حکام تقلید
اجتهاد و تقلید
پرسش 1 . «اجتهاد» و «تقلید» به چه معناست؟
«اجتهاد» در لغت به معناى تلاش و کوشش تا سرحد توانایى است ؛ به گونه اى که با تحمل رنج و سختى همراه باشد. در اصطلاح فقه عبارت است از: «به کار بردن تلاش و کوشش خویش در راه به دست آوردن احکام شرعى از راه ها و منابعى1 که نزد فقیهان اسلام، معمول و متعارف است». در نتیجه مجتهد کسى است که بتواند احکام را از روى دلیل به دست آورد و طبق رأى و نظر خویش عمل کند.2
«تقلید» به معناى پیروى و دنباله روى است و در اصطلاح فقهى عبارت است از: «عمل کردن به آنچه مجتهد در مسائل شرعى فتوا مى دهد».
گفتنى است: اگر چه واژه تقلید به معناى پیروى بدون چون و چرا، خوشایند نیست ؛ اما در آموزه هاى فرهنگ اسلامى، مقلد کسى است که از حاصل تلاش علمى مجتهد استفاده مى کند و مسؤولیت درستى و نادرستى استنباط احکام را بر عهده مجتهد مى گذارد و چه بسا کاربرد واژه «تقلید» (برگرفته از «قلادة» به معناى گردن بند )، به این منظور باشد.
پیشینه تقلید
پرسش 2 . تقلید از مجتهد از چه زمانى شروع شده است؟ آیا در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) نیز مطرح بوده است؟
مراجعه به فقیه و اسلام شناس، جهت آگاهى به احکام الهى و اطمینان نسبت به درستى اعمال، ریشه در تاریخ صدر اسلام و عصر ائمه (علیهم السلام) دارد و طبق نظر برخى از بزرگان، دو آیه در این زمینه نازل شده است3 ؛ آنجا که خداوند متعال مى فرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ »4 ؛ «اگر نمى دانید از آگاهان بپرسید».
هر چند «اهل ذکر» در روایات به امامان (علیهم السلام) ـ که مصداق بارز و کامل آیه هستند ـ تفسیر شده است ؛ ولى شأن نزول و مورد، کلیت آیه را تخصیص نمى زند و محدود به آنان نمى سازد و شامل هر اهل خبره اى مى گردد و فقیهان نیز از جمله آنها هستند.
در جاى دیگر مى فرماید: «وَ ما کانَ الْمُؤمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِى الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ »5 ؛ «شایسته نیست مؤمنان همگى [ به سوى میدان جهاد] کوچ کنند ؛ چرا از هر گروهى، طایفه اى از آنان کوچ نمى کنند [ و طایفه اى بمانند ]تا در دین [ و معارف و احکام اسلام] آگاهى پیدا کنند و به هنگام بازگشت به سوى قوم خود آنها، را انذار نمایند تا [ از مخالفت فرمان پروردگار ]بترسند و خوددارى کنند».
تردیدى نیست که «تفقّه» در این آیه، مفهومى گسترده دارد و شامل معارف و احکام اسلام ـ اعم از اصول و فروع دین ـ مى شود. از سوى دیگر مردم به پذیرش سخنان این گروه ـ که در حوزه دین تربیت و پرورش یافته اند ـ دعوت شده اند و این همان رجوع به فقیه و اهل خبره است.
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) برخى از صحابه را براى تبلیغ و تعلیم احکام دین، به سرزمین هاى اطراف مى فرستاد. مصعب بن عمیر و معاذ بن جبل از نمونه هاى بارز آنان به شمار مى آیند. آن حضرت مى فرمود: «از افتا بدون علم خوددارى کنید که لعن فرشتگان را به دنبال خواهد داشت».6 این امر نشانگر آن است که فتوا دادن از سوى مفتى و فقیه و تقلید و پیروى کردن از طرف مردم، در عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله) مطرح بوده است و رجوع به فقیه پس از رحلت آن حضرت نیز همانند گذشته، ادامه داشت تا آنکه در دوران امام باقر و امام صادق (علیهم السلام)، فزونى گرفت. فقیهان بى شمارى در مکتب آن دو بزرگوار، تربیت و پرورش یافتند7 و به منظور احیا و تعلیم احکام، به شهرهاى مختلف کوچ کردند و بسیارى از مردم ـ که شیفته و تشنه معارف و احکام الهى بودند و در نقاط دور دست زندگى مى کردند و دستشان از اهل بیت کوتاه بود ـ به سراغ آنان مى رفتند و مسائل خود را از ایشان مى پرسیدند و از علم بى کران ائمه (علیهم السلام) سیراب مى گشتند. این همان «تقلید» است که به نمونه هایى از آن اشاره مى شود:
1. حضرت باقر (علیه السلام) به ابان بن تغلب مى فرماید: «اِجْلِس فى مسجد المَدینة و اَفتِ النّاسَ فَاِنّى اُحِبُّ اَنْ اَرى فى شیعَتى مِثْلَکْ» ؛ «در مسجد مدینه بنشین و به مردم فتوا بده ؛ زیرا دوست دارم در میان شیعیانم کسانى همچون تو باشند».8
2. شعیب عقرقوقى مى گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «رُبَما اِحْتَجْنا اَنْ نَسْأَلَ عَنِ الشَى ءِ فَمَنْ نَسْأَل» ؛ «گاهى ما مى خواهیم سؤال و مشکل دینى خود را از کسى بپرسیم (و به شما به جهت دورى راه یا حالت تقیه و... دسترسى نداریم )، شما بگویید به چه کسى رجوع کرده و سخن او را بپذیریم؟»
حضرت در جواب فرمود: «عَلَیْکَ بِالاْسَدى یَعْنى اَبا بَصیر» ؛ یعنى، شما مى توانید به ابوبصیر مراجعه کنید.9
این امر به همین شکل در عصر امامان (علیهم السلام) بعد نیز تا زمان غیبت صغراى حضرت مهدى(عج ) ادامه یافت.
3. حسن بن على بن یقطین مى گوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: «لا اَکادُ اَصِلُ اِلَیْک اَسْأَلَکَ عَنْ کُلِ مااحْتاجُ اِلَیْهِ مِنْ مَعالِمِ دینى. اَفَیُونُسُ بنُ عَبْدِ الرَّحْمانِ ثِقَةٌ آخُذُ مِنْهُ ما احْتاجُ اِلَیْهِ مِنْ مَعالِمِ دینى فَقالَ نَعَم»10 ؛ «من نمى توانم به جهت هر مشکل دینى که برایم پیش مى آید، از شما سؤال کنم! پس آیا یونس بن عبدالرحمان ثقه و راستگو است و مى توانم پاسخ نیازهاى دینى خود را از او دریافت کنم؟ حضرت فرمود: آرى».
4. حضرت مهدى(عج ) در توقیع شریف و معروف خود به اسحاق بن یعقوب ـ به عنوان یک قاعده کلى ـ این چنین مى نگارد:«... و اَمَا الْحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها اِلى رُواةِ اَحادیثِنا فَاِنَّهُم حُجَّتى عَلَیْکُم و اَنَا حُجَّه اللّهِ عَلَیْهِم»11 ؛ «در پیشامدهایى که رخ مى دهد، به راویان احادیث ما (فقها ) مراجعه کنید که آنها حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر ایشان».
