدا کردم ؛ آیا مى توانم آن را براى خود بردارم، یا اینکه باید از طرف صاحبش صدقه بدهم؟
همه مراجع (به جز تبریزى و سیستانى ): اگر نشانه اى ندارد که به واسطه آن، صاحبش معلوم شود، بنابر احتیاط واجب باید از طرف صاحبش به فقیر صدقه بدهید.332
آیات عظام تبریزى و سیستانى: اگر نشانه اى ندارد که به واسطه آن صاحبش معلوم شود، مى تواند براى خودش بردارد.333
 

گلدکوئیست
پرسش 594 . حکم شرکت در طرح تجارى «گلدکوئیست» و مانند آن چیست؟
همه مراجع: شرکت و عضو شدن در هر نوع بازاریابى شبکه اى که به صورت هرمى مانند و بى انتهاست، جایز نیست.334
تبصره. هر نوع بازاریابى شبکه اى حرام نیست. تنها بخشى از آن که به صورت دسیسه هرمى (Pyramid Scheme ) و بى انتهاست، جایز نیست.

پرسش 595 . تکلیف پولى که از طریق معامله با شرکت گلدکوئیست و مانند آن به دست آمده چیست؟
همه مراجع: اگر صاحبان اصلى پول را مى شناسد، باید به آنها برگرداند و در غیر این صورت، از طرف آنان ـ با اجازه مجتهد جامع شرایط ـ به فقیر صدقه بدهد.335
تبصره. آیات عظام (تبریزى، خامنه اى، سیستانى، فاضل، مکارم و وحید ) کسب اجازه از مجتهد جامع شرایط را احتیاط واجب مى دانند.


احکام بانکى

بانکدارى اسلامى
پرسش 596 . درباره نظام بانکى در کشور ما توضیح دهید؟
«أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا » ؛ «خداوند داد و ستد را حلال و ربا را حرام گردانیده است».336
قوانین بانکدارى در نظام جمهورى اسلامى، براساس یکى از عقود شرعى با تصویب نمایندگان مجلس و تحت نظارت و تأیید شوارى نگهبان تدوین گشته است. از این رو اگر بانک ها مطابق قانون مصوب عمل کنند، اعطاى تسهیلات و سود سپرده گذارى مشتریان، دچار ربا و حرام نمى گردد ؛ ولى متأسفانه برخى از مسئولان بانک ها، بدون توجه به قانون و یا براساس اسناد و فاکتورهاى جعلى، عمل مى کنند و مشتریان نیز از مسائل آن آگاهى ندارند. از این رو سپرده و اعطاى تسهیلات، ربوى و حرام مى شود. در این راستا تبیین چند اصطلاح ضرورى مى نماید:
1. سود سپرده گذارى:
ماهیت سپرده گذارى آن است که مشترى، پول خود را براى سرمایه گذارى به صورت سپرده کوتاه یا بلند مدت، نزد بانک مى گذارد و بانک را طبق قراردادى وکیل مى کند تا آن را در معاملاتى به کار گیرد. در این صورت عملیات بانکى بدون ربا است و سود حاصل از این معاملات، به سپرده گذار تعلق دارد. تنها بانک از محل این سود، حق وکالت دریافت مى کند.
2. قرض الحسنه:
هر سودى که از حساب قرض الحسنه ـ اعم از جارى و پس انداز ـ به دست مى آید، متعلق به بانک است و سودى به قرض دهنده تعلق نمى گیرد ؛ مگر اینکه بانک براى تشویق مشتریان جوایزى اهدا کند.
3. اعطاى تسهیلات بانکى:
بانک براساس یکى از عقود شرعى (مانند جعاله، شرکت، مضاربه و... )، به مشترى تسهیلات مى دهد و در این معامله سودى دریافت مى کند. البته بانک گاهى تسهیلاتى به صورت قرض الحسنه به مشترى مى دهد و در ازاى آن سود دریافت نمى کند ؛ بلکه از مشترى کارمزد مى گیرد که حکم آن در متن بیان شده است.
گفتنى است که آیه اللّه  بهجت و آیه اللّه  وحید خراسانى، به طور کلى با شیوه کنونى عملیات بانکى مخالف بوده و معتقدند: هر کس مى خواهد پول خود را به عنوان سرمایه گذارى به بانک بسپارد یا از بانک تسهیلات دریافت کند، لازم است خودش با بانک، به مبلغ مورد تقاضاى خود معامله شرعى انجام دهد و در ضمن آن، دریافت تسهیلات را شرط کند.
 

تسهیلات بانکى
پرسش 597 . آیا جایز است تسهیلاتى را که بانک براى استفاده خاصى (مانند تعمیر، خرید و ساخت خانه ) به اشخاص و اگذار مى کند، در کارهاى دیگر مصرف کرد؟
همه مراجع (به جز بهجت ): خیر، حق ندارد آن را در غیر کار معین شده، مصرف کند.337
آیه اللّه  بهجت: به طور کلى گرفتن تسهیلات با بهره از بانک حرام است ؛ مگر آنکه خودش با بانک معامله شرعى انجام دهد.338
تبصره. نظر آیه اللّه  بهجت این است که به عنوان مثال: بانک، جنسى را [ هرچه که باشد]، به مبلغ سود سپرده به مشترى بفروشد ؛ به شرط اینکه مبلغى را تا مدت معینى به بانک قرض بدهد.339

جریمه دیرکرد
پرسش 598 . آیا گرفتن خسارت دیرکرد تسهیلات توسط بانک ها، جنبه شرعى دارد؟
همه مراجع (به جز فاضل، صافى و مکارم ): خیر، گرفتن خسارت تأخیر پرداخت، جایز نیست.340
آیه اللّه  فاضل: خیر، گرفتن خسارت تأخیر پرداخت، جایز نیست ؛ مگر با سه شرط: 1. در ضمن عقد لازم شرط شود، 2. طرف مقابل بتواند آن را بپردازد، 3. مقدار آن نیز معلوم باشد.
آیه اللّه  صافى: خیر، گرفتن خسارت تأخیر پرداخت، جایز نیست ؛ مگر اینکه در ضمن عقد لازم شرط شود و براى مهلت و تأخیر در مطالبه نباشد.341
آیه اللّه  مکارم: جریمه دیر کرد اگر به معناى سود اجبارى باشد، جایز نیست ؛ ولى اگر جنبه تعزیر از سوى حکومت داشته و به صورت عادلانه باشد و یا در ضمن عقد لازم جداگانه اى شرط شده باشد، جایز است.342

کاهش ارزش پول
پرسش 599 . شخصى ده سال پیش مبلغى را به دیگرى قرض داده ؛ آیا جایز است به عنوان تورم و کاهش ارزش پول، بیش از آن از او بگیرد؟
آیات عظام امام، تبریزى، سیستانى، فاضل، نورى و وحید: خیر، جایز نیست بیشتر از مقدار قرض، از او دریافت کند.343
آیات عظام بهجت و خامنه اى: خیر، طلبکار تنها باید اصل طلب خود را دریافت کند و حق ندارد قیمت کاهش ارزش پول را بگیرد ؛ مگر آنکه فاصله طولانى و تفاوت فاحش باشد که در این صورت بنا بر احتیاط واجب، باید مصالحه کنند.344
آیه اللّه  صافى: خیر، جایز نیست بیشتر از مقدار قرض از او دریافت کند ؛ ولى اگر قرض دهنده، مطالبه مى کرده و قرض گیرنده با وجود قدرت بر پرداخت بدهى خود، کوتاهى کرده است ؛ باید ضرر قرض دهنده را از این جهت جبران کند و احتیاط آن است که با هم مصالحه کنند.345
آیات عظام مکارم و نورى: اگر فاصله زمانى به قدرى زیاد باشد که ارزش پول فوق العاده کاهش یابد ـ به طورى که در نظر عرف اداى قرض محسوب نشود (مانند بدهکارى هاى مربوط به ده، بیست سال قبل ) ـ باید معادل روز در نظر گرفته شود و یا لااقل مصالحه گردد.346

پرسش 600 . آیا در کاهش ارزش پول، بین قرض، مهریه، مضاربه، خمس و سایر موارد تفاوتى هست؟
همه مراجع: خیر، تفاوتى میان اقسام بدهى ها نیست.347

ارزش پول
پرسش 601 . از دیدگاه برخى از متخصصان و کارشناسان اقتصادى، بدهکار ضامن کاهش ارزش پول است و باید آن را جبران کند و این امر نزد آنان ربا محسوب نمى شود ؛ آیا کارشناسى آنان، مى تواند معیار قرار گیرد؟
همه مراجع: خیر، احکام شرعى بر محور موضوعاتى دور مى زند که از عرف عام مردم گرفته شود. نظر برخى کارشناسان اقتصادى ـ هر چند محترم است ـ نمى تواند معیار احکام شرعى قرار گیرد.348
تبصره. برخى دیگر از کارشناسان معتقدند، براى کمک به تولید و رشد نیروى انسانى، باید به بدهکار فرصت بدهیم و از او سود نگیریم. حتى برخى معتقدند باید به تولید کنندگان یارانه نیز پرداخت شود.
 

رضایت پرداخت سود
پرسش 602 . کسى که قرض مى گیرد، چنانچه سود آن را با رضایت کامل بدهد، آیا باز حرام است؟
همه مراجع: اگر در آن شرط سود شده باشد، حرام است و رضایت دو طرف آن را حلال نمى کند. اما اگر بدون شرط، خود قرض گیرنده مقدارى زیادتر پس بدهد، اشکال ندارد ؛ بلکه مستحب است.349

سود پول
پرسش 603 . آیا شخص مى تواند نزد دیگران پول بگذارد و هر ماه سود آن را دریافت کند؟
همه مراجع: اگر سپردن اموال نزد دیگران، تحت عنوان یکى از عقدهاى صحیح با رعایت شرایط شرعى باشد، اشکال ندارد ؛ ولى اگر به عنوان قرض باشد و در آن شرط سود شود، ربا و حرام است.350

کارمزد
پرسش 604 . گرفتن درصد بسیار کم (مانند 1 % ) به عنوان کارمزد توسط صندوق هاى قرض الحسنه، به منظور تأمین مخارج صندوق، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، خامنه اى، فاضل، مکارم و نورى: گرفتن بهره وام ـ زیاد باشد یا کم ـ حرام است ؛ هر چند به اسم کارمزد باشد. اما اگر آنچه گرفته مى شود، در حقیقت براى مخارج صندوق و حقوق کارمندان باشد (به مقدار متعارف )، با توافق دو طرف اشکال ندارد.351
آیات عظام بهجت، تبریزى، سیستانى، صافى و وحید: گرفتن کارمزد حرام است ؛ هر چند آنچه که گرفته مى شود، در حقیقت براى مخارج صندوق و حقوق کارمندان باشد.352

رباى حلال
پرسش 605 . در چه مواردى گرفتن ربا جایز است؟
همه مراجع: 1. ربا گرفتن مسلمان از کافر (که در پناه اسلام نیست )،
2. ربا گرفتن پدر و فرزند از یکدیگر،
3. ربا گرفتن زن و شوهر از یکدیگر.353
تبصره. طبق فتواى آیه اللّه  تبریزى معامله ربوى با کافر نیز حرام است ؛ ولى مسلمان مى تواند از او چیزى را به صورت ربا به قصد استنقاذ (تصرف مجاز ) بگیرد.

مضاربه و نسیه
پرسش 606 . اگر با سپردن پول به کسى، بخواهم در هر ماه درصد مشخصى از سود پول از او دریافت کنم ؛ راه حل بدون ربا چیست؟
همه مراجع: اگر پول را به شخصى بدهید و هر ماه به طور مشخص سود بگیرید ؛ ربا و حرام است و براى دورى از ربا، چند راه وجود دارد:
1. گیرنده پول را وکیل کنید تا با پول شما، کالایى بخرد و آن را به هر کس که بخواهد (هر چند به خودش )، به صورت نسیه بفروشد. در هر ماه مبلغ مشخصى (على الحساب ) به شما بدهد و در پایان باقى مانده را ـ که شامل اصل پول نیز مى شود ـ به شما برگرداند.354
2. او را وکیل کنید تا با پول شما کار حلال و مشروع نماید. هر چه سود به دست آید، به شما تعلق مى گیرد و به او حق وکالت بدهید.
3. با او عقد مضاربه انجام دهید ؛ به این ترتیب که سرمایه از شما و کار از او. سودى که حاصل مى شود، بین هر دو ـ به نسبتى که در عقد قرار مى گذارید ـ تقسیم مى گردد. در مضاربه لازم است نسبت سهم، و درصد سود تعیین گردد. به عنوان مثال قرار مى گذارند هر چه سود حاصل شد، مقدارى از آن (نصف، یک سوم و... ) به مالک تعلق گیرد و مقدارى از آن به عامل.355
تبصره. در قرارداد وکالت، مضاربه و مانند آن، مى توانید هر شرط مشروعى در ضمن آن قرار بدهید.

تبدیل قرض به طلا
پرسش 607 . آیا جایز است مبلغى پول، به کسى داده شود و آن را به قیمت طلا محاسبه کند و هنگام پرداخت بدهى، بر اساس نرخ روز طلا محاسبه شود؟
همه مراجع: چنانچه پول را به او قرض داده، نمى تواند بیش از آن مقدار طلب نموده و آن را با نرخ روز طلا محاسبه و دریافت کند. اما اگر نرخ روز طلا معلوم بوده و با آن پول از گیرنده پول، طلا خریده باشد [ که طلا را در آینده بدهد]، بر فروشنده واجب است، همان طلا را بپردازد.356
 

خرید و فروش ارز
پرسش 608 . خرید و فروش ارز با تفاوت قیمت، به صورت نقد و نسیه چه حکمى دارد؟
همه مراجع: خرید و فروش ارز اشکال ندارد.357

اسکناس نو
پرسش 609 . آیا فروش اسکناس هاى نو و خرده با قیمت بیشتر جایز است؟
همه مراجع: آرى جایز است.358

خرید و فروش چک
پرسش 610 . فروش مبلغ چک مدت دار به صورت نقد با قیمت کمتر، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام و خامنه اى: فروش آن از سوى طلبکار، به بدهکار اشکال ندارد ؛ ولى فروش آن به شخص سوم صحیح نیست.359
آیه اللّه  بهجت: اگر فروشنده چک، مبلغ آن را از صادر کننده چک، طلبکار باشد ؛ فروش آن به مبلغ کمتر، در صورتى جایز است که در مابه التفاوت، معامله شرعى انجام گیرد و در ضمن آن، شرط قرض (به مبلغ فروش چک ) شود.360
آیات عظام تبریزى، سیستانى، فاضل، مکارم و نورى: اگر فروشنده چک، مبلغ آن را از صادر کننده چک، طلبکار باشد ؛ فروش آن (به بدهکار یا شخص دیگر ) به قیمت کمتر و به صورت نقد، اشکال ندارد.361
آیه اللّه  وحید: بنابر احتیاط واجب، جایز نیست.362
تبصره. با توجه به اینکه آیه اللّه  بهجت رجوع به مرجع مساوى را جایز مى دانند، مقلدان ایشان مى توانند به مرجع تقلید مساوى با او رجوع کنند ؛ که فتوا به جواز فروش چک داده اند.