بر اساس این توقیع و دیگر روایات، مسئله رجوع به فقیه در عصر غیبت کبرى، شکل دیگرى به خود گرفت و دو راه «اجتهاد» و «تقلید» مصطلح به وجود آمد و فقیهان و مجتهدان جامع شرایط، مسؤولیت افتا و پاسخ گویى را به عهده گرفتند و خلأ و مشکل عدم دسترسى به امام معصوم را با حضور خود در عرصه اجتماع پر کردند. این امر تاکنون ادامه دارد و خواهد داشت ؛ چنان که شیخ طوسى مى گوید: «من شیعه امامى را از زمان حضرت على (علیه السلام) تاکنون (قرن پنجم هجرى ) این گونه یافتم که پیوسته سراغ فقیهان خود رفته و در احکام و عبادات خود، از آنان استفتا مى کردند و بزرگان آنان نیز پاسخ و راه عمل به فتوا را به آنان نشان مى دادند».12
ضرورت تقلید
پرسش 3 . چرا تقلید کنیم؟ فلسفه آن چیست؟
ذهنِ پرسش گر هر مسلمانى، در جست وجوى فلسفه احکام شرعى است. اهمیّت آگاهى از فلسفه تقلید، نسبت به دیگر احکام، بیشتر است ؛ زیرا در شریعت اسلام، واجبات و محرماتى وجود دارد که خداى حکیم، آنها را براى سعادت دنیا و آخرت انسان تشریع کرده است و اگر انسان آنها را اطاعت نکند، نه به سعادتِ مطلوب مى رسد و نه از عذاب سرپیچى از آنها در امان مى ماند.
براى شناخت احکام شرعى، آگاهى هاى فراوانى ـ از جمله: فهم آیات و روایات، شناخت حدیث صحیح از غیرصحیح، کیفیت ترکیب و جمع روایات و آیات و ده ها مسئله دیگر ـ لازم است که آموختن آنها، نیازمند سال ها تلاش جدى است.
در چنین حالتى، مکلف خود را در برابر سه راه مى بیند:
نخست اینکه راه تحصیل این علم (اجتهاد ) را در پیش گیرد ؛
دوم اینکه در هر کارى آراى موجود را مطالعه کرده، به گونه اى عمل کند که طبق همه آرا، عمل او صحیح باشد (احتیاط کند ) ؛
سوم اینکه از رأى کسى که این علوم را به طور کامل آموخته و در شناخت احکام شرعى کارشناس است، بهره جوید.
بى شک، اگر او در راه اول به اجتهاد برسد، کارشناس احکام شرعى شده، از دو راه دیگر بى نیاز، خواهد بود ؛ امّا تا رسیدن به آن، ناگزیر از دو راه دیگر است.
راه دوم نیازمند اطلاعات کافى از آراى موجود در هر مسئله و روش هاى احتیاط است و در بسیارى از موارد، به دلیل سختى احتیاط، زندگى عادى او را مختل مى کند. ناگزیر گزینه «تقلید» براى توده مردم حتمیت مى یابد. این سه راه اختصاص به برخورد انسان با احکام شرعى ندارد ؛ بلکه در هر رشته تخصصى دیگر نیز وجود دارد. به عنوان مثال یک مهندس متخصص را فرض کنید که بیمار مى شود. او براى درمان بیمارى خویش، یا باید خود به تحصیل علم پزشکى بپردازد، یا تمام آراى پزشکان را مطالعه کرده، به گونه اى عمل کند که بعداً پشیمان نشود و یا به پزشک متخصص رجوع کند.
راه نخست او را به درمان سریع نمى رساند. راه دوم نیز بسیار دشوار است و او را از کار تخصصى خود (مهندسى ) باز مى دارد. از این رو بى درنگ از پزشک متخصص کمک مى گیرد و به رأى او عمل مى کند.
وى در عمل به رأى پزشک متخصص، نه تنها خود را از پشیمانى آینده و احیانا سرزنش دوستان نجات مى دهد ؛ بلکه در اغلب موارد، درمان نیز مى شود. مکلف نیز در عمل به رأى مجتهد متخصص، نه تنها خود را از پشیمانى آخرت و عذاب الهى نجات مى دهد ؛ بلکه به مصالح احکام شرعى نیز دست مى یابد.
شنیدن فتوا
پرسش 4 . آیا شنیدن فتوا از طریق وسایل ارتباط جمعى (تلفن، اینترنت، رادیو و... ) براى مکلف حجیت دارد؟
همه مراجع: اگر به گفته او اطمینان پیدا کند، حجت است.13
اختلاف مراجع تقلید
پرسش 5 . چرا مراجع تقلید، با یکدیگر اختلاف نظر دارند؟
نظریه پردازى مختلف در ادبیات و اصول فقه، برداشت متفاوت از آیات و روایات و اختلاف نظر در سند احادیث و شناخت راویان، به طور طبیعى موجب تفاوت در بعضى از فتاوا مى شود.
گفتنى است این مقدار اختلاف نظر و اختلاف سلیقه، در میان صاحب نظران و حتى متخصصان پزشکى طبیعى است. اگرچه لازم است زمینه اى فراهم شود که با کارشناسى و موضوع شناسى مناسب، اختلاف فتاوا به حداقل برسد.
معیار تقلید
پرسش 6 . در چه صورت، تقلید از یک مرجع تحقّق مى یابد؟
همه مراجع (به جز صافى ): معیار تحقّق تقلید، عمل به فتواى مجتهد است.14
آیه اللّه صافى: معیار تحقق یافتن تقلید، یاد گرفتن فتواى مجتهد به قصد عمل است.15
رساله مرجع تقلید
پرسش 7 . آیا لازم است براى تقلید از یک مجتهد، تمام رساله او را بخوانیم؟
همه مراجع: خیر، خواندن تمام رساله لازم نیست ؛ ولى مسائلى را که انسان غالبا به آنها احتیاج دارد، واجب است یاد بگیرد.16
پرسش 8 . اگر مرجع تقلید رساله نداشت، آیا تقلید از او جایز است؟
همه مراجع: اگر شرایط مرجعیت تقلید را داشته باشد، تقلید از او جایز است و داشتن رساله شرط نیست.17
تشخیص اعلم
پرسش 9 . راه تشخیص اعلم چیست؟
همه مراجع: مجتهد اعلم را از سه راه مى توان شناخت:
1. خودش یقین کند ؛ مثل آنکه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.
2. دو نفر عالم عادل ـ که مى توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند ـ اعلمیت او را تصدیق کنند (به شرط آنکه با گفته دو عالم عادل دیگر، تعارض پیدا نکند ).
3. از گفته عده اى از اهل علم ـ که مى توانند اعلم را تشخیص دهند ـ یقین یا اطمینان پیدا شود.18
تبصره 1. آیات عظام سیستانى، تبریزى و وحید: اگر یک نفر عالم خبره و مورد اطمینان هم تصدیق کند، کافى است.
تبصره 2. آیه اللّه بهجت: اگر شخص از هر راهى که اطمینان به اعلمیت کسى پیدا کند، کافى است.
انتخاب مرجع تقلید
پرسش 10 . اگر نتوانیم مجتهد اعلم را بشناسیم، وظیفه چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى، مکارم و نورى: باید به اهل خبره مراجعه کنید و در صورت تعارض بین شهادت آنان، احتیاط واجب است که از کسى تقلید کنید که احتمال اعلمیت را در او مى یابید.
آیات عظام بهجت، فاضل، صافى و وحید: باید به اهل خبره مراجعه کنید و در صورت تعارض بین شهادت آنان، واجب است از کسى تقلید کنید که احتمال اعلمیت را در او مى یابید.19
آیات عظام تبریزى و سیستانى: باید به اهل خبره مراجعه کنید و در صورت تعارض بین شهادت آنان، نظر آن عده که تخصص شان بیشتر است، مقدم دارید. در غیر این صورت باید از کسى تقلید کنید که احتمال اعلمیت را در او مى یابید.20
تبصره. تعبیر آیه اللّه مکارم در مورد «احتمال اعلمیت»، گمان به اعلم بودن است.
تخصص مراجع تقلید
پرسش 11 . آیا تخصصى شدن مراجع تقلید در زمینه هاى مختلف علمى جایز است؟
همه مراجع: اگر هر یک از آنان در بخشى از فقه اعلم باشند، مقلد باید در هر بخشى، از مجتهد اعلم تقلید کند.21
مسائل مستحدثه
پرسش 12 . با پیشرفت علم، ممکن است مسائلى مانند بازاریابى شبکه اى پیش بیاید که در منابع اسلامى ذکرى از آن به میان نیامده باشد، در این صورت تکلیف چیست؟ آیا مراجع تقلید مى توانند پاسخگوى آن باشند یا اینکه مى توانیم از عقلمان کمک بگیریم؟
همه مراجع: هر چند دین اسلام به بسیارى از مسائل کلى و جزیى پرداخته و حکم آن ها را بیان کرده است ؛ ولى با وجود آن یک سرى از مسائل است که به طور صریح و روشن از آنها نامى به میان برده نشده است، اما در آن یک سلسله قواعد کلى وجود دارد که مجتهد مى تواند بر اساس آن مسائل جدیدى که پیش مى آید، پاسخ دهد و هیچ راه بن بستى وجود ندارد. امام رضا (علیه السلام) فرمود: «علینا القاء الاصول و علیکم التفریع» ؛ «ما بیانگر قواعد کلى هستیم و شما با استفاده از آن ها عهده دار استنباط فروعات و (مسائل جدید )»22.
مرجع تقلید خانوادگى
پرسش 13 . آیا درست است که تقلید افراد خانواده (همسر و فرزند )، تابع سرپرست خانواده است؟
همه مراجع: خیر، در تقلید پیروى از یکدیگر درست نیست و هر کس در این امر مستقل است.23
تبصره. البته اگر افراد خانواده به صحّت تحقیق سرپرست خانواده اطمینان یابند، مى توانند بر اساس گفته او عمل کنند.
تبعیض در تقلید
پرسش 14 . آیا تبعیض در تقلید جایز است؟ یعنى در برخى مسائل به فتواى مجتهدى و در برخى دیگر به فتواى مجتهد دیگرى عمل کنیم؟
همه مراجع (به جز وحید ): تبعیض در تقلید در صورت تساوى دو یا چند مجتهد جایز است ؛ به عنوان مثال مى توان در مسائل نماز و روزه، از مجتهدى و در خمس از مجتهد دیگر و در ازدواج از شخص سومى تقلید کرد. اما در مسائلى که به هم مربوط است ـ چنانچه اخذ به فتواى آنان باعث بطلان عمل و یا مخالفت قطعى شود ـ تبعیض جایز نیست ؛ مانند اینکه در احکام نجاست بدن و لباس، به فتواى مجتهدى و در احکام لباس نماز گزار به فتواى دیگرى عمل کند.24
آیه اللّه وحید: تبعیض در تقلید جایز نیست و در صورت تساوى دو یا چند مجتهد، باید به فتواى کسى عمل کند که نظرش مطابق با احتیاط است. در غیر این صورت بین آن دو جمع کند (مثل اینکه یکى به شکسته شدن نماز و دیگرى به تمام فتوا داده است که بین آن دو جمع مى کند ). اگر احتیاط ممکن نبود و یا مشقّت داشت، مى تواند از یکى از آنان تقلید کند.25
تبصره 1. حکم بالا در تبعیض ابتدایى است ؛ یعنى، جایگاه این اختیارى که براى مقلّد منظور شده، به پیش از عمل باز مى گردد و اگر بخواهد بعد از عمل، به فتواى مجتهد دیگر رفتار نماید، در این صورت حکم رجوع و عدول را پیدا مى کند.
تبصره 2. طبق فتواى آیه اللّه بهجت و آیه اللّه سیستانى، در صورتى تبعیض در تقلید جایز است که مجتهدان در تقوا و ورع نیز مساوى باشند.
رجوع به مرجع مساوى
پرسش 15 . آیا عدول از مرجع تقلید زنده به مرجع مساوى با او، جایز است؟ به طور مثال آیا در نماز و روزه دانشجوى مسافر، مى توان به مرجع دیگرى که مساوى با مجتهد اول است، رجوع کرد؟
آیات عظام امام و فاضل: آرى، رجوع به مساوى جایز است.26
آیات عظام بهجت و سیستانى: اگر در علم و ورع مساوى باشند، رجوع به مساوى در مسائل غیرمرتبط به هم جایز است ؛ براى مثال نمى تواند در مسائل احکام روزه مسافر باقى بماند و در احکام نماز رجوع کند.27
آیه اللّه تبریزى: در خصوص مسائلى که یاد گرفته، رجوع به دیگرى جایز نیست.28
آیه اللّه صافى: در خصوص مسائلى که یاد گرفته، بنابر احتیاط واجب رجوع به مساوى جایز نیست.29
آیه اللّه خامنه اى: بنابر احتیاط واجب، رجوع به مساوى جایز نیست.30
آیات عظام مکارم و نورى: در خصوص مسائلى که تقلید (عمل ) کرده، رجوع به مساوى جایز نیست.31
آیه اللّه وحید: باید به فتوایى عمل کند که مطابق احتیاط است و اگر احتیاط ممکن نبود و یا مشقّت داشت، مى تواند به فتواى دیگرى عمل کند.32
معناى احتیاط
پرسش 16 . احتیاط واجب و مستحب را توضیح دهید؟
اگر مرجع تقلید در مسئله اى فتوا نداشت و احتیاط واجب کرده بود، مقلد نمى تواند آن را ترک کند ؛ بلکه مى تواند به احتیاط واجب عمل کند و یا در مسئله به مرجع تقلید دیگرى ـ با رعایت «الاعلم فالاعلم»33 ـ رجوع کند. اگر احتیاط مستحب داشت، ترک عمل براى مقلّد جایز است ؛ اگر چه انجام دادن آن ثواب و پاداش دارد.34
احتیاط وجوب مرجع
پرسش 17 . اگر مرجع تقلیدمان در مسئله اى احتیاط واجب نمود و ما هم به آن عمل کردیم، آیا مى توانیم بعد از عمل، به مجتهد دیگرى ـ که اعلم بعد از او است ـ رجوع کنیم؟
همه مراجع: آرى، مى توانید رجوع کنید.35
تبصره. اگر بدون توجه به مسئله، برخلاف احتیاط وجوبى مرجع تقلید خویش عمل کرده است و مطابق فتواى مرجع دیگر با رعایت (الاعلم فالاعلم ) باشد، صحیح است.