عیدى مشتریان
پرسش 611 . شخصى در اداره دولتى به مناسبت فرا رسیدن سال نو، به کارمندان عیدى مى دهد و یا مبلغى را با رضایت و بدون تبانى قبلى و به عنوان تشویق به کارمندى که برایش کار را انجام داده مى پردازد، آیا گرفتن آن جایز است؟
همه مراجع (به جز خامنه اى ): در فرض یاد شده، دادن و گرفتن این پول اگر مخالف مقررات نظام نباشد، اشکال ندارد.363
آیه اللّه  خامنه اى: بر کارمندان جایز نیست این نوع هدایا را به هر عنوانى که باشد، از ارباب رجوع دریافت کنند ؛ مگر آنکه هدیه دهنده با اصرار زیاد و با امتناع کارمند، به نحوى آن را اهدا کند (آن هم بدون مذاکره و چشم داشت قبلى ).364
 

جوایز بانکى
پرسش 612 . سپردن پول به حساب قرض الحسنه بانک ها و یا مؤسسات خصوصى، به قصد دریافت جوایز (بدون شرط شرکت در قرعه کشى )، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اشکال ندارد.365
تبصره 1. بین انگیزه و شرط ؛ تفاوت هست. بنابراین اگر پول را به انگیزه شرکت در قرعه کشى پس انداز کند، اشکال ندارد و آنچه که اکنون در بانک ها و مؤسسه هاى خصوصى رایج است، به همین صورت است.
تبصره 2. از نظر آیه اللّه  سیستانى، مشتریان مى توانند جایزه را بگیرند ؛ ولى نصف آن را به فقیر متدین بدهند.

رشوه ادارى
پرسش 613 . دادن رشوه براى حل مشکل ادارى و تسریع در کار، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى، فاضل، مکارم و نورى: پرداخت پول یا اموالى، از سوى مراجعه کننده، به کارمندان اداره ها ـ که وظیفه ارائه خدمات به مردم را دارند ـ منجر به فساد اداره ها خواهد شد که از نظر شرعى حرام است. گرفتن آن بر دریافت کننده نیز حرام است و حق تصرف در آن را ندارد.366
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: رشوه دادن در غیر باب قضا، براى گرفتن حق جایز است ؛ ولى گرفتن آن بر کسى که وظیفه اش ارائه کار و خدمت است، جایز نیست.367

پرسش 614 . اگر در کارهاى ادارى گرفتن حق، مستلزم دادن رشوه باشد ؛ آیا پرداخت آن جایز است؟
همه مراجع (به جز خامنه اى ): اگر گرفتن حق منحصر به این راه باشد، اشکال ندارد ؛ ولى بر گیرنده پول، حرام است.368
آیه اللّه  خامنه اى: خیر، پرداخت رشوه و گرفتن آن در هر حال حرام است ؛ هر چند براى رسیدن به حق باشد.369
تبصره. مخالفت با مقررات و قوانین جایز نیست.


احکام غیرمسلمانان و خارج از کشور

طهارت اهل کتاب
پرسش 615 . اهل کتاب پاک اند یا نجس؟
آیات عظام امام و بهجت: آرى، آنان نجس هستند.370
آیات عظام تبریزى، خامنه اى، فاضل، سیستانى، نورى و وحید: خیر، اهل کتاب پاک اند ؛ ولى بهتر است (احتیاط مستحب ) از آنان اجتناب شود.371
آیات عظام صافى و مکارم: بنابر احتیاط واجب نجس اند.372
تبصره. با توجه به اینکه امام خمینى و آیه اللّه  بهجت رجوع به مرجع مساوى را جایز مى دانند آیه اللّه  مکارم و آیه اللّه  صافى، احتیاط واجب دارند، مقلدان ایشان مى توانند به مراجع تقلید دیگر رجوع کنند.

پرسش 616 . اگر تحصیل راه هاى مطمئن و معتبر در تعیین قبله ممکن نبود (مانند دانشجویانى که در کشورهاى خارجى زندگى مى کنند ) تکلیف چیست؟
همه مراجع (به جز بهجت ): اگر تحصیل راه هاى مطمئن و معتبر ممکن نبود، از هر راهى که براى او گمان به قبله پیدا شود، کفایت مى کند.
آیه اللّه  بهجت: براى نماگزار واجب نیست در تشخیص قبله، راه هاى یقین آور و معتبر را پیگیرى و جست و جو کند ؛ بلکه اگر از هر راهى براى او گمان عقلایى به قبله پیدا شود، کفایت مى کند ؛ هر چند تحصیل راه هاى مطمئن بهتر و موافق احتیاط است.373
تبصره 1. مراجع تقلید برخى از راه ها و نشانه هاى گمان آور را بیان کرده اند که عبارتند از:
1. قبله محراب مساجد و قبور مسلمانان،
2. قبله شناس حتى اگر مسلمان نباشد،
3. قبله نماهاى معمول.374
تبصره 2. آیه اللّه  وحید قبله بلد و قبور مسلمانان را از راه هاى مطمئن و معتبر مى داند.

پرسش 617 . در مکانى قرار دارم که هیچ راهى براى پیدا کردن قبله وجود ندارد و به هیچ طرف نیز گمان پیدا نمى شود ؛ تکلیف چیست؟
آیات عظام امام، صافى، فاضل و نورى: اگر وقت نماز تنگ نیست، باید به چهار طرف نماز بخوانید تا یقین پیدا شود که یکى از آنها رو به قبله بوده است.375
آیات عظام بهجت، تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: اگر به یک طرف نماز بخوانید، کفایت مى کند ؛ ولى اگر وقت تنگ نیست، بهتر (احتیاط مستحب ) است به چهار طرف نماز بخوانید.376
آیه اللّه  خامنه اى: اگر وقت تنگ نیست، بنابر احتیاط واجب باید به چهار طرف نماز بخوانید.377

حجاب در خارج کشور
پرسش 618 . آیا حفظ حجاب در سفر به کشورهاى غیرمسلمان، واجب است؟
همه مراجع: آرى، حفظ حجاب کامل (شرعى )، بر زن در برابر مرد نامحرم واجب است ؛ خواه مسلمان باشد یا کافر ؛ در کشور اسلامى باشد یا غیراسلامى.378

نگاه به بى حجاب
پرسش 619 . حکم نگاه، به زنان مسلمان ـ که در کشورهاى خارجى فاقد حجاب و پوشش اسلامى اند ـ چگونه است؟
آیات عظام امام، خامنه اى، صافى، فاضل و نورى: بنابر حتیاط واجب، بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نیز جایز نیست.379
آیه اللّه  بهجت: نگاه به آنان جایز نیست ؛ هر چند بدون قصد لذت باشد.380
آیات عظام تبریزى، سیستانى، مکارم و وحید: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد381 (مگر اینکه از زنانى باشند که اگر آنان را نهى کنند، بپذیرند ).
 

دست دادن با غیرمسلمان
پرسش 620 . دست دادن با زنان غیرمسلمان، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: دست دادن با زنان غیرمسلمان جایز نیست ؛ خواه کافر حربى باشد یا کتابى (مانند یهود و نصارا ).382

نگاه به غیرمسلمانان
پرسش 621 . نگاه کردن به عکس هاى عریان و برهنه زنان و مردان غیرمسلمان، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنه اى، سیستانى، فاضل و وحید: اگر با قصد لذت باشد، حرام است و بنابر احتیاط واجب بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام نیز جایز نیست.383
آیات عظام بهجت، صافى، مکارم و نورى: نگاه به آنها جایز نیست ؛ هر چند بدون قصد لذت باشد.384

ازدواج با غیرمسلمان
پرسش 622 . آیا ازدواج موقّت با زنان اهل کتاب (یهود و نصارا ) جایز است؟
همه مراجع: آرى، ازدواج موقّت با آنان جایز است.385
 

پرسش 623 . آیا نحوه ازدواج موقّت با زن مسلمان و غیرمسلمان متفاوت است؟
همه مراجع: خیر، تفاوتى ندارد و باید در ازدواج موقت با آنان نیز، صیغه خوانده شود.386

پرسش 624 . حکم ازدواج زن مسلمان با مرد غیرمسلمان چیست؟
همه مراجع: زن مسلمان نمى تواند با مرد غیرمسلمان، ازدواج کند ؛ خواه آن مرد کافر کتابى باشد یا غیرکتابى و خواه ازدواج دائم باشد یا موقت.387

ازدواج تازه مسلمان
پرسش 625 . آیا براى ازدواج با دختر مسلمانى که پدرش مسیحى است، اجازه پدرش شرط است؟
همه مراجع: خیر، کافر ـ هر چند پدر باشد ـ بر دختر مسلمان ولایت ندارد.388

ازدواج دختر مسیحى
پرسش 626 . آیا ازدواج موقّت با دختر مسیحى و یهودى، نیاز به اجازه پدرش دارد؟
همه مراجع: اگر در مذهب آنان اجازه پدر در ازدواج دختر شرط نیست، لازم نیست با اجازه او باشد.389
 

چت با غیرمسلمان
پرسش 627 . چت کردن با زنان غیرمسلمان و انجام دادن صحبت هاى تحریک آمیز با آنها، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: حرام است.390

هم نشینى با شراب خوار
پرسش 628 . آیا جایز است با غیرمسلمان اهل شراب، هم نشین شد؟
آیات عظام امام، بهجت و سیستانى: اصل هم نشینى اشکال ندارد ؛ ولى نشستن بر سر سفره اى که بر سر آن شراب مى خورند، بنابر احتیاط واجب جایز نیست و خوردن از آن سفره ـ هر چند غذاى حلال باشد ـ حرام است.391
آیات عظام تبریزى، خامنه اى، صافى، فاضل، مکارم، نورى و وحید: اصل هم نشینى اشکال ندارد ؛ ولى نشستن بر سر سفره اى که بر سر آن شراب مى خورند، جایز نیست و خوردن از آن سفره ـ هر چند غذاى حلال باشد ـ حرام است.392

ذبح اسلامى
پرسش 629 . در برخى کشورهاى غیراسلامى، فروشگاه هایى وجود دارند که فرآورده هاى اسلامى مى فروشند و بر روى محصولات آنها مارک ذبح اسلامى نوشته شده است ؛ تهیه وسایل از آنها چه حکمى دارد؟
همه مراجع: صرف نوشته (ذبح اسلامى) بر روى بسته هاى غذایى، حجت برتذکیه شرعى نیست ؛ ولى اگر فروشنده مسلمان است و اعلام مى کند که به طریق شرعى تذکیه شده، گفتارش معتبر است.393
 

وسایل چرمى
پرسش 630 . آیا خرید وسایل چرمى از غیرمسلمانان جایز است؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى، نورى و وحید: جایز نیست و معامله باطل است ؛ مگر آنکه بداند وسایل چرمى از حیوانى است که مطابق دستور شرع یا با نظارت مسلمانى ذبح شده است.394
آیات عظام تبریزى و مکارم: بنابر احتیاط واجب، جایز نیست و معامله باطل است ؛ مگر آنکه بداند وسایل چرمى از حیوانى است که مطابق دستور شرع یا با نظارت مسلمان، ذبح شده است.395
آیات عظام سیستانى و فاضل: اگر احتمال برود از حیوانى است که به دستور شرع یا با نظارت مسلمان ذبح شده، خرید آن جایز و معامله صحیح است ؛ وگرنه معامله باطل مى باشد.396

کفش و لباس چرمى
پرسش 631 . اگر دست خیس با کفش یا صندلى هاى چرمى که از کشورهاى غیر اسلامى وارد مى شود تماس پیدا کند، آیا نجس مى شود؟
همه مراجع (به جز فاضل و مکارم ): اگر احتمال بدهد که وارد کننده مسلمان، مسئله ذبح و تذکیه حیوان را بررسى و تحقیق کرده، پاک است.397
آیات عظام خامنه اى و سیستانى: اگر احتمال بدهد که تذکیه شرعى شده، پاک است.398
آیات عظام فاضل و مکارم: پاک است.399
تبصره. چرم هاى مصنوعى پاک است و اگر ندانیم چرم طبیعى است یا مصنوعى، در این صورت هم پاک است.