بقاء بر تقلید
پرسش 18 . مقلد یکى از مراجع بودم و پس از وفات او، بدون رجوع به مجتهد زنده، به تقلید از او باقى ماندم ؛ اکنون چه و ظیفه اى دارم؟
همه مراجع: نخست باید به مجتهد زنده اعلم مراجعه کنید ؛ سپس مطابق نظر او در مسئله بقاى بر تقلید از میت، عمل نمایید.36
پرسش 19 . اگر مجتهد میت با مجتهد زنده، در علم و تقوا مساوى باشند، حکم بقا بر تقلید میت چیست؟
آیات عظام امام، خامنه اى، فاضل و نورى: کسى که در برخى مسائل به فتواى مجتهدى عمل کرده است، بعد از رحلت او مى تواند در همه مسائل بر تقلید او باقى بماند.37
آیات عظام بهجت و مکارم: تنها در مسائلى که به آنها عمل کرده، مى تواند باقى بماند.38
آیه اللّه وحید: اگر مجتهدى که وظیفه انسان تقلید از او بوده (لااقل حیات او را درک کرده) از دنیا برود؛ تا وقتى که اعلمیت مجتهد زنده نسبت به او، برایش ثابت نشود (حتى در صورت تساوى)، باید به فتواى مجتهد میت عمل کند.39
آیه اللّه تبریزى: تنها در مسائلى که براى عمل یاد گرفته، مى تواند باقى بماند.40
آیه اللّه صافى: کسى که در برخى مسائل، به فتواى مجتهدى عمل کرده و یا به قصد عمل یاد گرفته است، مى تواند در همه مسائل بر تقلید او باقى بماند.41
آیه اللّه سیستانى: کسى که در برخى مسائل، تصمیم داشته به فتواى مجتهدى عمل کند (هر چند عمل نکرده باشد)؛ بعد از رحلت او، مى تواند در همه مسائل بر تقلید او باقى بماند؛ مگر در موارد علم اجمالى بر تکلیف که بنابر احتیاط واجب باید هر دو فتوا را رعایت کند (مانند موارد اختلاف در قصر و تمام).42
تبصره. حکم یاد شده در جایى است که پس از فوت مجتهد، به فتواى مجتهد زنده عمل نکرده باشد؛ و گرنه حکم بازگشت از مجتهد زنده به مجتهد میت، در جاى خود ذکر شده است.
اعلمیت مجتهد میت
پرسش 20 . مرجع تقلیدم از دنیا رفته و او را از مجتهدان زنده اعلم مى دانم، آیا مى توانم بر تقلید او باقى بمانم؟
آیات عظام امام، خامنه اى و نورى: آرى، مى توانید بر تقلید او باقى بمانید.43
آیه اللّه بهجت: در مسائلى که به آنها عمل کرده اید، واجب است بر او باقى بمانید.44
آیه اللّه تبریزى: باید در مسائلى که در زمان حیات، از او یاد گرفته اید، بر تقلید او باقى بمانید.45
آیه اللّه صافى: بنابر احتیاط واجب، باید بر تقلید او باقى بمانید.46
آیات عظام سیستانى، فاضل و وحید: باید بر تقلید او باقى بمانید.47
آیه اللّه مکارم: باید در مسائلى که به فتواى میّت عمل کرده اید، بر او باقى بمانید.48
جاهل قاصر و مقصر
پرسش 21 . جاهل قاصر و مقصر چیست؟
«جاهل قاصر» کسى است که در تحصیل علم کوتاهى نکرده است ؛ یعنى، در شرایطى بوده است که امکان دسترسى به حکم خدا براى او وجود نداشته و یا خود را جاهل نمى داند و احتمال بطلان اعمالش را نمى دهد.
«جاهل مقصر» کسى است که در تحصیل کوتاهى کرده است ؛ یعنى، امکان آموختن و یاد گرفتن احکام الهى را داشته ؛ ولى آنها را یاد نگرفته است.
جاهل قاصر در برخى موارد، مورد عقاب و عذاب خداوند قرار نمى گیرد ؛ ولى جاهل مقصر سزاوار آن است.49
احکام وضو
پرسش 22 . آیا در قرآن آیه اى درباره وضو وجود دارد؟ معناى وضو و فایده آن چیست؟
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ... »50 ؛ «اى کسانى که ایمان آورده اید، چون به [عزم] نماز برخیزید، صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید ؛ و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پیشین [هر دو پا] مسح کنید...».
«وضو» در لغت به معناى نظافت و پاکیزه کردن است و در اصطلاح فقه عبارت است از: «شستن مخصوص ؛ که مى توان آن را به دو صورت انجام داد: ترتیبى و ارتماسى.
وضوى ترتیبى بدین صورت است که به قصد قربت و اطاعت از فرمان خدا، ابتدا صورت و سپس دست راست و بعد دست چپ رابشوید. آن گاه با رطوبتى که از شستن دست بر کف آن باقى مانده، سر را مسح کرده و سپس پاى راست و در پایان پاى چپ را مسح نماید».
وضوى ارتماسى عبارت است از فرو بردن صورت و دست ها در آب، به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین. گاهى ممکن است بین این دو شیوه تلفیق شود ؛ به این معنا که صورت را ارتماسى و دست ها را ترتیبى بشوید. این شکل از وضو نیز صحیح است. باید دانست که وضو براى برخى از کارها واجب و براى بعضى دیگر مستحب است.
وضو داراى دو فایده روشن است: بهداشتى و معنوى. از نظر بهداشتى شستن صورت و دست ها ـ آن هم پنج بار یا سه بار در شبانه روز ـ اثر قابل ملاحظه اى در نظافت بدن دارد. مسح بر سر و پاها ـ که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست سر است ـ سبب مى شود این اعضا را نیز پاکیزه بداریم. ضمن اینکه تماس آب با پوست بدن، اثر خاصى در تعادل اعصاب (سمپاتیک و پاراسمپاتیک ) دارد. از نظر معنوى وضو چون با قصد قربت و براى رضاى خدا انجام مى گیرد، اثر تربیتى و اخلاقى دارد ؛ زیرا مفهوم باطنى وضو این است: «از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام بر مى دارم».51
شرایط وضو
پرسش 23 . شرایط وضو چیست؟
1. آب وضو پاک باشد.
2. آب وضو مطلق باشد (مضاف نباشد ).
3. آب وضو مباح باشد (غصبى نباشد ).
4. ظرف آب وضو مباح باشد.
5. ظرف آب وضو طلا و نقره نباشد.
6. اعضاى وضو پاک باشد.
7. براى وضو گرفتن وقت باشد.
8. به قصد قربت باشد.
9. ترتیب را رعایت کند.
10. پى در پى باشد.
11. در کارهاى وضو از دیگرى کمک نگیرد.
12. استعمال آب براى او مانعى نداشته باشد.
13. مانعى از رسیدن آب بر اعضاى وضو نباشد.
موارد وجوب وضو
پرسش 24 . در چه مواردى واجب است وضو گرفته شود؟
موارد وجوب وضو گرفتن عبارت است از:
1. نمازهاى واجب (غیر از نماز میت )،
2. طواف واجب کعبه،
3. سجده و تشهد فراموش شده،
4. تماس بدن با نوشته قرآن و اسم خداوند،
5. نذر یا عهد و یاقسم خورده باشد که وضو بگیرد.
شستن در وضو
پرسش 25 . منظور از یک بار شستن در وضو چیست؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، فاضل و مکارم: منظور از یک بار شستن آن است که تمام عضو را بشوید خواه با یک مشت آب باشد یا چندین مشت. پس وقتى عضو به طور کامل شسته شد، یک مرتبه محسوب مى شود.52
آیات عظام خامنه اى، سیستانى، صافى، نورى و وحید: ملاک براى تعیین یک بار شستن قصد انسان است ؛ پس اگر به قصد شستن مرتبه اول مثلاً ده مرتبه آب بریزد، اشکال ندارد و همه آنها شستن اول محسوب مى شود.53
پرسش 26 . آیا شستن دست ها از آرنج تا مچ کافى است ؛ در صورتى که قبلاً دست ها را تا مچ شسته باشیم؟
همه مراجع: خیر، باید بعد از شستن صورت، در هنگامى که دست راست و چپ را مى شوییم، تمام دست شسته شود و اگر تنها تا مچ را بشوییم، وضویمان باطل است.54
پرسش 27 . هنگام وضو چند مرتبه دست مى کشیم تا اطمینان پیدا کنیم که آب رسیده است ؛ آیا این عمل اشکال دارد؟
همه مراجع: چنانچه به حد وسواس نرسد، اشکال ندارد.55
پرسش 28 . در وضو شستن صورت و دست ها تا چند مرتبه جایز است؟
آیات عظام امام، خامنه اى، فاضل و نورى: براى مرتبه اول واجب و مرتبه دوم جایز و مرتبه سوم و بیشتر از آن حرام است.56
آیات عظام بهجت، سیستانى، صافى و وحید: براى مرتبه اول واجب و مرتبه دوم مستحب و مرتبه سوم و بیشتر از آن حرام است.57
آیه اللّه تبریزى: براى مرتبه اول واجب و مرتبه دوم بنا بر نظر مشهور مستحب است ؛ ولى احتیاط واجب در دست چپ ترک مرتبه دوم است و براى مرتبه سوم و بیشتر از آن حرام است.58
آیه اللّه مکارم: براى مرتبه اول واجب و بنا بر احتیاط واجب ترک مرتبه دوم است و براى مرتبه سوم و بیشتر از آن حرام است.59
سه بار شستن
پرسش 29 . آیا شستن سه بار صورت و دست، وضو را باطل مى کند؟
همه مراجع: شستن سه مرتبه صورت و دست راست، به قصد وضو حرام است ؛ ولى وضو را باطل نمى کند و اگر دست چپ را سه مرتبه بشوید، مسح او اشکال پیدا کرده و وضو را باطل مى سازد.60
مسح سر
پرسش 30 . کسى که موهاى جلوى سرش بلند است و آن را بالاى سر جمع مى کند ؛ چگونه در هنگام وضو مسح نماید؟
همه مراجع: یا باید بیخ موها را مسح کند و یا فرق سر را باز کرده، پوست سر را مسح نماید.61
مسح پا
پرسش 31 . مقدار مسح پا از درازا چقدر است؟
آیات عظام امام، بهجت، فاضل، مکارم، نورى و وحید: باید پا را از سر یکى از انگشت ها تا برآمدگى روى پا، مسح کند و بنا بر احتیاط مستحب تا مفصل پا مسح نماید.62
آیات عظام تبریزى و صافى: باید پا را از سر یکى از انگشت ها تا برآمدگى روى پا، مسح کند و بنابر احتیاط واجب، تا مفصل پا مسح نماید.63
آیات عظام خامنه اى و سیستانى: باید پا را از سر یکى از انگشت ها تا مفصل، مسح کند.64
پرسش 32 . آیا لازم است مسح پا بر روى شست پا انجام گیرد؟
همه مراجع: لازم نیست مسح حتما به روى شست پا انجام شود و مسح یکى از انگشتان دیگر نیز کافى است.65
تبصره. آیه اللّه مکارم: اگر فقط از سر انگشت کوچک مسح بکشد کافى نیست.
رنگ مو
پرسش 33 . آیا رنگ مو و حنا و رنگ پوست میوه ها، مانع وضو است؟
همه مراجع: رنگ بدون جِرم، مانع نیست.66
موانع وضو
پرسش 34 . اگر بعد از وضو، در اعضا مانعى ببینیم، چه کنیم؟
همه مراجع (به جز سیستانى، مکارم و وحید ): اگر ندانید موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، وضویتان صحیح است ؛ ولى اگر در وقت وضو، به مانع توجه نداشته اید، بنابر احتیاط واجب، دوباره وضو بگیرید.67
آیات عظام مکارم و وحید: اگر ندانید موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، وضویتان صحیح است ؛ ولى اگر در هنگام وضو به آن توجه نداشته اید، باید دوباره وضو بگیرید.68
آیه اللّه سیستانى: اگر ندانید موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، وضویتان صحیح است ؛ ولى اگر در وقت وضو، به مانع توجه نداشته اید، بنابر احتیاط مستحب، دوباره وضو بگیرید.69
مداد چشم
پرسش 35 . مداد چشم و ریمل، در هنگام وضو چه حکمى دارد؟
همه مراجع: براى وضو، ریمل و مداد بیرون چشم ـ اگر جرم داشته باشد ـ باید برطرف شود ؛ ولى مقدارى که داخل چشم است، برطرف کردن آن لازم نیست.70
تبصره. بعد از برطرف کردن جرم مواد آرایشى، باقى ماندن رنگ آن مانع وضو نیست.
چرک زیر ناخن
پرسش 36 . اگر چرکى زیر ناخن باشد که مانع رسیدن آب مى شود، آیا وضو صحیح است؟
همه مراجع: اگر چرک ظاهر نباشد، وضو صحیح است.71
جوهر خودکار
پرسش 37 . آیا رنگ خودکار مانع از صحّت وضو است؟
همه مراجع: اگر جرم داشته باشد، مانع است و باید براى وضو، برطرف شود.72
تبصره. آیه اللّه مکارم مى گوید: در مورد جوهر خودکار به این نتیجه رسیده اند که جرم ضعیفى دارد و مانع از رسیدن آب به پوست نیست.73
کرم پوست
پرسش 38 . آیا مالیدن کرم به دست و صورت مانع وضو مى شود؟
همه مراجع: اگر به حدى باشد که مانع رسیدن آب به پوست نباشد، اشکال ندارد.74
تبصره. تشخیص این امر به عهده عرف است.75
ژل مو
پرسش 39 . مسح سر بر موهاى روغن زده شده، چگونه است؟
همه مراجع: اگر روغن به قدرى زیاد نباشد که مانع از رسیدن آب وضو در حال مسح، به پوست یا بیخ موهاى جلوى سر یا موها باشد، اشکال ندارد.76
وضو و نامحرم
پرسش 40 . آیا نگاه به نامحرم در حال وضو، باعث بطلان وضو مى شود؟
همه مراجع: نگاه عمدى به نامحرم حرام است ؛ ولى باعث بطلان وضو نمى شود.77
شیر آب وضو
پرسش 41 . بستن شیر آب در حال وضو، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اشکال ندارد.78
تبصره. اگر بعد از ریختن آب روى اعضاى وضو، نخست شیر آب بسته شود و سپس وضوى اعضا کامل شود:
1. از اسراف جلوگیرى خواهد شد، 2. براى مسح، اشکالى پیش نخواهد آمد.