پرسش 632 . دانشجویانى که در کشورهاى غیراسلامى درس مى خوانند ؛ چنانچه از بازار کفش و لباس چرمى تهیه کنند، حکم طهارت و نجاست آن چگونه مى شود؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى، نورى و وحید: اگر چرم طبیعى است نه مصنوعى، نجس است.400
آیه اللّه  تبریزى: بنابر احتیاط واجب نجس است.401
آیات عظام خامنه اى و سیستانى: اگر احتمال بدهد که تذکیه شرعى شده، پاک است.402
آیات عظام فاضل و مکارم: پاک است.403


احکام کپى رایت

تولید نرم افزار
پرسش 633 . آیا اصولاً تولید نرم افزار حقى براى تولید کنندگان ایجاد مى کند؟
آیات عظام امام، تبریزى، سیستانى و صافى: خیر، حقى براى آنان ایجاد نمى کند.404
آیات عظام بهجت، خامنه اى و وحید: بنابر احتیاط واجب، براى آنان حق ایجاد مى کند.405
آیات عظام مکارم، فاضل و نورى: آرى، از حقوق عقلایى به شمار مى آید و براى آنان حق ایجاد مى کند.406

پرسش 634 . کپى و تکثیر نرم افزار بدون اجازه تولید کننده، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، تبریزى، سیستانى و صافى: اشکال ندارد.407
آیات عظام بهجت، خامنه اى و وحید: بنابر احتیاط واجب بدون اجازه و رضایت تولید کننده اصلى، جایز نیست.408
آیات عظام فاضل، مکارم و نورى: این کار بدون اجازه و رضایت تولید کننده اصلى، جایز نیست.409

شرط کپى رایت
پرسش 635 . اگر در ضمن معامله نرم افزار، فروشنده (تولیدکننده اصلى ) عدم تکثیر و کپى را شرط کند و یا عقد را مبتنى به آن قراردهد ؛ حکم تکثیر آن چیست؟
همه مراجع: در این صورت، تکثیر آن جایز نیست.410

قانون کپى رایت
پرسش 636 . تکثیر نرم افزار بدون اجازه تولید کننده ـ در صورتى که از نظر قانون ممنوع باشد ـ چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر در این زمینه قانونى باشد، باید رعایت شود.411

خسارت پدیدآورنده
پرسش 637 . اگر از راه کپى یا تکثیر نرم افزار، خسارتى به تولید کننده وارد آید، آیا موجب ضمان است؟
آیات عظام امام، تبریزى و سیستانى: خیر، ضمان نمى آورد.412
آیات عظام بهجت، خامنه اى، فاضل، مکارم و نورى: آرى، باید خسارت جبران شود.413
آیه اللّه  صافى: اگر خسارتى وارد آید، ضمان مى آورد ؛ ولى باید توجه داشت که سود نبردن، خسارت و ضرر شمرده نمى شود.414
آیه اللّه  وحید: بنابر احتیاط واجب، ضمان مى آورد ؛ ولى باید توجه داشت که سود نبردن، خسارت و ضرر شمرده نمى شود.415

نرم افزار قفل شکسته
پرسش 638 . تکثیر نرم افزارهایى که قبلاً توسط فرد یا افراد دیگرى قفل آنها شکسته شده و در بازار به صورت معمول رایت و توزیع مى شوند، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، تبریزى، سیستانى و صافى: تفاوتى بین آن دو در حکم نیست.416 در هر صورت اشکالى ندارد.
آیات عظام بهجت، خامنه اى و وحید: تفاوتى بین شکستن قفل نرم افزار و تکثیر نرم افزار ـ که قفل آن توسط دیگران شکسته شده ـ نیست. و در هر دو صورت بنابر احتیاط واجب تصرف و تکثیر آن جایز نیست.417
آیات عظام مکارم، نورى و فاضل: تفاوتى بین شکستن قفل نرم افزار و تکثیر نرم افزارى ـ که قفل آن توسط دیگران شکسته شده ـ نیست و در هر صورت، تصرف و تکثیر آن جایز نیست.418
 

رایت شخصى
پرسش 639 . رایت کردن نرم افزار در حد استفاده شخصى چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، تبریزى، خامنه اى، سیستانى، فاضل و صافى: اگر در این زمینه قانونى نباشد، اشکال ندارد.419
آیات عظام بهجت و وحید: بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.420
آیات عظام مکارم و نورى: جایز نیست.421

نرم افزار خارجى
پرسش 640 . آیا در حکم تکثیر نرم افزار تفاوتى بین تولید داخل و خارج وجود دارد؟
آیات عظام امام، تبریزى، سیستانى، صافى و وحید: تفاوتى بین تولید داخل و خارج در حکم نمى کند.422
آیه اللّه  خامنه اى: اگر تولید داخل باشد، بنابر احتیاط واجب اجازه تولید کننده شرط است و اگر تولید خارج باشد، تابع قرارداد است.423
آیه اللّه  مکارم: تفاوتى بین تولید داخل و خارج نمى کند ؛ مگر آنکه تولید آمریکا یا اسرائیل باشد.424
آیه اللّه  وحید: تفاوتى بین تولید داخل و خارج در حکم نمى کند.425
 

رضایت پدیدآورنده
پرسش 641 . اگر ندانیم که تولید کننده نرم افزار، به کپى و تکثیر و استفاده آن رضایت ندارد، تکلیف چیست؟
آیات عظام امام، تبریزى، سیستانى و صافى: تکثیر و استفاده از آن اشکال ندارد.426
آیات عظام بهجت، خامنه اى و وحید: بنابر احتیاط واجب باید رضایت و اجازه تولید کننده احراز و کسب گردد.427
آیات عظام مکارم، فاضل و نورى: حق نشر و کپى رایت براى مؤلف و تولید کننده است و باید رضایت و اجازه تولید کننده، احراز و کسب گردد.428


احکام ویژه دانشجویى
آستین کوتاه ··· 222
احکام کپى رایت ··· 379
ادامه تحصیل ··· 274
اردوى مختلط ··· 229
استاد بدحجاب ··· 301
امر به معروف بدحجاب ··· 311
امر به معروف دانشجویان ··· 312
بازى رایانه ··· 323
تجسس در خوابگاه ··· 313
تقلب آزمون کارشناسى ··· 304
تقلب با رضایت ··· 303
تقلب در آزمون ··· 303
تقلّب در آزمون هاى استخدامى ··· 303
تلفن کارتى ··· 351
جابجایى کفش ··· 351
جشن هاى دانشگاه ··· 228
جنابت و میهمانى ··· 95
جوایز ورزشى ··· 325
حرمت تقلب ··· 302
حق دانشجویان ··· 353
خسارت پدیدآورنده ··· 380
خمس درآمد دانشجو ··· 172
خمس کتاب ··· 173
خمس کمک هزینه ··· 172
خون تخم مرغ ··· 342
دختران هم کلاسى ··· 302
رضایت پدیدآورنده ··· 383
رهن و اجاره ··· 347
شرط کپى رایت ··· 380
صیغه محرمیت ··· 259
غیبت استاد ··· 316
فیش غذا ··· 354
قانون کپى رایت ··· 380
کتاب امانتى ··· 353
کفش هم اتاقى ··· 352
گلدکوئیست ··· 358
مواد خوراکى ··· 354
موزیک هاى ورزشى ··· 207
موسیقى خوابگاه دانشجویى ··· 311
موسیقى درمانى ··· 208
نرم افزار خارجى ··· 382
نرم افزار قفل شکسته ··· 381
نگاه به استاد ··· 301
نماز روى تخت ··· 114
یخچال خوابگاه ··· 354


کلیدواژه ها
( به ترتیب حروف الفبا )
حرف « الف »
آب دهان گربه··· 341
آثار موسیقى··· 201
آرم جمهورى اسلامى··· 100
آستین کوتاه··· 222
آموزش پزشکى··· 299
آموزش موسیقى··· 300
آهنگ مبتذل··· 212
آهنگ هاى صدا و سیما··· 212
اجازه پدر··· 258
اجازه دوران عقد··· 276
اجازه روزه مستحبى··· 278
اجازه صله رحم··· 276
اجازه عقد موقت··· 258
اجازه نماز جمعه··· 277
اجتهاد و تقلید··· 45
احتیاط وجوب مرجع··· 57
اخبار عادل··· 155
اختلاف افق··· 153
اختلاف مراجع تقلید··· 51
اختلاف نظر مراجع··· 149
ادامه تحصیل··· 275
ادکلن زنان··· 224
اردوى مختلط··· 229
ارزش پول··· 363
ازدواج اجبارى··· 257
ازدواج با اهل سنت··· 264
ازدواج با بى نماز··· 264
ازدواج با غیرمسلمان··· 374
ازدواج تازه مسلمان··· 375
ازدواج دختر··· 260
ازدواج دختر مسیحى··· 375
ازدواج در عده··· 266
ازدواج مجدد··· 263
ازدواج هاى حرام··· 249
اسامى معصومین··· 101
اسپرم مرد اجنبى··· 291
استاد بدحجاب··· 301
استخوان میّت··· 295
استعمال مواد مخدر··· 291
استمنا با همسر··· 91
استمنا در شرایط خاص··· 90
استمنا و آزمایشگاه··· 90
استمناى روزه دار··· 146
اسکناس نو··· 367
اسماى جلاله··· 99
اسم «عبداللّه»··· 101
اشتباه صیغه عقد··· 254
اطاعت شوهر··· 278
اعتکاف بدون روزه··· 165
اعتکاف در دانشگاه··· 164
اعضاى غیرمسلمان··· 287
اعضاى مرگ مغزى··· 286
اعلمیت مجتهد میت··· 59
اقتداى نماز جماعت··· 120
امر به معروف بدحجاب··· 311
امر به معروف پدر و مادر··· 314
امر به معروف دانشجویان··· 312
امر به معروف فامیل··· 309
اموال زن··· 279
اموال شوهر··· 279
انتخاب لباس··· 278
انتخاب مرجع تقلید··· 52
اهمیت ازدواج··· 247
اهمیت اعتکاف··· 161
اهمیت امر به معروف··· 305
اهمیت تیمم··· 93
اهمیت حجاب··· 219
اهمیت حقوق مالى··· 349
اهمیت خمس··· 169
اهمیت روزه··· 133
اهمیت غسل··· 75
اهمیت نذر··· 193
اهمیت نماز··· 103
ایام عادت··· 280
حرف « ب »
بازى با ورق··· 326
بازى رایانه··· 323
بازى شطرنج··· 324
بانکدارى اسلامى··· 359
بخار حمام··· 139
بدهى··· 355
بدهى مؤجل··· 183
بقاء بر تقلید··· 57
بیلیارد··· 326
بیمه دیگران··· 351
حرف « پ »
پاکى ترشّحات زنانه··· 84
پرداخت خمس··· 184
پرداخت فطریه به فرزند··· 160
پرداخت فطریه به والدین··· 159
پرداخت مهریه··· 266
پرستار نامحرم··· 283
پزشک متخصص نامحرم··· 282
پزشک نامحرم··· 282
پوست لب··· 293
پوشش آرایش صورت··· 225
پوشش پا··· 108
پوشش در برابر کودکان··· 221
پوشش زیرچانه··· 222
پوشش صورت··· 223
پوشیدن دمپایى··· 321
پوشیدن لباس شهرت··· 318
پیشینه تقلید··· 46
حرف « ت »
تأخیر ازدواج··· 250
تأخیر غسل جنابت··· 144
تبدیل قرض به طلا··· 366
تبعیض در تقلید··· 54
تجسس در خوابگاه··· 313
تخت نرد··· 325
تخصص مراجع تقلید··· 53
ترشّحات آب نجس··· 346
ترشحات زنانه··· 73
ترک اعتکاف··· 166
تزریقات نامحرم··· 284
تسبیحات نماز··· 112
تسهیلات بانکى··· 361
تشخیص اعلم··· 52
تشخیص منى··· 82
تشخیص موسیقى··· 209
تشریح جسد غیرمسلمان··· 289
تشریح جسد مسلمان··· 300
تصاویر تحریک کننده··· 91
تطهیر با آفتاب··· 339
تطهیر با باران··· 338
تطهیر لوازم منزل··· 339
تطهیر مخرج بول··· 345
تعریف استمنا··· 89
تغییر نذر··· 196
تفاوت مرجع تقلید··· 259
تقاص··· 356
تقلب آزمون کارشناسى··· 304
تقلب با رضایت··· 303
تقلب در آزمون··· 303
تقلّب در آزمون هاى استخدامى··· 303
تکثیر نوار موسیقى··· 210
تکرار امر به معروف··· 314
تکرار ذکر نماز··· 111
تکرار سر بر مهر··· 112
تلفن کارتى··· 351
تلفن هنگام اعتکاف··· 165
تلقیح مصنوعى··· 290
تنفس مصنوعى میّت··· 294
توالت منزل··· 347
تولید نرم افزار··· 379
تیمم بدل از غسل··· 96
تیمم بدل از وضو··· 95
تیمم و جنابت عمدى··· 86
تیمم و قرآن··· 98
حرف « ث »
ثبوت ماه رمضان··· 152
حرف « ج »
جابجایى کفش··· 351
جاهل قاصر و مقصر··· 59
جریمه دیرکرد··· 361
جشن ولادت امامان:··· 214
جشن هاى دانشگاه··· 228
جلوگیرى منى··· 92
جنابت روزه دار··· 145
جنابت زن··· 83
جنابت قبل اذان··· 144
جنابت و تأخیر نماز··· 88
جنابت و میهمانى··· 95
جنین نامشروع··· 286
جوایز بانکى··· 369
جوایز ورزشى··· 325
جوهر خودکار··· 68
حرف « چ »
چاه منزل··· 347
چت اینترنتى··· 228
چت با جنس مخالف··· 228
چت با غیرمسلمان··· 376
چرک زیر ناخن··· 68
چشم مسلح··· 155
حرف « ح »
حجاب در خارج کشور··· 373
حجاب در نماز··· 107
حدس و گمان··· 156
حرکت در نماز··· 114
حرمت استمنا··· 90
حرمت تقلب··· 302
حرمت خودارضایى··· 89
حفظ وضو··· 72
حق الناس دوران کودکى··· 350
حق دانشجویان··· 353
حق زن··· 272
حقوق زن و شوهر··· 269
حکم الکل··· 296
حکم انواع موسیقى··· 204
حکم پلاتین··· 251
حکم حاکم··· 154
حکم رقص··· 215
حکم سیگار··· 292
حکم غیبت··· 316
حکم کاریکاتور··· 328
حکم مانتو··· 221
حکم نوازندگى··· 204
حلقه داماد··· 251
حواس پرتى در نماز··· 116
حرف « خ »
خروج از اعتکاف··· 166
خرید و فروش ارز··· 367
خرید و فروش چک··· 367
خرید و فروش کلیه··· 287
خرید و فروش مجسمه··· 328
خسارت پدیدآورنده··· 380
خشکى اعضاى وضو··· 71
خلط روزه دار··· 138
خلوت با نامحرم··· 230
خمس بورسیه··· 174
خمس پول ازدواج··· 181
خمس جهیزیه··· 181
خمس درآمد دانشجو··· 172
خمس درآمد زن··· 173
خمس رهن··· 180
خمس زمین··· 179
خمس سپرده گذارى··· 174
خمس سکه··· 183
خمس سهام بورس··· 175
خمس شرکت··· 175
خمس طلا··· 183
خمس فیش حج عمره··· 178
خمس قرض الحسنه··· 182
خمس کتاب··· 173
خمس کمک هزینه··· 172
خمس موبایل و خودرو··· 182
خمس وام مسکن··· 177
خمس وسایل ضرورى··· 178
خمس هدیه··· 176
خنده با نامحرم··· 229
خواب وضودار··· 72
خواندن صیغه عقد··· 254
خوانندگى زن··· 217
خواهر لواط دهنده··· 265
خوراندن غذاى نجس··· 342
خوردن در نماز··· 115
خوردن در وضو··· 72
خوردن غذاى نجس··· 340
خون تخم مرغ··· 342
خون تزریقات··· 294
خون دهان··· 293
خون زخم··· 294
خون کم··· 337
خون لثه روزه دار··· 137
حرف « د »
داستان تحریک کننده··· 232
دختران هم کلاسى··· 302
دروغ مصلحتى··· 315
دست دادن با غیرمسلمان··· 374
دست دادن با نامحرم··· 231
دسترسى به صاحب مال··· 350
دست کشیدن وضو··· 71
دود وسیله نقلیه··· 139
دوران نامزدى··· 252
دیه قطع عضو··· 288
دیه سقط جنین··· 285
حرف « ذ »
ذبح اسلامى··· 376
حرف « ر »
راه رفتن در وضو··· 72
رایت شخصى··· 382
رباى حلال··· 365
رجوع به مرجع مساوى··· 55
رساله مرجع تقلید··· 51
رشوه ادارى··· 369
رضایت پدر··· 262
رضایت پدیدآورنده··· 383
رضایت پرداخت سود··· 364
رضایت شوهر··· 277
رضایت قلبى پدر··· 260
رطوبت بعد غسل··· 88
رقص همسر··· 216
رکوع نماز··· 109
رنگ مو··· 66
رنگ نجاست··· 335
روابط زناشویى··· 279
روابط زناشویى روزه دار··· 140
روابط قبل عقد··· 261
روابط مشروع··· 256
روزه اعتکاف··· 165
روزه خواران··· 136
روزه دار و دندان پزشکى··· 137
روزه هاى حرام··· 135
روزه هاى مکروه··· 136
روزه هاى واجب··· 135
روزه اساتید و دانشجویان··· 125
رهن و اجاره··· 347
ریش پروفسورى··· 322
ریش تراشى··· 321
ریش نوجوان··· 322
رؤیت هلال··· 149
رؤیت هلال در سفر··· 153
حرف « ز »
زخم پیشانى··· 111
زمان خمس··· 188
زمان عروسى··· 252
زمان غسل جنابت··· 86
زمان نذر··· 196
زنان بدکاره··· 263
زن سیده··· 186
زن شوهردار··· 265
زیورآلات زنان··· 224
حرف « ژ »
ژل مو··· 69
حرف « س »
سال خمسى··· 187
سانسور فیلم··· 242
سجده سهو··· 118
سحرى و اذان··· 141
سختى امر به معروف··· 312
سفر اول··· 130
سقط جنین··· 284
سلام به نامحرم··· 229
سلام نماز··· 113
سود پول··· 364
سود قرض··· 354
سوره نماز مستحبى··· 122
سه بار شستن··· 65
سهم سادات··· 185
سیفون توالت··· 346
حرف « ش »
شاهد ازدواج··· 258
شرایط امر به معروف··· 308
شرایط عقد ازدواج··· 249
شرایط نامساعد نماز··· 115
شرایط نذر··· 195
شرایط وضو··· 62
شرب شراب··· 329
شرب مایع مسکر··· 329
شرط ادامه تحصیل··· 274
شرط بندى··· 325
شرط کپى رایت··· 380
شستن در وضو··· 63
شستن سر روزه دار··· 139
شستن نجس··· 332
شک بعد نماز··· 70
شک در جنابت··· 87
شک در غسل··· 79
شک در منى··· 87
شک در نذر··· 197
شک در نماز··· 116
شک در وضو··· 69
شنیدن آهنگ··· 204
شنیدن فتوا··· 50
شوخى با نامحرم··· 229
شیر آب وضو··· 69
حرف « ص »
صحبت براى ازدواج··· 227
صله رحم··· 317
صیغه عقد عربى··· 254
صیغه عقد فارسى··· 255
صیغه محرمیت··· 259
صیغه موقت··· 252
صیغه نذر··· 195
حرف « ض »
ضرورت تقلید··· 49
ضعف بدن روزه دار··· 142
حرف « ط »
طلا در نماز··· 113
طلاق دختر··· 260
طلاى زرد··· 251
طلاى سفید··· 251
طهارت اهل کتاب··· 371
طهارت عضو پیوندى··· 289
حرف « ظ »
ظرف آب طلا و نقره··· 344
ظرف طلا و نقره··· 343
ظروف نجس··· 339
ظهور فیلم··· 243
حرف « ع »
عطر روزه دار··· 138
عقد دائم··· 253
عقد در چت··· 257
عقد مخفیانه نامزد··· 261
عقد معاطاتى··· 257
عقیق اسماى جلاله··· 102
عکس اینترنتى··· 242
عکس کودکى··· 239
عکس هاى آموزشى··· 300
عمل به نذر··· 196
عیدى مشتریان··· 368
حرف « غ »
غسل پیش از وقت··· 86
غسل جایگزین وضو··· 85
غسل چند منظوره··· 77
غسل زیر دوش··· 78
غسل مس میّت··· 295
غسل موهاى بلند··· 79
غسل و باد معده··· 78
غیبت استاد··· 316
حرف « ف »
فرار از خمس··· 191
فراموشى در غسل··· 80
فراموشى در وضو··· 71
فراموشى غسل جنابت··· 146
فراموشى قضاى روزه··· 143
فراموشى نجاست لباس··· 109
فراموشى نذر··· 197
فرش ابریشم··· 345
فرش و موکت··· 337
فروش خون··· 290
فروش لباس نجس··· 340
فضله موش··· 315
فضیلت نماز جماعت··· 119
فطریه جنین··· 159
فطریه دانشجو··· 158
فطریه نامزد··· 159
فوت پدر··· 261
فوت صاحب مال··· 350
فیش غذا··· 354
فیلم بردارى مجالس··· 243
فیلم تحریک کننده··· 241
فیلم تحریک همسر··· 241
فیلم مبتذل··· 241
فیلم مجاز··· 240
فیلم نامحرم··· 240
فیلم ورزشى··· 244
حرف « ق »
قانون کپى رایت··· 380
قطع اعتکاف··· 166
قطع رحم··· 317
قلمدان و عطردان طلا··· 344
حرف « ک »
کارمزد··· 364
کالبد شکافى··· 289
کاهش ارزش پول··· 362
کتاب امانتى··· 353
کثیرالشک··· 117
کرم پوست··· 68
کشمش پلو··· 341
کفاره استمنا··· 91
کفاره روزه··· 143
کفاره روزه زن··· 143
کفاره نذر··· 197
کف زدن··· 214
کفش و لباس چرمى··· 377
کفش هم اتاقى··· 352
کف صابون··· 335
حرف « گ »
گردن بند اسماى جلاله··· 102
گردن بند قرآن··· 102
گفت و گوى تلفنى··· 227
گلدکوئیست··· 358
گیره استکان نقره اى··· 344
حرف « ل »
لباس ابریشم··· 345
لباس جنس مخالف··· 319
لباس شهرت··· 318
لباس منزل··· 320
لباس موقت··· 345
لباس نجس··· 108
لباس نماز گزار··· 106
لجاجت شوهر··· 275
لمس مرگ مغزى··· 294
حرف « م »
ماشین لباس شویى··· 335
مال پیدا شده··· 356
مال خمس نداده··· 191
مبطلات غسل··· 78
متابعت در سکونت··· 273
مجالس عروسى··· 211
مجالس موسیقى··· 208
مجسمه سازى··· 327
مجلس عقد··· 256
محاسبات تقویمى··· 152
محاسبه خمس··· 189
محرمات اعتکاف··· 163
محرمات جنب··· 84
محل تیمم··· 98
محل نماز آیات··· 120
مخارج اضافى··· 271
مخارج زندگى··· 271
مخالفت پدر··· 262
مداحى زنان··· 218
مداد چشم··· 67
مدت عقد موقت··· 253
مدت غسل جنابت··· 86
مراتب امر به معروف··· 307
مرجع تقلید خانوادگى··· 54
مسائل مستحدثه··· 53
مسافت شرعى··· 131
مسافرت ماه رمضان··· 148
مسح پا··· 66
مسح سر··· 65
مسخره ریش··· 322
مسکن زن··· 273
مس میّت··· 295
مصرف خمس··· 185
مضاربه و نسیه··· 365
مطالبه مهریه··· 274
مطالعه هنگام اعتکاف··· 165
معاینه نامحرم··· 283
معنا و فلسفه فطره··· 157
معناى احتیاط··· 56
معیار تقلید··· 51
مکان اعتکاف··· 163
مکان نمازگزار··· 106
مکروهات جنب··· 84
منکرات مجلس عروسى··· 311
مواد خوراکى··· 354
مواد مخدر و درمان··· 292
موارد امر به معروف··· 308
موارد تیمم··· 95
موارد غیبت··· 316
موارد وجوب وضو··· 63
موانع سجده··· 110
موانع وضو··· 67
موزیک هاى ورزشى··· 207
موسیقى تحریکى··· 207
موسیقى حرام··· 205
موسیقى خوابگاه دانشجویى··· 311
موسیقى درمانى··· 208
موسیقى شب عروسى··· 210
موسیقى لهوى··· 206
موسیقى مجلس عروسى··· 211
موسیقى محل کار··· 213
مهر السنه··· 267
مهر نماز··· 111
حرف « ن »
نامه نگارى نامحرم··· 232
نان خور دولت··· 158
نجاست فرش··· 313
نجاست فرش نمازگزار··· 110
نجاست مواد غذایى··· 340
نجاست مهر··· 110
نذر اعتکاف··· 164
نذر روزه··· 200
نذر زن··· 199
نذر فرزند··· 198
نرم افزار خارجى··· 382
نرم افزار قفل شکسته··· 381
نزدیکى از پشت··· 280
نشستن کنار نامحرم··· 231
نظافت و پاکیزگى··· 331
نفقه زن··· 271
نفقه نامزد··· 272
نگاه از آینه··· 238
نگاه به استاد··· 301
نگاه به برجستگى ها··· 237
نگاه به بى حجاب··· 373
نگاه به چشم خواهرى··· 237
نگاه به دختران··· 235
نگاه به دختر بچه··· 239
نگاه به رقص··· 216
نگاه به عکس دختر··· 235
نگاه به غیرمسلمانان··· 374
نگاه به مرد··· 238
نگاه به نامحرم··· 312
نگاه به نامزد··· 235
نگاه به ورزشکاران··· 244
نگاه خواستگارى··· 236
نگاه روزه دار··· 140
نگاه لذّت آور··· 237
نگاه نامحرم··· 233
نگاه هاى حرام··· 234
نگاه هاى حلال··· 234
نگه دارى وسایل قمار··· 327
نماز احتیاط··· 117
نماز استیجارى··· 121
نماز با تیمم··· 97
نماز با مانتو··· 108
نماز بر روزنامه··· 109
نماز جمعه··· 122
نماز جمعه در اعتکاف··· 167
نماز در هواپیما··· 115
نماز روى تخت··· 114
نماز زنان··· 113
نماز شب··· 121
نماز غفیله··· 123
نماز قضا··· 118
نماز قضاى پدر··· 119
نماز مستحبى··· 122
نمازهاى مستحب··· 105
نمازهاى واجب··· 105
نواختن موسیقى··· 206
نهى غذاى نجس··· 314
نیت غسل جنابت··· 85
حرف « و »
وجوب ازدواج··· 250
وسایل چرمى··· 377
وسایل قمار··· 323
وضو قبل از اذان··· 71
وضو و نامحرم··· 69
وضوى جبیره··· 73
وضوى خانم ها··· 73
وظیفه امر به معروف··· 309
وظیفه نیروى انتظامى··· 310
وقت تیمم··· 97
وکیل عقد ازدواج··· 256
حرف « ه »
هم خوابى دوران عقد··· 250
همخوانى زنان··· 217
همکارى دختر و پسر··· 230
هم نشینى با شراب خوار··· 376
حرف « ى »
یخچال خوابگاه··· 354


اصطلاح شناسى
اجتهاد ··· 45
اعتکاف ··· 161
آلات مختص موسیقى ··· 203
آلات مشترک موسیقى ··· 203
استمنا ··· 87
تقلید ··· 45
تیمم ··· 91
تیمم بدل از غسل ··· 94
تیمم بدل از وضو ··· 93
جاهل قاصر و مقصر ··· 58
حجاب ··· 219
خمس ··· 169
روزه ··· 133
سپرده گذارى ··· 174
صله رحم ··· 317
عقد دائم ··· 248
عقد موقت ··· 248
غسل ··· 73
غسل ارتماسى ··· 74
غسل ترتیبى ··· 74
غنا ··· 201
فطریه ··· 157
لباس شهرت ··· 318
متعه ··· 248
مذى ··· 79
مسجد جامع ··· 162
معروف ··· 305
معناى احتیاط ··· 56
منکر ··· 305
موسیقى ··· 201
مؤونه ··· 171
نذر ··· 193
نگاه حرام ··· 234
نماز شب ··· 121
نماز غفیله ··· 123
ودى ··· 79
وذى ··· 79
وضو ··· 59
وضوى ارتماسى ··· 60
وضوى ترتیبى ··· 59
وضوى جبیره ··· 71