شک در وضو
پرسش 42 . در هنگام غسل و وضو زیاد شک مى کنم، وظیفه ام چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى و وحید ): نباید به شک خود اعتنا کنید [ و مطابق متعارف مردم انجام دهید].79
آیات عظام تبریزى و وحید: اگر به حد وسواس برسید، نباید به شک خود اعتنا کنید [ و مطابق متعارف مردم انجام دهید].80
پرسش 43 . کسى که شک دارد وضو گرفته یا نه، آیا باید براى نماز وضو بگیرد؟
همه مراجع: آرى، باید وضو بگیرد.81
پرسش 44 . کسى که شک دارد وضویش باطل شده است یا نه، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: بنا مى گذارد که وضویش باقى است.82
شک بعد نماز
پرسش 45 . تکلیف کسى که بعد از نماز شک مى کند که در هنگام نماز وضو داشته یا نه، چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى، صافى، فاضل و وحید ): نمازى که خوانده، صحیح است ؛ ولى باید براى نمازهاى بعدى، وضو بگیرد.83
آیات عظام تبریزى، صافى، فاضل و وحید: چنانچه احتمال مى دهد، پیش از نماز به گرفتن وضو توجّه داشته، نمازى که خوانده صحیح است ؛ ولى باید براى نمازهاى بعدى، وضو بگیرد.84
فراموشى در وضو
پرسش 46 . اگر بعد از وضو یقین کنیم یکى از اعمال وضو را انجام نداده ایم، وظیفه چیست؟
همه مراجع: اگر موالات وضو از بین نرفته است، محل فراموش شده و بعد از آن را باید بشوید یا مسح کند و اگر موالات از بین رفته، باید از نو وضو بگیرد.85
وضو قبل از اذان
پرسش 47 . آیا قبل از اذان مى توان براى نماز وضو گرفت؟
همه مراجع: اگر به قصد داشتن طهارت و انجام کار مطلوبى مانند خواندن قرآن و یا گفتن ذکر وضو بگیرد، مى تواند نماز را نیز با همان وضو بخواند.86
خشکى اعضاى وضو
پرسش 48 . آیا خشک بودن اعضاى وضو، قبل از وضو لازم است؟
همه مراجع: خیر، لازم نیست ؛ مگر جاى مسح که باید خشک باشد.87
تبصره. اگر رطوبت جاى مسح به گونه اى کم باشد، که رطوبت کف دست بر آن غلبه کند و بگویند رطوبت مسح تنها از ترى کف دست است، اشکال ندارد.
دست کشیدن وضو
پرسش 49 . اگر هنگام وضو، به طور سهوى دست از پایین به بالا کشیده شود، آیا وضو صحیح است؟
همه مراجع: اگر عرفاً از بالا به پایین شسته شود، وضو صحیح است ؛ هر چند به طور سهوى دست به طرف بالا کشیده شود.88
راه رفتن در وضو
پرسش 50 . اگر هنگام مسح کشیدن راه برویم، وضو باطل مى شود؟
همه مراجع: راه رفتن در حال مسح اشکال ندارد.89
خوردن در وضو
پرسش 51 . اگر در حین وضو چیزى بخوریم، وضویمان درست است؟
همه مراجع: خوردن چیزى در حال وضو اشکال ندارد ؛ ولى بهتر است از کارهایى که حضور قلب را هنگام وضو از بین مى برد، پرهیز شود.90
حفظ وضو
پرسش 52 . وضوى کسى که از خروج باد معده خوددارى مى کند، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: وضوى او باطل نیست.91
خواب وضودار
پرسش 53 . خواب در چه حدى وضو را باطل مى کند؟
همه مراجع: اینکه چشم نبیند و گوش نشنود و اگر یکى از این دو مشخصه نباشد، وضو باطل نمى شود.92
وضوى خانم ها
پرسش 54 . وضو گرفتن زن در جایى که مرد نامحرم او را مى بیند، چگونه است؟
همه مراجع: گناه کرده ؛ ولى وضویش صحیح است.93
ترشحات زنانه
پرسش 55 . آیا ترشحات معمولى خانم ها، وضو را باطل مى کند؟
همه مراجع: خیر ؛ مگر آنکه به منى یا بول بودن آن یقین کند.94
وضوى جبیره
پرسش 56 . کسى که دست راست یا چپش شکسته و داخل گچ است، چگونه وضو بگیرد؟
آیات عظام امام، خامنه اى، سیستانى، صافى، فاضل و نورى: باید وضوى جبیره اى بگیرد.95
آیه اللّه بهجت: باید وضوى جبیره اى بگیرد و بنا بر احتیاط واجب، تیمم هم کند.96
آیات عظام تبریزى، مکارم و وحید: بنا بر احتیاط واجب، باید هم وضوى جبیره اى بگیرد و هم تیمّم کند.97
تبصره 1 . جبیره ؛ یعنى، پارچه و پمادى که روى محل زخم یا شکستگى گذاشته مى شود. شخص یاد شده، مى تواند وضوى جبیره اى را به روش زیر انجام دهد: ابتدا صورت را (با دست چپ یا با گرفتن زیر شیر و یا فرو بردن در آب ) بشوید و سپس دست راست را وضوى جبیره اى دهد (با دست مرطوب بر روى آن باند یا گچ بکشد ) بعد دست چپ را مانند صورت بشوید. آن گاه با رطوبت آن سر و روى پاها را مسح کند.
تبصره 2 . همه مراجع دست کشیدن با آب وضو روى جبیره را لازم مى دانند و آیه اللّه مکارم رساندن آب را نیز کافى مى داند اگرچه با زیر شیر آب قرار گرفتن و پا در آب فرو بردن باشد.
احکام غسل
اهمیت غسل
پرسش 57 . درباره غسل و اهمیت آن توضیح دهید؟
«وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا»98؛ «هنگامى که جنب شدید، خود را بشویید (غسل دهید)».
غسل در لغت به معناى شستن چیزى براى ازبین بردن چرک آن است ودراصطلاح فقه عبارت است از: «شستن تمام بدن، به قصد قربت و اطاعت از فرمان الهى».
غسل دو نوع است: غسل واجب و غسل مستحبى.
غسل هاى واجب عبارت است از: غسل جنابت، حیض، نفاس، استحاضه، مس میت، غسل میت و غسلى که به واسطه نذر و قسم و مانند آن واجب مى شود.
تعداد غسل هاى مستحبى فراوان است که در کتاب هاى مفصل از آنها نام برده شده است.
در میان غسل هاى واجب مهم ترین آنها غسل جنابت است. اصل غسل جنابت به تنهایى واجب نیست ؛ بلکه براى انجام برخى کارها (مانند نماز، مس قرآن و... ) به دستور شرع واجب شده است و انجام دادن این گونه اعمال بدون غسل، گناه است ؛ بلکه در برخى موارد عمل باطل خواهد بود.