کتابنامه
1. قرآن کریم، ترجمه استاد فولادوند.
2. امام خمینى، سید روح اللّه ، استفتائات، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، 1372.
3. ــــــــــــــــــــــ ، المکاسب المحرمة.
4. ــــــــــــــــــــــ ، تحریر الوسیله، پیام، تهران، پنجم ، 1365 .
5. ــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، دفتر انتشارات اسلامى، قم، نهم، 1379.
6. بروجردى، سیدحسین، زبدة المقال، مکتبة الداورى، قم.
7. بنى هاشمى خمینى، سید محمدحسن، توضیح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، 1377.
8. بهجت، محمدتقى، توضیح المسائل، شفق، قم، بیست و چهارم، 1379.
9. تبریزى، میرزا جواد، استفتائات جدید، سرور، قم، اول، 1378.
10. ـــــــــــــــــــ ، التعلیقة على منهاج الصالحین، مهر، قم، اول، 1415ق.
11. ـــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، سرور، قم، هفتم، 1379 .
12. ـــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، مهر، هشتاد و یکم، 1381.
13. ـــــــــــــــــــ ، جامع المسائل، مهر، قم، دوم، 1379.
14. ـــــــــــــــــــ ، منهاج الصالحین، دارالصدیقة الشهیده، قم، دوم، 1382.
15. حرعاملى، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، مکتبه الاسلامیه، تهران، پنجم، 1401ق.
16. حسینى خامنه اى، سید على، اجوبة الاستفتائات، الهدى، تهران، اول، 1381.
17. ــــــــــــــــــــــ ، رساله نگاه و نکاح، آماده چاپ.
18. حسینى سیستانى، سید على، المسائل المنتخبه، ستاره، قم، 1416 ق .
19. ــــــــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، دفتر آیه اللّه  سیستانى، مشهد، شانزدهم، 1419 ق .
20. ــــــــــــــــــــــــــــ ، منهاج الصالحین.
21. حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقى، احیاء التراث العربى، بیروت، سوم، 1390 ق .
22. حلى، اسد، الامام الصادق والمذاهب الاربعه.
23. خراسانى، محمد کاظم، کفایة الاصول، مؤسسه آل البیت، قم، اول، 1409ق.
24. خراسانى، وحید، توضیح المسائل، مدرسة الامام باقرالعلوم، قم، چهارم، 1423ق.
25. ــــــــــــ ، منهاج الصالحین.
26. خویى، سید ابوالقاسم، التنقیح فى شرح العروة الوثقى.
27. ــــــــــــــــــــــ ، صراط النجاة مع تعلیقات التبریزى، دار الاعتصام، قم، اول، 1417 ق.
28. خویى، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهة.
29. ــــــــــــــــــ ، مستند العروة الوثقى، لطفى، قم، 1364.
30. صافى گلپایگانى، لطف اللّه ، استفتائات پزشکى.
31. ــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، قم، دوازدهم، 1418 ق .
32. ـــــــــــــــــــــــــــ ، جامع الاحکام، حضرت معصومه، قم، دوم، 1378.
33. طباطبایى یزدى، سیدمحمدکاظم، العروة الوثقى، اسماعیلیان، قم، چاپ پنجم،1377.
34. لنکرانى، محمدفاضل، العروة الوثقى مع تعلیقات...، اعتماد، قم، اول، 1422 ق .
35. مجلسى، محمد تقى، بحارالانوار.
36. مدرسى، سیدمحمدتقى، احکام الخمس، محبان الحسین، تهران، دوم، 1380.
37. مغنیه، محمدجواد، الفقه على المذاهب الخمسة، مؤسسة الصادق، چهارم، 1378.
38. مطهرى، مرتضى، آشنایى با قرآن، صدرا، تهران، هشتم، 1374.
39. ـــــــــــــ ، ده گفتار، صدرا، تهران، دهم، 1374.
40. ـــــــــــــ ، مسأله حجاب.
41. مکارم شیرازى، ناصر، استفتائات جدید، مدرسه على بن ابیطالب، قم، اول، 1379.
42. ـــــــــــــــــــــ ، انوار الفقاهه، نسل جوان، قم، اول، 1416 ق .
43. ـــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، هاتف، مشهد، هفدهم، 1376.
44. ـــــــــــــــــــــ ، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، دوازدهم، 1374.
45. ـــــــــــــــــــــ ، تعلیقات على العروة الوثقى، مدرسه على بن ابیطالب، قم، دوم، 1413 ق.
46. ـــــــــــــــــــــ ، یک صد و هشتاد پرسش، دفتر نشر برگزیده، قم، اول، 1378.
47. مکى عاملى، محمدجمال الدین، اللمعة الدمشقیه، مکتبة الداورى، قم، اول.
48. نورى همدانى، حسین، التعلیقات على کتاب العروة الوثقى.
49. ــــــــــــــــــــــ ، توضیح المسائل، مؤسسه مهدى موعود، پانزدهم، 1378.
50. ــــــــــــــــــــــ ، هزار و یک مسأله فقهى، مؤسسه مهدى موعود، اول، 1380.
51. هاشمى شاهرودى، سیدمحمود، کتاب الخمس، مکتب السیدمحمود الهاشمى، اول، 1409 ق .
معرفى مجموعه کتب پرسش ها و پاسخ هاى دانشجویى اداره مشاوره و پاسخ
ارتباط با ما و طرح سؤال: WWW.Porseman.org خرید کتاب با تخفیف ویژه: WWW.Mokatebe.com

شماره دفتر عنوان مؤلف
اول خداشناسى محمدرضا کاشفى
دوم فرجام شناسى محمدرضا کاشفى
سوم راهنماشناسى محمدرضا کاشفى
چهارم امام شناسى کاشفى ـ شاکرین
پنجم قرآن شناسى صالح قنادى
ششم دین شناسى حمیدرضا شاکرین
هفتم برگزیده حمیدرضا شاکرین
هشتم حکومت دینى حمیدرضا شاکرین
نهم ویژه ماه رمضان گروه مؤلفان
دهم احکام خمس سیدمجتبى حسینى
یازدهم عرفان و عشق محمدرضا کاشفى
دوازدهم ادیان و مذاهب حمیدرضا شاکرین
سیزدهم ویژه ماه محرم گروه مؤلفان
چهاردهم دعا و توسل کاشفى ـ روحانى
پانزدهم دین و سیاست شاکرین ـ محمدى
شانزدهم رساله دانشجویى سیدمجتبى حسینى
هفدهم احکام روزه سیدمجتبى حسینى
هجدهم احکام نگاه و پوشش سیدمجتبى حسینى
نوزدهم احکام تقلید و بلوغ سیدمجتبى حسینى
بیستم در محضر آیه اللّه  جوادى آملى
بیست و یکم احکام ازدواج سیدمجتبى حسینى
بیست و دوم احکام موسیقى سیدمجتبى حسینى
بیست و سوم مجلس خبرگان رهبرى علیرضا محمدى
بیست و چهارم پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله وسلم پورامینى
بیست و پنجم روابط پسر و دختر محمدرضا احمدى
بیست و ششم راز آفرینش حمیدرضا شاکرین
بیست و هفتم مهدویت (پیش از ظهور) رحیم کارگر
بیست و هشتم مهدویت (دوران ظهور) رحیم کارگر
بیست و نهم اختلالات رفتارى ابوالقاسم بشیرى
سى ام احکام وضو، غسل و تیمم سیدمجتبى حسینى
سى و یکم اهل سنت واقعى!! على اصغر رضوانى
شماره دفتر عنوان مؤلف
سى و دوم احکام ویژه بانوان سیدمجتبى حسینى
سى و سوم احکام روابط زن و شوهر سیدمجتبى حسینى
سى و چهارم احکام اعتکاف سیدمجتبى حسینى
سى و پنجم جریان شناسى بهائیت علیرضا محمدى
سى و ششم تفسیر آیات برگزیده (ج1) علیرضا مستشارى
سى و هفتم تفسیر آیات برگزیده (ج2) علیرضا مستشارى
سى و هشتم شخصیت و حقوق زن سیدابراهیم حسینى
سى و نهم حقوق خانوادگى زن سیدابراهیم حسینى
چهلم گناه و توبه گروه اخلاق و عرفان
چهل و یکم عصمت حمیدرضا شاکرین
چهل و دوم انسان شناسى مصطفى عزیزى
چهل و سوم نماز (چیستى و چرایى) سید حسن موسوى
چهل و چهارم حضور قلب در نماز رحیم کارگر
چهل و پنجم خودسازى گروه اخلاق و عرفان
چهل و ششم مدگرایى و آراستگى آماده چاپ
چهل و هفتم خواستگارى محمدرضا احمدى
چهل و هشتم همسردارى على احمد پناهى
 

 

 

پی نوشت ها :

1. فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 1318 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 966 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1334 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1467 ؛ امام، استفتائات، ج 3، حقوق زوجیت، س 19 ؛ دفتر: نورى، وحید، بهجت، سیستانى.
2. امام، استفتائات، ج 3، حقوق زوجیت، س 14 و 19 و 25 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1253 و 1334 مکارم، استفتائات، ج 2، س 966 و 901 و 902 ؛ بهجت، توضیح المسائل متفرقه، م 18 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1627 و 1625 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 650 و653 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 650 ؛ دفتر: وحید و سیستانى.
3. نورى، استفتائات، ج 2، س 675.
4. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1664 ؛ دفتر: همه مراجع.
5. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1626 ؛ امام، استفتائات، ج 3، حقوق زوجیت، س 10 و دفتر: همه مراجع.
6. صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1333 ؛ امام، استفتائات، ج 3، حقوق روجیت، س 22 و 4 و دفتر: بهجت، مکارم، بهجت، فاضل و نورى.
7. تبریزى، صراط النجاة، ج 3، 735 ؛ دفتر: وحید.
8. دفتر: سیستانى.
9. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1677.
10. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1632 ؛ امام، تحریرالوسیله، ج 2، فصل فى القسم و النشوز و استفتائات، ج 3، سؤالات متفرقه، س 90 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 2، فصل فى القسم و النشوز ؛ تبریزى، استفتائات، س 2189 و 1520 و صراط النجاة، ج 5، س 652 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج2، الفصل الثامن، م 338 و Sistani.org،صله رحم، س 1 و 2 و دفتر: بهجت، وحید، نورى و خامنه اى.
11. دفتر معظم له.
12. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1635 ؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 18 ؛ مکارم، توضیح المسائل، م 2062 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 687 و دفتر: همه مراجع.
13. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1634 ؛ امام، استفتائات، ج 3، حقوق زوجیت، س 26 و 29 ؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 18 ؛ دفتر: سیستانى، وحید، صافى و نورى.
14. مکارم، استفتائات، ج 2، س 976 و 963 و تبریزى، استفتائات، س 1454.
15. امام، استفتائات، ج 3، حقوق زوجیت، س 8 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1557 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 969 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 1407 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 2، م 1407 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 3، م 339 و 340 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 2، النشوز ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1673 و دفتر: خامنه اى، نورى و بهجت.
16. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1673 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 1365 و فصل فى النفقات ؛ تبریزى،منهاج الصالحین، ج 2، م 1365 و فصل فى النفقات ؛ امام، تحریر الوسیله، ج 2، النشوز ؛ صافى، هدایة العباد، ج 2، النشوز ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 3، م 350 و دفتر: خامنه اى، بهجت، نورى و مکارم.
17. امام، سیستانى و نورى، تعلیقات على العروة، اقسام الصوم، السابع ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1067 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 1067 و دفتر: خامنه اى.
18. مکارم، تعلیقات على العروة، اقسام الصوم، السابع و بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1186.
19. صافى، هدایة العباد، ج 1، م 1399.
20. دفتر: همه مراجع.
21. تبریزى، صراط النجاة، ج5، س 518 و دفتر: همه مراجع.
22. امام، استفتائات، ج 3، احکام نفقه، س 25 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 2412 ؛ وحید، توضیح المسائل، م2476 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2408 و دفتر: خامنه اى.
23. العروة الوثقى، احکام الحیض، السابع.
24. نورى، توضیح المسائل، م 452 ؛ امام و صافى، توضیح المسائل مراجع، م 450 ؛ مکارم، تعلیقات على العروة، احکام الحیض، السابع و خامنه اى، استفتاء، س 425.
25. وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 228 ؛ بهجت، وسیلة النجاة، ج 1، م 268 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین،1،228.
26. فاضل، تعلیقات على العروة، احکام الحیض، السابع ؛ سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 450.
27. تعلیقات على العروة، احکام الحیض، السابع.
28. توضیح المسائل، م 452 .
29. مائده 5 ، آیه 32.
30. بهجت، احکام، استفتائات پزشکى، ص31، س9 ؛ امام، فاضل، مکارم و نورى، تعلیقات على العروة، النکاح، م47 ؛ صافى، هدایه العباد، ج2، النکاح، م20 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج3، النکاح، م16 ؛ دفتر: وحید و تبریزى.
31. صافى، هدایة العباد، ج2، النکاح، م22، نورى، استفتائات، ج1، س933 ؛ امام، استفتائات، ج3، نظر ، س42 و 43 و84 ؛ بهجت، احکام و استفتائات پزشکى، ص30، س5 و 6 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س2089 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1303 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س1572 ؛ دفتر: وحید.
32. سیستانى، منهاج الصالحین، ج2، النکاح، م21 و Sistani.org، پزشکى ، س1 ؛ تبریزى، استفتائات، س1545 و صراط النجاة، ج5، س1024 و 1023.
33. مکارم، نورى، فاضل و امام، تعلیقات على العروة، النکاح، ج35 و 48 ؛ صافى، هدایة العباد، ج2، النکاح، م22 ؛ توضیح المسائل مراجع، م2441 ؛ وحید، توضیح المسائل، م2450.
34. سیستانى، منهاج الصالحین، ج3، النکاح، م20 و 21 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج5، س1039 و 1024.
35. بهجت، احکام و استفتائات، ص29، س3 و 4 ؛ مکارم، نورى، فاضل و امام، تعلیقات على العروة النکاح، م35 ؛ صافى، هدایة العباد، ج2، النکاح، م22 ؛ وحید، توضیح المسائل م2450 ؛ توضیح المسائل مراجع م2441.
36. تبریزى، صراط النجاة، ج5، س1023 و 1024 و استفتائات، س 1545 ؛ سیستانى، Sistani.org، پزشکى ، س1 و منهاج الصالحین، ج2، النکاح، م20 و 21.
37. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1303 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س803 و 1567 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س2091 و 2087 ؛ بهجت، احکام و استفتائات پزشکى، ص30، س4 و 8 ؛ امام، استفتائات، ج3، نظر ، س42 ؛ نورى، استفتائات، ج1، س933 و 966 ؛ صافى، هدایة العباد، ج2، النکاح، م22 و دفتر: وحید.
38. تبریزى، صراط النجاة، ج5، س1023 و 1024 و استفتائات، س1545 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج3، النکاح، م21 و Sistani.org پزشکى ، س1 و 5.
39. بهجت، استفتائات پزشکى، سقط جنین، ص 43 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1263 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1498 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1752 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 1408 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 876 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2099 ؛ امام، استفتائات، ج 3، سقط جنین، س 12 ؛ دفتر: وحید.
40. وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 379 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1946 ؛ امام، تحریرالوسیله، ج 2، دیة الجنین و دفتر: همه مراجع.
41. دفتر: همه مراجع.
42. دفتر.
43. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1266 ؛ بهجت، استفتائات پزشکى، سقط جنین، ص 42 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1498 ؛ سیستانى، Sistani.org، سقط و دفتر: همه مراجع.
44. صافى، استفتائات پزشکى، س 59 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2142 بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 24 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2071 و 2058 و دفتر: امام.
45. اجوبة الاستفتائات، س 1291.
46. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1456.
47. نورى، استفتائات، ج 1، س 995.
48. امام، تحریرالوسیله، ج 2، التشریح، م 6 ؛ صافى، استفتائات پزشکى، س 49 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام پیوند، م 64 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2897 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س 1461 ؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 24 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2127.
49. تبریزى، استفتائات، س 2064.
50. نورى، استفتائات، ج 1، س 996.
51. امام، تحریر الوسیله، ج 2، التشریح، م 7 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 1004 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات،س 1290.
52. بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 24 ؛ صافى، استفتائات پزشکى، س 56 و 50 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام پیوند، م 62 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2894.
53. تبریزى، استفتائات، س 2078.
54. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2122 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1448 و 1460.
55. امام، تحریر الوسیله، ج 2، التشریح، م 5 و 7 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1288 ؛ نورى، استفتائات،1، س 992 و 995 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام پیوند، م 58 و 61.
56. تبریزى، استفتائات، س 2075 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2894 و دفتر: بهجت.
57. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2135.
58. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1443 و دفتر: مکارم.
59. امام، تحریر الوسیله، ج 2، التشریح، م 6 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام پیوند، م 59 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2894 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 902 و دفتر: بهجت و فاضل، مکارم، خامنه اى و تبریزى.
60. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1478 ؛ بهجت، احکام پزشکى، ص 50.
61. تبریزى، استفتائات، س 2062.
62. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1281 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 977 و 982 ؛ فاضل، جامع المسائل،1، س 219.
63. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2142 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2892 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1477 ؛ امام، تحریرالوسیله، ج 2، التشریح، م 1 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1280 ؛ تبریزى، استفتائات،2060 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام تشریح، م 56 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 893 ؛ بهجت، احکام پزشکى، ص 49.
64. امام، تحریر الوسیله، ج 2، التشریح، م 1 ؛ بهجت، احکام پزشکى، ص 45 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2081 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2145 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1477.
65. وحید، توضیح المسائل، م 2892 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام تشریح، م 56.
66. نورى، استفتائات، ج 2، س 894 و ج 1، س 974.
67. بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 15 ؛ امام، تحریر الوسیله، ج 2، التشریح، بعد از م 7 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 1005 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام پیوند، م 63 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2896 و دفتر: فاضل، مکارم و خامنه اى.
68. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1271 و 1277 ؛ امام، تحریر الوسیله، ج 2، التلقیح، م 1 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 1013 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2103 و 2104 ؛ وحید، توضیح المسائل، 2900 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، تلقیح مصنوعى، م 69 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1392 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 903 و ج 1، 985 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 1757 و دفتر: بهجت.
69. امام، تحریر الوسیله، ج 2، التلقیح، م 2 و 3 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2094 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2105 و وحید، توضیح المسائل، م 2898 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، تلقیح مصنوعى، م 65 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1391 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 908 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1527 ؛ بهجت، استفتائات پزشکى، ص 35.
70. اجوبة الاستفتائات، س 1277 ـ 1271.
71. امام، استفتائات، ج 2، مکاسب محرمه، س 103 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2184 و دفتر: وحید، بهجت.
72. نورى، استفتائات، ج 2، س 561 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1403 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 749 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 964 ؛ دفتر: صافى.
73. سیستانى، Sistani.org، مواد مخدر.
74. مکارم، استفتائات، ج 2، س 749 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 1004 ؛ سیستانى، Sistani.org، استمنا، ش 1 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 985 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1404 ؛ دفتر: امام، بهجت، وحید، تبریزى، نورى.
75. توضیح المسائل مراجع، م 111 و وحید، توضیح المسائل، م 112 و دفتر: خامنه اى.
76. نورى، استفتائات، ج 2، س 562 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 944 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1408 ؛ سیستانى، Sistani.org، مواد مخدر ؛ دفتر: صافى، امام، تبریزى، بهجت و وحید.
77. دفتر: مکارم.
78. توضیح المسائل مراجع، ج 1، م 91 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 91 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 92 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 272.
79. توضیح المسائل مراجع، م 100 ؛ بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 527 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 101 ؛ دفتر: خامنه اى.
80. نورى، توضیح المسائل، م 100.
81. مکارم، توضیح المسائل، م 106.
82. دفتر: همه مراجع.
83. العروة الوثقى، ج 1، فى النجاسات، الخامس.
84. همان.
85. همان.
86. العروة الوثقى، فصل فى غسل المیت و فصل فى تغسیل المیت.
87. توضیح المسائل مراجع، م 529 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 530 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 229 و 252.
88. توضیح المسائل مراجع، م 529.
89. توضیح المسائل مراجع، م 529 و وحید، توضیح المسائل، م 535.
90. امام، فاضل، نورى، تعلیقات على العروة، فى غسل المیت، م 20 ؛ بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 325 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 333 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 333 ؛ دفتر: خامنه اى.
91. مکارم، تعلیقات على العروة، فى غسل المیت، م 20.
92. العروة الوثقى، فصل فى غسل المیت.
93. امام، استفتائات، ج 1، نجاسات، س 260 خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 307 ـ 304 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س150 و 152 و نورى، استفتائات، ج 2، س 23.
94. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 73 و ج 2، س 99 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 48 و 49 و ج 2، س 40 و 42 ؛ تبریزى، استفتائات، س 90 و 94 ؛ سیستانى، Sistani.org، الکل و دفتر: وحید.
95. توضیح المسائل مراجع، م 111 و 2633.
96. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 301 و تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 111 و 2633.
97. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 111 و 2633 و وحید، منهاج الصالحین، الاعیان النجسه، الثامن.
98. مکارم، استفتائات، س 42.
99. فاضل، ج1، س2082 و 2090 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س1551 و 1573 ؛ صافى، هدایة العباد، ج2، النکاح، م22 و جامع الاحکام، ج2، س1706 ؛ نورى، استفتائات، ج1، س957 ؛ بهجت، احکام و استفتائات پزشکى، ص33، س20 ؛ امام، استفتائات، ج3، نظر ، س47 و 49 و 50 ؛ دفتر: سیستانى، وحید.
100. تبریزى، صراط النجاة، ج 1، س 978.
101. خامنه اى، استفتاء، س 1313 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س789 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س2093 ؛ نورى، استفتائات، ج1، س931 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج2، س1707 ؛ بهجت، احکام و استفتائات پزشکى، ص31، س12 ؛ امام، استفتائات، ج3، نظر ، س49 و 50 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج5، س1022، دفتر: سیستانى و وحید.
102. امام، تحریر الوسیله، ج 2، التشریح، م 3 ؛ بهجت، احکام پزشکى، ص 46 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج1،2142 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1280 و 1312 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1471 ؛ نورى، استفتائات،2، س 893 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، احکام تشریح، م 57 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2893.
103. تبریزى، استفتائات، س 2062 و 2068.
104. امام، استفتائات، ج 2، مکاسب محرمه، م 26 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1144 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1078 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 992 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 711 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م 11 و Sistani.org، س 17 و 18 ؛ دفتر: وحید و نورى.
105. صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 1005 و 1007 و 1020 و 1018 و دفتر: بهجت.
106. توضیح المسائل مراجع م2433 ؛ العروه الوثقى ج2 النکاح، م31 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2429 ؛ وحید، توضیح المسائل م2442 و خامنه اى، استفتاء، س 509.
107. صافى، توضیح المسائل مراجع م2433، جامع الاحکام، ج2، س1700 و هدایه العباد، ج2 النکاح، م18 ؛ دفتر: خامنه اى.
108. امام، فاضل و نورى، تعلیقات على العروة الوثقى، النکاح، م27 ؛ صافى، هدایة العباد، ج2، النکاح م27 و خامنه اى، استفتاء، س 509، 582 و 1399.
109. دفتر: بهجت.
110. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م2434 ؛ تبریزى، التعلیقه على منهاج الصالحین، النکاح م1232 ؛ مکارم، استفتائات ج2، س1029، 1039 و تعلیقات على العروة الوثقى، النکاح، م27 ؛ وحید، توضیح المسائل م2443.
111. مکارم، استفتائات، ج2 س1036 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج2 س1324 ؛ العروه الوثقى، ج2، النکاح 27 ؛ امام، تحریر الوسیله، ج2، النکاح م27 ؛ نورى، استفتائات، ج1 س484 و توضیح المسائل م2429 و توضیح المسائل مراجع، م2433 ؛ وحید، توضیح المسائل م2442 ؛ دفتر: خامنه اى ؛ صافى، جامع الاحکام، س 1700 و 1702 و 1703 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 2433 و خامنه اى، استفتاء، س 487.
112. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2197 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1608 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1303 ؛ سیستانى، Sistani.org، تقلب ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 2468 و دفتر: امام، بهجت، صافى، نورى و وحید.
113. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2197 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1608 و دفتر: همه مراجع.
114. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1608 و دفتر: همه مراجع.
115. امام، استفتائات، ج 2 مکاسب محرمه 138 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2195 و دفتر: همه مراجع.
116. دفتر: وحید.
117. امام، استفتائات، ج2، مکاسب محرمه، س138 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س2194 و دفتر: همه مراجع.
118. آل عمران 3 ، آیه 110.
119. آل عمران 3 ، آیه 113 و 114.
120. لقمان 31 ، آیه 17.
121. طه 20 ، آیه 43 و 44.
122. «وَ ما اَعْمالُ الْبِرٌّ کُلُّها وَ الْجهادُ فى سَبیلِ اللّهِ عِنْدَ الاَْمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىِ عَنِ الْمُنْکَرِ اِلاّ کَنْفثة فِى بَحْرٍ لُجّى»: نهج البلاغه، کلمات قصار، ش 374.
123. «بِئْسَ الْقَوْمِ قَومٌ یَعیبُونَ الاَْمْرِ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنْکرِ»: وسائل الشیعه، ج11، ط جدید، ص392.
124. طبق برخى فتاوا بنابر احتیاط واجب است.
125. مکارم، استفتائات، ج 2، س 1377 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1456 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1773 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1054.
126. امام، تحریر الوسیله، ج 1، القول فى شرایط وجوبهما، م 8 و توضیح المسائل، م 2791 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1271، الرابع ؛ بهجت، توضیح المسائل، م 1608 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س1383 ؛ دفتر: خامنه اى، وحید، تبریزى، نورى، صافى و فاضل.
127. امام و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 2786 ؛ بهجت، توضیح المسائل، امر به معروف ؛نورى، توضیح المسائل، م 2784 ؛ دفتر: مکارم و خامنه اى.
128. وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 1271 ؛ تبریزى و سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1271 ؛ صافى، توضیح المسائل، م 2860 و 2861.
129. صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1475 ؛ امام، تحریر الوسیله، ج 1، القول فى شرایط وجوبهما، م 2 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 1271، الرابع ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1271، الرابع ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1271، الرابع و دفتر: خامنه اى، بهجت، نورى، مکارم و فاضل.
130. امام، تحریر الوسیله، ج 1، شرایط الامر بالمعروف، الشرط الرابع، م 2 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 1272 و 1275 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1272 و 1275 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م 1272 و 1275 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1458 و دفتر: خامنه اى، بهجت، نورى، مکارم و فاضل.
131. امام، استفتائات، ج 1، امر به معروف، س 3 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 931 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1057 و 1068 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1156 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2191 و دفتر: وحید، بهجت، سیستانى، صافى و نورى.
132. امام و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 2824 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1455 و 1456 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2811 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 1373 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1054 و 1063 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 1272 و 1273 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج1، م 1272 و 1273 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 1272 و 1273.
133. بهجت، توضیح المسائل، م 1611.
134. مکارم، استفتائات، ج 2، س 1372 و 1712 ؛ صافى، جامع المسائل، ج 2، س 1462 و 1459 و ج 1، س 1016 و 1007 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1071 و 1059 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 947 و 946 و 995 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1154 و 1066 و 1139 ؛ سیستانى، Sistani.org، موسیقى ش 13 و 22 ؛ بهجت، توضیح المسائل، م 1608 و متفرقه م 20 ؛ نورى، استفتائات، ج 1 س1011 و 1015.
135. دفتر: همه مراجع.
136. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1154 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1086 و 1277 ؛ امام، استفتائات، ج 1، امر به معروف، س 18 ؛ تبریزى، استفتائات، س 973 و 979 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 946 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1462 ؛ دفتر: وحید، سیستانى، نورى و بهجت.
137. مکارم، استفتائات، ج 2، س 1385 و 1388 و ج 1، س 1159 و 1154 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات،1086 ؛ تبریزى، استفتائات، س 979 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 946 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1462 ؛ دفتر: وحید، سیستانى، نورى و بهجت.
138. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1160 ؛ تبریزى، استفتائات، س 979 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2،س 1459 ؛ امام و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 2791 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، شرائط وجوب الامر بالمعروف، الخامس ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2789 ؛ بهجت، توضیح المسائل، 1608، چهارم ؛ دفتر: وحید و خامنه اى.
139. مکارم، استفتائات، ج 2، س 1378 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1085 و 1067 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1585 و 974 ؛ دفتر: وحید، سیستانى، نورى، صافى، فاضل، امام و بهجت.
140. تبریزى، استفتائات، س 2218 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 2193 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2073 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1393.
141. توضیح المسائل مراجع، م 144 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 144 ؛ دفتر: خامنه اى.
142. توضیح المسائل مراجع، م 144.
143. توضیح المسائل مراجع، م 144.
144. توضیح المسائل مراجع، م 142 و 144.
145. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 143.
146. توضیح المسائل، م 145.
147. امام، استفتائات، ج 1، امر به معروف، س 18 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 937 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1068 و دفتر: همه مراجع.
148. دفتر: همه مراجع.
149. توضیح المسائل مراجع، م 143 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 144 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 143 ؛ دفتر: خامنه اى.
150. بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 143.
151. توضیح المسائل مراجع، م 145 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 146 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 145 ؛ دفتر: خامنه اى.
152. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 142 و 145.
153. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 145.
154. امام، استفتائات، ج 2، گناهان کبیره، س 4 ؛ دفتر: همه مراجع.
155. امام، استفتائات، ج 2 گناهان کبیره، س 16 و 21 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 982 ؛ سیستانى، Sistani.org، غیبت ؛ تبریزى، استفتائات، س 1004 و 1006 و دفتر: بهجت، نورى، وحید، صافى، خامنه اى، مکارم.
156. استفتائات، ج 4، س 6469 و 6475.
157. امام، استفتائات، ج 2 گناهان کبیره، س 11 و 12 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 740 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 556 و ج 2، س 742 و دفتر: همه مراجع.
158. دفتر: همه مراجع.
159. دفتر: همه مراجع.
160. صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 480 و 481 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 940 و 941 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1057 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1156 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 1064 ؛ دفتر: وحید، تبریزى، بهجت و سیستانى.
161. امام، استفتائات، ج 1، امر به معروف، س 13 و 17 و 22.
162. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1772 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2185 و 2189 ؛ سیستانى، Sistani.org، صله رحم و دفتر: همه مراجع.
163. توضیح المسائل مراجع، م845 ؛ نورى، توضیح المسائل، م846 ؛ بهجت، توضیح المسائل، م711 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1361 ؛ وحید، توضیح المسائل، م851.
164. توضیح المسائل مراجع، م 845.
165. دفتر: سیستانى.
166. امام و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 845 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 846 و خامنه اى، استفتاء، س 550.
167. صافى، توضیح المسائل مراجع، م845 ؛ بهجت، توضیح المسائل، م711 ؛ وحید، توضیح المسائل، م851.
168. تبریزى و سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م845.
169. توضیح المسائل مراجع، م 845.
170. توضیح المسائل مراجع، م846.
171. وحید، توضیح المسائل، م 852 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س1372 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج2، س1688 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج3، س781 و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 846.
172. همان، م 846.
173. استفتائات، ج1، س138.
174. توضیح المسائل، م 847.
175 بهجت، توضیح المسائل مراجع، م846 ؛ امام، استفتائات، ج3، سؤالات متفرقه ، س174 .
176. فاضل، توضیح المسائل مراجع، م846 ؛ وحید، توضیح المسائل، م852 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س1368 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج2، س1688 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج3، س781.
177. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م846.
178. مکارم، استفتائات، ج1 س 132 و س138 و ج2، س159 .
179. نورى، توضیح المسائل، م 847.
180. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1368 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج3، س781 ؛ وحید، توضیح المسائل، م852 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج2، 1688 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س138 و ج2، س159 و فاضل و سیستانى و نورى توضیح المسائل مراجع، م 846.
181. بهجت، توضیح المسائل، م711 ؛ امام، استفتائات، ج3، سؤالات متفرقه ، س174.
182. امام، استفتائات، ج 2، مکاسب محرمه، س 79 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 492 و 493 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 750 و 753 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1089 و 1096 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 957 و 955 ؛ سیستانى، Sistani.org، ریش تراشى، س 1 و 3 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1421 و 1416 ؛ دفتر: وحید.
183. صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1740 و 1742 ؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 4.
184. امام، استفتائات، ج 2، مکاسب محرمه، س 80 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 753 و ج 1، س 570 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1096 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 956 و 960 و 958 ؛ سیستانى، Sistani.org، ریش تراشى، س 14 ؛ دفتر: وحید، بهجت، نورى و صافى.
185. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1418 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2 س 753 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 2، س 905 و التعلیقه على منهاج الصاحین، م 43 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 43 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م 46 ؛ دفتر: صافى، بهجت، وحید، فاضل و امام.
186. امام، استفتائات، ج 2، مکاسب محرمه، س 84 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 43 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1413 ؛ سیستانى ؛ Sistani.org، ریش تراش، س 1 و 3 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1743 ؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، س 4 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 492 و 493 و فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 957 و 955.
187. مکارم، استفتائات، ج 2، س 751 و تبریزى، استفتائات، س 1087.
188. تبریزى، استفتائات، س 981 و دفتر: امام، وحید و بهجت و نورى، صافى.
189. سیستانى، Sistani.org، قمار، س 4 و دفتر: فاضل و مکارم.
190. اجوبة الاستفتائات، س 1126.
191. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، ج 5، س1154 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س1043 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 559 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 1154 ؛ دفتر: وحید و امام.
192. سیستانى، Sistani.org، قمار، س و 1 ؛ و دفتر: بهجت.
193. فاضل، lankarani.org، احکام قمار، س50 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 734 .
194. تبریزى، استفتائات، س 983 ؛ دفتر: امام، خامنه اى، فاضل، مکارم، نورى و وحید.
195. بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 9.
196. صافى، جامع الاحکام، ج1، س1041 ؛ سیستانى، سایت شطرنج ، س 4 و 5.
197. امام، استفتائات، ج2، مکاسب محرمه، س21 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1115 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 952 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س543 ؛ تبریزى، استفتائات، س982 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج3، م 19 و نورى، استفتائات، ج1، س 559 و سیستانى، Sistani.org، س 12.
198. بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، س 9.
199. صافى، جامع الاحکام، ج1، س1041 و 1042.
200. مکارم، استفتائات، ج 2، س 728 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 1049 ؛ دفتر: امام، خامنه اى، وحید، فاضل، بهجت، نورى و تبریزى.
201. امام، استفتائات، ج 2، مکاسب محرمه، س 17 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1123 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م 22 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 19 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 953 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 1039 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س727 ؛ تبریزى، استفتائات، س 992 ؛ دفتر: بهجت و نورى.
202. امام، استفتائات، ج 2، مکاسب محرمه ، س15 ؛ تبریزى، استفتائات، س 982 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2،733 ؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتائات، س 1125 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج2، س939.
203. بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، س9 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج3، م19.
204. سیستانى، سایت، قمار ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 560 ؛ دفتر: صافى.
205. صافى، جامع الاحکام، ج1، س 1045 ؛ امام، استفتائات، ج2، مکاسب محرمه ، س18 ؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتائات، س1116 ؛ نورى، استفتائات، ج1، س559 و 560 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج3، م19 ؛ تبریزى، استفتائات، س 981.
206. مکارم، استفتائات، ج 1، س 541 و 544 ؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقه ، س 9.
207. سایت، س 9.
208. جامع المسائل، ج1، س 951.
209. امام، استفتائات، ج 2، مکاسب محرمه ، س15 ؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتائات، س1125 و 1119 و 1116 ؛ فاضل، سایت، قمار، س47 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س540 و ج 2، س733 ؛ تبریزى، سایت ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س1041 و دفتر: نورى.
210. دفتر: بهجت.
211. سیستانى، سایت، قمار، س2.
212. وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م19.
213. امام، تحریر الوسیله، ج 1، م 8 ؛ بهجت، وسیلة النجاة، ج 1، م 1441 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 1، م1689 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 559 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م 11 ؛ دفتر: خامنه اى و فاضل.
214. وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 9 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین ج 2، التجارة، م 9.
215. مکارم، استفتائات، ج 1، س 546 و ج 2، س 737 ؛ سیستانى، Sistani.org، مجسمه سازى ؛ فاضل،جامع المسائل، ج 2، س 945 ؛ دفتر: امام، وحید و بهجت.
216. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1221 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 1057 ؛ تبریزى، استفتائات،1061.
217. استفتائات، ج 1، س 465.
218. امام، تحریر الوسیله، ج 1، المکاسب المحرمه، م 12 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1014 و توضیح المسائل مراجع، م 2069 ؛ تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 2069 و استفتائات، س 1007 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1221 ؛ سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م 18 ؛ وحید، توضیح المسائل،2077 ؛ بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1448 و دفتر: نورى.
219. استفتائات، ج 1، س 547 و 548.
220. صافى، هدایة العباد، ج 1، م 1696 و توضیح المسائل مراجع، م 2069.
221. دفتر: همه مراجع.
222. توضیح المسائل مراجع، م 111 و 2633 و وحید، توضیح المسائل، م 112 و 2697 و دفتر: خامنه اى.
223. امام، تحریر الوسیله، المسکر، م 4 - 1 و و وحید، منهاج الصالحین، المسکر، م 217 و 218 و توضیح المسائل،2697 و فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1871 و مکارم، استفتائات، ج 2، س 1428 و مراجع، توضیح المسائل مراجع، م 2633.
224. توضیح المسائل مراجع، م 111 و 2633.
225. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 301 و تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 111 و 2633.
226. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 111 و 2633 و وحید، منهاج الصالحین، الاعیان النجسه، الثامن.
227. توضیح المسائل مراجع، م 111 و 2633.
228. توبه 9 ، آیه 108.
229. توضیح المسائل مراجع، م 160 و 170 و وحید، توضیح المسائل، م 161 و 171 و دفتر: خامنه اى.
230. توضیح المسائل مراجع، م 159.
231. توضیح المسائل مراجع، م 160 و 170.
232. امام و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 159 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 71.
233. توضیح المسائل مراجع، م 159.
234. توضیح المسائل مراجع، م 159.
235. توضیح المسائل مراجع، م 159.
236. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 159 و وحید، توضیح المسائل، م 160.
237. توضیح المسائل مراجع، م 162 و وحید، توضیح المسائل، م 163 و دفتر: خامنه اى.
238. امام و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 159 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 71.
239. توضیح المسائل مراجع، م 159.
240. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 159 و وحید، توضیح المسائل، م 160.
241. تبریزى، استفتائات، س 130 و دفتر: همه مراجع.
242. امام، استفتائات، احکام نجاسات، س 327 و 328 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 35 .
243. استفتائات، ج 1، س 222.
244. تبریزى، استفتائات، س 103.
245. مکارم، استفتائات، ج 1، س 34 و سیستانى، سایت، نجاسات.
246. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 292 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 47 و جامع الاحکام، ج 1، س 80.
247. دفتر: فاضل.
248. دفتر: وحید.
249. امام، استفتائات، احکام نجاسات، س 327 و مکارم، استفتائات، ج 1، س 34 و سیستانى، سایت، نجاسات و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 292 و فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 47 و جامع الاحکام، ج 1، س 80 و دفتر: بهجت.
250. دفتر: تبریزى.
251. توضیح المسائل مراجع، م 848 و وحید، توضیح المسائل مراجع، م 854 و دفتر: خامنه اى.
252. فاضل، جامع المسائل، ج 1 س 46 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 71 و 73.
253. توضیح المسائل مراجع، م 159.
254. توضیح المسائل مراجع، م 159.
255. توضیح المسائل مراجع، م 159.
256. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 159 و وحید، توضیح المسائل، م 160.
257. توضیح المسائل مراجع، م 37 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 37 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 49 ؛دفتر: خامنه اى.
258. توضیح المسائل مراجع، م 37.
259. توضیح المسائل مراجع، م 37.
260. توضیح المسائل مراجع، م 191 و وحید، توضیح المسائل مراجع، م 192 و دفتر: خامنه اى.
261. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 300 و دفتر: همه مراجع.
262. بهجت و صافى، توضیح المسائل مراجع، م 142 ؛ تبریزى، استفتائات، س 69 ؛ امام، سیستانى و فاضل، التعلیقه على العروه، احکام النجاسات، م 32 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 143.
263. توضیح المسائل مراجع، م 142 ؛ امام و نورى، التعلیقه على العروه، احکام النجاسات، م 32.
264. سیستانى، صافى، توضیح المسائل مراجع، م 142 ؛ امام، فاضل و نورى، التعلیقه على العروه، احکام النجاسات، م 32 ؛ تبریزى، استفتائات، س 69 و دفتر: بهجت، خامنه اى و وحید.
265. توضیح المسائل مراجع، م 142 و التعلیقه على العروه، احکام النجاسات، م 32.
266. توضیح المسائل مراجع، م 129 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 130 و دفتر: خامنه اى.