غسل جنابت داراى دو فایده و فلسفه مهم است:
1. طبق تحقیقات دانشمندان، در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتى وجود دارد که تمام فعالیت هاى بدن را کنترل مى کند: اعصاب سمپاتیک و اعصاب پاراسمپاتیک. این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان گسترده است. وظیفه اعصاب سمپاتیک، تند کردن و وظیفه اعصاب پاراسمپاتیک، کند کردن فعالیت دستگاه هاى مختلف بدن است. گاهى جریان هایى در بدن رخ مى دهد که این تعادل را به هم مى زند ؛ از جمله آنها حالت ارگاسم (اوج لذت جنسى ) است که معمولاً مقارن خروج منى صورت مى گیرد. از امورى که مى تواند اعصاب سمپاتیک را به کار وا دارد و تعادل از دست رفته را تأمین کند، تماس آب با بدن است و از آنجا که تأثیر ارگاسم روى تمام اعضاى بدن به طور محسوس دیده مى شود، دستور داده شده که بعد از آمیزش جنسى یا خروج منى، تمام بدن با آب شسته شود.
2. غسل جنابت یک دستور اسلامى براى پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت، در طول زندگى است. همواره عده اى از نظافت خود غافل مى شوند ؛ ولى این حکم اسلامى آنان را وادار مى کند که در فاصله هاى مختلف خود را شست و شو دهند و بدن را پاک نگه دارند. البته موارد یاد شده، تنها به عنوان حکمت و فلسفه غسل به شمار مى آید و به هیچ وجه ملاک اصلى وجوب غسل نیست ؛ چه اینکه غسل یک واجب تعبدى است و نیاز به قصد قربت دارد. از این رو کسى که تازه بدن خود را شسته ؛ ولى از او منى خارج شده است، باز باید غسل را انجام دهد.99
غسل را به دو صورت مى توان انجام داد: ترتیبى و ارتماسى. در غسل ترتیبى ابتدا سر و گردن، سپس نیمه راست و بعد از آن نیمه چپ بدن شسته مى شود.100 در غسل ارتماسى بدن یکباره در آب قرار مى گیرد (مانند غسل در استخر ). در هر دو روش، دست کشیدن لازم نیست ؛ بلکه همین اندازه که به نیت غسل، آب به تمام نقاط بدن برسد، کافى است. تمام شرط هایى که براى صحیح بودن وضو لازم است، در صحیح بودن غسل نیز شرط است ؛ ولى در چند چیز با وضو تفاوت دارد:
1. در غسل موالات شرط نیست.
2. در غسل شستن از بالا به پایین لازم نیست.101
3. در غسل باید آب به پوست بدن برسد ؛ ولى در وضو اگر پوست صورت از لاى موها پیدا نباشد، لازم نیست.
کیفیت انجام دادن غسل براى انواع واجب و مستحب آن، به یک شکل است و هیچ تفاوتى با هم ندارد.
غسل چند منظوره
پرسش 58 . آیا کسى که چند غسل بر ذمّه او هست، مى تواند به نیت همه یک غسل انجام دهد؟
همه مراجع: آرى، مى تواند.102
پرسش 59 . اگر کسى براى انجام غسل خاصى (مانند غسل جنابت) نیت کند و آن را به جا آورد، آیا از سایر غسل ها کفایت مى کند؟
آیات عظام امام، خامنه اى، صافى و مکارم: اگر غسل جنابت باشد و به قصد آن غسل کند، از سایر غسل ها کفایت مى کند؛ ولى اگر غیر غسل جنابت باشد بنا بر احتیاط واجب از سایر غسل ها کفایت نمى کند.103
آیة اللّه بهجت: اگر غسل واجب باشد و به قصد آن غسل کند، از سایر غسل ها کفایت مى کند؛ ولى اگر غسل مستحبى را قصد کند، تنها از غسل هاى مستحبى کفایت مى کند.104
آیات عظام تبریزى، سیستانى، فاضل و وحید: به قصد هر کدام انجام دهد از سایر غسل ها کفایت مى کند.
غسل زیر دوش
پرسش 60 . آیا مى توان با دوش حمام غسل ارتماسى گرفت؟
همه مراجع: خیر، غسل ارتماسى زیر دوش حمام صحیح نیست و باید غسل ترتیبى انجام داد.105
مبطلات غسل
پرسش 61 . آیا بعد از غسل، خارج شدن بول و باد معده آن را باطل مى کند؟
همه مراجع: خیر، غسل باطل نمى شود ؛ ولى باید براى نماز وضو بگیرد.106
غسل و باد معده
پرسش 62 . اگر در اثناى غسل جنابت، حدث اصغر (بول، باد معده و... ) خارج شود، آیا غسل صحیح است؟
آیات عظام امام، خامنه اى، صافى، فاضل و نورى: غسل باطل نمى شود ؛ و آن را تمام کند ؛ ولى بهتر (احتیاط مستحب ) است آن را به قصد آنچه بر ذمّه او است (از اتمام یا اعاده ) از سر گیرد. در هر صورت باید براى نماز و هر کارى که در آن طهارت لازم است، وضو نیز بگیرد.107
آیه اللّه بهجت: لازم نیست غسل را تمام کند و بنابر احتیاط واجب باید آن را به قصد آنچه بر ذمه او است (اتمام یا اعاده )، از سر گیرد و براى نماز و هر کارى که در آن طهارت لازم است، وضو نیز بگیرد.108
آیه اللّه تبریزى: باید غسل را از سر گیرد و بنابر احتیاط واجب، باید براى نماز و هر کارى که در آن طهارت لازم است، وضو نیز بگیرد.109
آیه اللّه سیستانى: غسل باطل نمى شود ؛ ولى بنابر احتیاط واجب، باید براى نماز و هر کارى که در آن طهارت لازم است، وضو بگیرد.110
آیه اللّه مکارم: بنابر احتیاط واجب، باید غسل را از سر گیرد و براى نماز و هر کارى که در آن طهارت لازم است، وضو نیز بگیرد.111
آیه اللّه وحید: بنابر احتیاط واجب باید غسل را تمام کند و دوباره از سر گیرد و براى نماز و هر کارى که در آن طهارت لازم است، وضو نیز بگیرد.112
غسل موهاى بلند
پرسش 63 . آیا در غسل شستن موهاى بلند بدن واجب است؟
همه مراجع (به جز امام، فاضل، مکارم و نورى): خیر شستن موهاى بلند واجب نیست.113
آیات عظام امام، فاضل، مکارم و نورى: بنا بر احتیاط واجب شستن موهاى بلند هم واجب است.114
تبصره. اگر رساندن آب به پوست، بدون شستن آنها ممکن نباشد ؛ باید موهاى بلند را بشوید که آب به بدن برسد.