267. توضیح المسائل مراجع، م 100 و 141 ؛ بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 527 و توضیح المسائل مراجع، م 141 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 101 و 142 و دفتر: خامنه اى.
268. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 100 و 141.
269. نورى، توضیح المسائل مراجع، م 100 و 141.
270. توضیح المسائل مراجع، م 114.
271. توضیح المسائل مراجع، م 114.
272. صافى، جامع الاحکام، ج1، س 146 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 99 و دفتر: همه مراجع.
273. توضیح المسائل مراجع، م 141 ؛ وحید، توضیح المسائل مراجع، م 142 و دفتر: خامنه اى.
274. توضیح المسائل مراجع، م 98 و دفتر: فاضل.
275. بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 98 و وسیله النجاة، ج 1، م 524 ؛ مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 98 ؛ وحید، توضیح المسائل، م99 ؛ نورى، توضیح المسائل، م98 ؛ تعلیقات على العروة، فى النجاسات، الخامس، م1 .
276. فاضل، تعلیقات على العروة، فى النجاسات، الخامس، م 1 و سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 98.
277. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 269 و استفتاء، س 992.
278. امام و بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 226 و دفتر: خامنه اى.
279. تبریزى و سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، م 493.
280. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 226 و صافى، هدایة العباد، ج 1، م 623 و 624.
281. فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 226.
282. نورى، توضیح المسائل مراجع، م 226.
283. وحید، توضیح المسائل، م 234.
284. توضیح المسائل مراجع، م 230 و دفتر: خامنه اى.
285. توضیح المسائل مراجع، م 230.
286. توضیح المسائل مراجع، م 229 و دفتر: خامنه اى.
287. توضیح المسائل مراجع، م 233.
288. توضیح المسائل مراجع، م 233.
289. توضیح المسائل مراجع، م 233.
290. العروة الوثقى، ج1، لباس المصلى، م 26.
291. توضیح المسائل مراجع، م 834 و 836 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 840 و 844 و دفتر: خامنه اى.
292. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س1219 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س132 و 138 ؛ سیستانى،sistani.org، زینت ، س34 و توضیح المسائل مراجع، م846 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج2، س1688 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج3، س781 ؛ وحید، توضیح المسائل، م852 ؛ نورى، استفتائات، ج2، س569 و توضیح المسائل، م847.
293. توضیح المسائل مراجع، م846 ؛ امام، استفتائات، ج3، سؤالات متفرقه ، س174.
294. توضیح المسائل مراجع، م 66.
295. توضیح المسائل مراجع، م 66 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 98.
296. توضیح المسائل مراجع، م 66.
297. توضیح المسائل مراجع، م 177 و وحید، توضیح المسائل، م 178 و دفتر: خامنه اى.
298. توضیح المسائل مراجع، م 27 و سیستانى، سایت، طهارت.
299. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1793 و دفتر: همه مراجع.
300. توضیح المسائل مراجع، م 59 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 59 و دفتر: خامنه اى.
301. امام، استفتائات، ج 2 اجاره، س 35 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 798 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1201 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 830 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1107 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1662 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 1205 ؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقات، م 6 ؛ دفتر: نورى.
302. سیستانى، منهاج الصالحین، ج 2، م 1014.
303. نساء 4 ، آیه 58.
304. «اَوّلُ قَطْرَة مِنْ دَمِ الشَّهید کَفارةُ لِذُنُوبِه اِلاَّ الدَّیْن فَاِنَّ کَفارَتُه قَضائه»: من لا یحضره الفقیه، ج3، ص 183، ح3688.
305. دفتر: همه مراجع.
306. توضیح المسائل مراجع، م 2279 و نورى، توضیح المسائل، م 2273.
307. توضیح المسائل مراجع، م 2279 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2331 و خامنه اى، استفتاء، س 1559.
308. توضیح المسائل مراجع، م 2279 و نورى، توضیح المسائل، م 2273.
309. توضیح المسائل مراجع م 2279 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2331 و خامنه اى، استفتاء، س 1559.
310. دفتر: همه مراجع.
311. دفتر: همه مراجع.
312. توضیح المسائل مراجع، م 2581.
313. توضیح المسائل مراجع، م 2581 و وحید، توضیح المسائل، م 2645 و 2646.
314. (آیات عظام: سیستانى، فاضل، صافى، تبریزى، مکارم و وحید ) ر.ک: توضیح المسائل مراجع، م2279 ؛ خامنه اى، استفتاء، 1559.
315. امام، سیستانى، فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 266 ؛ تبریزى، استفتائات، س 159 و دفتر: همه مراجع.
316. توضیح المسائل مراجع، م 2279 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2331 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2273 ؛ دفتر: خامنه اى.
317. امام، استفتائات، ج 3، مقررات دولتى، س 50 و112 و 148 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1549ـ1547 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1964 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1300 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 933 و 938 ؛ دفتر: سیستانى، مکارم، وحید، نورى و بهجت.
318. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1963 و دفتر: همه مراجع.
319. دفتر: همه مراجع.
320. دفتر: همه مراجع.
321. توضیح المسائل مراجع، م 2283 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2335 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2277.
322. وحید، توضیح المسائل، م 2196 ؛ نورى، توضیح المسائل، 2162 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 2168.
323. توضیح المسائل مراجع، م 2276 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2329 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2271 ؛ دفتر: خامنه اى و ر.ک: منابع عنوان «جریمه دیرکرد».
324. لسان العرب و دهخدا، ماده «ظلم».
325. امام، تحریر الوسیله، ج 2، باب المقاصه، م 1 و 2 و 18 ؛ وحید، منهاج الصالحین، باب القضا، م 55 ؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتائات، س 1765 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1269 و دفتر: سیستانى، بهجت، صافى و نورى.
326. مکارم، استفتائات، ج 2، س 865 و 867.
327. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1172.
328. امام، تحریر الوسیله، ج 2، اللقطه، م 6 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 2564 و 2565 ؛ وحید، توضیح المسائل،2628.
329. توضیح المسائل مراجع، م 2564 و 2565.
330. توضیح المسائل مراجع، م 2566 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2630.
331. توضیح المسائل مراجع، م 2572 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2636.
332. توضیح المسائل مراجع، م 2564 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2638.
333. توضیح المسائل مراجع، م 2564 و 2565.
334. دفتر: همه مراجع.
335. دفتر: همه مراجع.
336. بقره 2 ، آیه 275.
337. امام، استفتائات، ج 3، امور بانکى، س 2 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2134 و 2147 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1790 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 1699 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 1001 ؛ دفتر: وحید، بهجت، سیستانى، نورى و صافى.
338. دفتر: بهجت.
339. بهجت، توضیح المسائل، م 2283.
340. امام، استفتائات، ج 2 دین، س 5 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1995 ؛ تبریزى، استفتائات، س 2116 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1184 ؛ سیستانى، Sistani.org، قرض و بانک ؛ دفتر: وحید، نورى، بهجت و خامنه اى.
341. صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1995.
342. مکارم، استفتائات، ج 1، س 663، ج 2، س 1702.
343. امام، استفتائات، ج 3، احکام مهریه، س 17 ؛ سیستانى، Sistani.org، مهریه و قرض ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1772 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1177 و 1490 و 1031 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 446 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1649 و 1263 و دفتر: بهجت، و وحید.
344. خامنه اى، استفتا، س 227 و دفتر: بهجت.
345. صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1965.
346. نورى، استفتائات، ج 1، س 636 و 637 و مکارم، استفتائات، ج 1، س 657، 659.
347. تبریزى، استفتائات، س 1649 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1490 ؛ امام، استفتائات، ج 3، احکام مهریه، س 17 ؛ سیستانى، Sistani.org، مهریه ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 636 و 637 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 1690 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1296 و 1297 ؛ خامنه اى، استفتا، س 227 و دفتر: بهجت و وحید.
348. مکارم، استفتائات، ج 2، س 1693 و دفتر: همه مراجع.
349. توضیح المسائل مراجع، م 2283 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2335 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2277.
350. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1774 و دفتر: همه مراجع.
351. امام، استفتائات، ج 2، قرض، س 39 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1786 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1،665 و توضیح المسائل، م 427 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1088 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 576.
352. تبریزى، استفتائات، س 1266 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1285.
353. توضیح المسائل مراجع، م 2080 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2108 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 759 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2074 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1982.
354. توضیح المسائل مراجع، احکام وکالت، م 2108.
355. العروة الوثقى، ج 2، کتاب المضاربه و توضیح المسائل مراجع، احکام وکالت.
356. مکارم، استفتائات، ج 2، س 778 ؛ تبریزى و سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 2111 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2139 ؛ دفتر: همه مراجع.
357. امام، توضیح المسائل، م 2845 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، عملیات بانکى، م 26 ؛ مکارم، توضیح المسائل، م 2432 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2103 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س1998 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1603 ؛ تبریزى و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م2075 ؛ دفتر: بهجت.
358. امام، استفتائات، احکام معاملات، ج 2، س 179 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1603 و 1604 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1026 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، عملیات بانکى، تنزیل برات ؛ تبریزى، توضیح المسائل، احکام سفته، م 4 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2867 ؛ دفتر: بهجت.
359. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1950 ؛ امام، توضیح المسائل، م 2839 و استفتائات، ج 2، احکام معاملات، س 225.
360. بهجت، توضیح المسائل، متفرقه، م 29.
361. نورى، استفتائات، ج 2، س 426 و 427 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1032 ؛ مکارم، توضیح المسائل،2429 ؛ تبریزى، استفتائات ،س 2144 و 2142 و توضیح المسائل، احکام سفته، م 6 و سیستانى، توضیح المسائل، عملیات بانکى، م 28.
362. وحید، توضیح المسائل، م 2869.
363. فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 949 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1543 و دفتر: همه مراجع.
364. اجوبة الاستفتائات، س 1243 و 1244.
365. تبریزى، استفتائات، س 2135، مکارم، استفتائات، ج 2، س 1695 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1989 و 2004 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2862 ؛ سیستانى، توضیح المسائل، جوایز بانک، م 24 و Sistani.org،قرض ؛ امام، توضیح المسائل، م 2858 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 476 ؛ بهجت، توضیح المسائل، متفرقات، م 22 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1945 و 1946 ؛ فاضل، جامع المسائل،1، س 1098.
366. امام، تحریر الوسیله، ج 2، کتاب القضا، م 6 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 972 ؛ مکارم، استفتائات،2،664 و 665 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1540 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1246 و 1247 و بهجت، توضیح المسائل، متفرقات، م 16.
367. تبریزى، استفتائات، س 999 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 32 و سیستانى، Sistani.org، رشوه.
368. امام، تحریر الوسیله، ج 2، کتاب القضا، م 6 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 972 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 664 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1540 ؛ دفتر: بهجت ؛ تبریزى، استفتائات، س 999 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 3، م 32 و سیستانى، Sistani.org، رشوه.
369. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1246 و 1247.
370. امام، العروة الوثقى، ج 1، النجاسات الثامن و دفتر: بهجت.
371. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 313 ؛ سیستانى، تبریزى، فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 106 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 38 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 108.
372. مکارم، صافى، توضیح المسائل مراجع، م 106.
373. بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 782.
374. توضیح المسائل مراجع، م 782 ؛ العروة الوثقى، ج 1، القبلة، م 2 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 788 ؛ دفتر: خامنه اى.
375. توضیح المسائل مراجع، م 784.
376. وحید، توضیح المسائل، م 790 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 784.
377. اجوبة الاستفتائات، س 368.
378. العروة الوثقى، ج1، الستر.
379. امام، تحریرالوسیله، ج2، النکاح، م27 ؛ فاضل و نورى، تعلیقات على العروة، النکاح، م27 ؛ صافى، هدایة العباد، ج2، النکاح، م27 و خامنه اى، استفتاء، س 509، 582 و 1399.
380. دفتر: بهجت.
381. وحید، توضیح المسائل، م، 2443 ؛ سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م2434 و Sistani.orgنگاه س2 ؛ تبریزى، التعلیقه على منهاج الصالحین، النکاح، م1232 ؛ مکارم، استفتائات، ج1، س812 و التعلیقة على العروة، م 27.
382. خامنه اى، استفتاء، س 488 ؛ تبریزى، استفتائات، س1606 ؛ مکارم، استفتائات، ج2، س1024 ؛ سیستانى، Sistani.org، دست دادن ، س4 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج2، س1660 ؛ بهجت، توضیح المسائل، م1934 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س1717 ؛ امام و نورى، تعلیقات على العروة، النکاح، م40 ؛ دفتر: وحید.
383. سیستانى، تعلیقات على العروة، احکام التخلى ، م2 و Sistani.org، تصویر ، س1 و 2 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج3، س778 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س1314 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج1، س1731 و تعلیقات على العروة، ج1، (احکام التخلى )، م2 ؛ امام، تعلیقات على العروة، (احکام التخلى )، م2 ؛ دفتر: وحید.
384. مکارم، استفتائات، ج2، س1033، تعلیقات على العروة، احکام التخلى ، م2 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج2، س1707 ؛ نورى، التعلیقات على العروة، (احکام التخلى )، م2 ؛ دفتر: بهجت.
385. توضیح المسائل مراجع، م 2397 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2461 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2393 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 145.
386. تبریزى، صراط النجاة، ج 1، س 854 ؛ دفتر: همه مراجع.
387. توضیح المسائل مراجع، م 2397 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2461 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 2393.
388. خامنه اى، استفتاء، س 65 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 1، س 836 و دفتر: همه مراجع.
389. خامنه اى، استفتاء، س 100 ؛ وحید، توضیح المسائل، مسائلى از قاعده الزام ؛ امام، تحریرالوسیله، ج 2، الکفر، م 2 ؛ صافى، هدایه العباد، ج 2، الکفر، م 2 ؛ تبریزى، استفتائات، س 1478 و دفتر: سیستانى، فاضل، مکارم، نورى و بهجت.
390. دفتر: همه مراجع.
391. توضیح المسائل مراجع، م 2634.
392. توضیح المسائل مراجع، م 2634 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2698 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1425.
393. خامنه اى، استفتاء، س 1748 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 95، وحید، توضیح المسائل، م 96.
394. توضیح المسائل مراجع، م 2061 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 2089.
395. توضیح المسائل مراجع، م 2061.
396. توضیح المسائل مراجع، م 2061.
397. امام، استفتائات، ج 1، نجاسات، س 253 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 95 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 96.
398. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 276 ؛ سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 95.
399. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 95 ؛ استفتائات، ج 2، س 27 ؛ فاضل، توضیح المسائل مراجع، 95 ؛ جامع المسائل، ج 1، س 101.
400. توضیح المسائل مراجع، م 95 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 95 یا 96.
401. تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 95، استفتائات، ج 2، س 27 ؛ فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 95 ؛ جامع المسائل ، ج 1، س 101.
402. سیستانى، توضیح المسائل، م 95 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 429.
403. مکارم و فاضل، توضیح المسائل مراجع، م 95.
404. امام، تحریرالوسیله، ج 2، فروع متفرقه، الثالث، تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 706 ؛ سیستانى، Sistani.org، حق چاپ، ش 1 ؛ دفتر: صافى.
405. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1341 و 1342، دفتر: وحید و بهجت.
406. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1697 و 1624 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1419 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 504 و 510.
407. امام، تحریرالوسیله، ج 2، فروع متفرقه، الثالث و ج 2، خیار الشرط، م 2 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5،س 706 و التعلیقه على منهاج الصالحین و دفتر: صافى و سیستانى.
408. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1341 و 1342، دفتر: وحید و بهجت.
409. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1697 و 1624 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1419، نورى، استفتائات، ج 1، س 501 و 504.
410. دفتر: همه مراجع.
411. دفتر: همه مراجع.
412. امام، تحریرالوسیله، ج 2، فروع متفرقه، الثالث، تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 706 ؛ سیستانى، Sistani.org، حق چاپ، ش 1.
413. دفتر: مکارم، فاضل، خامنه اى و بهجت.
414. دفتر: صافى.
415. دفتر: وحید.
416. امام، تحریرالوسیله، ج 2، فروع متفرقه، الثالث ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 706 ؛ سیستانى، Sistani.org، حق چاپ، ش 1 ؛ دفتر: صافى.
417. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1341 و 1342 ؛ دفتر: وحید.
418. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1697 و 1624 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1419.
419. دفتر: همه مراجع.
420. دفتر: بهجت و وحید.
421. دفتر: مکارم و نورى.
422. امام، تحریرالوسیله، ج 2، فروع متفرقه، الثالث، تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 706 ؛ سیستانى، Sistani.org، حق چاپ، ش 1 ؛ دفتر: صافى.
423. اجوبة الاستفتائات، س 1343.
424. دفتر: مکارم.
425. دفتر: وحید.
426. امام، تحریرالوسیله، ج 2، فروع متفرقه، الثالث، دفتر: صافى ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س706 ؛ دفتر: سیستانى.
427. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 1341 و 1342 ؛ دفتر: وحید و بهجت.
428. مکارم، استفتائات، ج 1، س 1697 و 1624 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1419 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 501 و 504.