شک در غسل
پرسش 64 . اگر بعد از اتمام غسل، در صحّت غسل شک کنیم، تکلیف چیست؟
همه مراجع: غسل صحیح است.115
فراموشى در غسل
پرسش 65 . اگر پس از غسل بفهمد جایى از بدن را نشسته، تکلیف چیست؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى، خامنه اى، فاضل و نورى: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار کافى است و اگر از سمت راست باشد، باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشوید و اگر از سرو گردن باشد، باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره سمت راست و سپس سمت چپ بدن را بشوید.116
آیه اللّه تبریزى: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار کافى است و اگر از سمت راست باشد، احتیاط مستحب آن است که بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشوید و اگر سر و گردن باشد، باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف راست و چپ را بشوید.117
آیات عظام سیستانى و مکارم: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار کافى است و اگر از سمت راست باشد، احتیاط مستحب آن است که بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشوید و اگر از سرو گردن باشد، بنابر احتیاط واجب، باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره بدن را بشوید.118
آیه اللّه وحید: اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار کافى است و اگر از سمت راست باشد، احتیاط (واجب ) آن است که باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشوید و اگر از سر و گردن باشد، باید بعد از شستن آن، دوباره طرف راست و چپ را بشوید.119
احکام جنابت
پرسش 66 . راه هاى تشخیص جنابت چیست؟
همه مراجع: به دو چیز انسان جنب مى شود:
1. آمیزش جنسى به مقدار دخول نسبت به مرد و زن [ اگرچه منى بیرون نیاید].
2. بیرون آمدن منى، چه در خواب باشد یا بیدارى، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بى شهوت، با اختیار باشد یا بى اختیار.120
پرسش 67 . وذى، مذى و ودى را توضیح دهید؟
همه مراجع: «مذى» به آبى گویند که گاه بعد از ملاعبه و بازى کردن از انسان بیرون مى آید.
«وذى» به آبى گویند که گاه بعد از منى بیرون مى آید.
«ودى» به آبى گویند که گاه بعد از بول بیرون مى آید و کمى سفید و چسبنده است.
همه این آب ها در صورتى که مجرا آلوده به بول و منى نباشد، پاک است.121
تبصره. فایده استبرا از بول این است که اگر آب مشکوکى بعد از آن خارج شود، پاک است و وضو را هم باطل نمى کند ؛ اما اگر استبرا نکرده، باید وضو را اعاده کند و محل را بشوید. فایده استبرا از منى این است که اگر رطوبت مشکوکى از او خارج شود و نداند منى است یا یکى از آب هاى پاک، غسل ندارد و اگر استبرا نکند و احتمال دهد ذرات منى در مجرا باقى بوده و همراه بول یا رطوبت دیگرى خارج شده، باید دوباره غسل کند.
تشخیص منى
پرسش 68 . راه تشخیص منى و احتلام در مرد چیست؟
همه مراجع (به جز بهجت، صافى و مکارم ): خروج منى در مرد داراى سه نشانه است: 1. همراه با شهوت باشد. 2. با جستن بیرون آید. 3. بدن سست شود. اگر هیچ یک از نشانه هاى سه گانه و یا یکى از آنها را نداشت، حکم به منى نمى شود ؛ مگر آنکه از راه دیگرى یقین کند که منى است.122
آیات عظام بهجت و مکارم: خروج منى در مرد داراى دو نشانه است:
1. همراه با شهوت باشد.
2. با جستن بیرون آید. اگر هیچ یک از دو نشانه یا یکى از آن دو را نداشت، حکم به منى نمى شود ؛ مگر آنکه از راه دیگرى یقین کند که منى است.123
آیه اللّه صافى: اگر با شهوت و جستن بیرون آید و یا با جستن بیرون آید و بدن سست شود، آن رطوبت حکم منى را دارد و اگر هیچ یک از این دو نشانه را نداشت، حکم به منى نمى شود ؛ مگر آنکه از راه دیگرى اطمینان پیدا کند که منى است.124
جنابت زن
پرسش 69 . راه تشخیص منى و احتلام در زن چیست؟
همه مراجع (به جز تبریزى، بهجت و نورى ): خروج ترشّحات زن، اگر همراه با شهوت (اوج لذت جنسى ) باشد، حکم به جنابت آنان مى شود و لازم نیست با جستن بیرون آید و بدن سست شود و اگر بدون شهوت باشد، حکم به منى نمى شود ؛ مگر آنکه از راه دیگرى یقین کند منى است.125
آیه اللّه بهجت: خروج ترشّحات زن اگر همراه با شهوت (اوج لذت جنسى ) باشد و با جستن بیرون آید، حکم به منى مى شود و اگر هیچ یک از دو علامت و یا یکى از آنها را نداشت، حکم به منى نمى شود ؛ مگر آنکه از راه دیگرى یقین کند منى است.126
آیات عظام تبریزى و نورى: خروج ترشّحات زن اگر همراه با شهوت خاصى (اوج لذت جنسى ) باشد و بدن پس از آن سست شود، حکم به منى مى شود و اگر هیج یک از دو نشانه یا یکى از آنها را نداشت، حکم به منى نمى شود ؛ مگر آنکه از راه دیگرى یقین کند منى است.127
پاکى ترشّحات زنانه
پرسش 70 . آیا ترشّحات و رطوبت هایى که از بانوان خارج مى شود، پاک است؟
همه مراجع: ترشّحات مزبور پاک است و غسل ندارد ؛ مگر آنکه یقین کنند بول یا منى است.128
محرمات جنب
پرسش 71 . کارهایى که براى شخص جنب حرام است، کدامند؟
چند چیز بر شخص جنب حرام است:
1. گذاشتن چیزى در مسجد،
2. خواندن آیه هاى سجده واجب،129
3. رفتن به مسجد الحرام و مسجد النبى،130
4. رساندن جایى از بدن به خط قرآن و اسم خداوند،
5. توقف در سایر مساجد و حرم امامان (علیهم السلام) (احتیاط واجب ).131
مکروهات جنب
پرسش 72 . کارهایى که براى شخص جنب مکروه است، کدامند؟
چند چیز بر شخص جنب مکروه است:
1. خوردن و آشامیدن،
2. خوابیدن بدون وضو،132
3. همراه داشتن قرآن،
4. مالیدن روغن به بدن،
5. آمیزش بعد از احتلام،
6. خضاب با حنا و مانند آن،
7. تماس بدن با جلد یا حاشیه قرآن،
8. خواندن بیشتر از هفت آیه از سوره هایى که سجده واجب ندارد.
غسل جایگزین وضو
پرسش 73 . با چه غسل هایى مى توان نماز خواند؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى و فاضل: تنها با غسل جنابت مى توان نماز خواند ؛ ولى با غسل هاى دیگر باید وضو هم گرفت.133
آیات عظام تبریزى، سیستانى، مکارم، نورى و وحید: با همه غسل هاى واجب و مستحب ـ غیر از غسل استحاضه متوسطه ـ مى توان نماز خواند ؛ اگر چه احتیاط مستحب آن است که [ در غیر غسل جنابت] وضو هم بگیرد.134
نیت غسل جنابت
پرسش 74 . به قصد غسل جنابت به حمام رفتم ؛ ولى وقتى که بیرون آمدم شک کردم غسل را انجام داده ام یا نه، تکلیف چیست؟
همه مراجع: باید بنا را بر انجام ندادن بگذارید و غسل تان را با نیت مربوطه به جا آورید.135
زمان غسل جنابت
پرسش 75 . آیا غسل جنابت، فورى بر انسان واجب مى شود؟
همه مراجع: خیر، غسل جنابت تنها براى نماز و کارهایى که در آن، طهارت شرط است، واجب مى شود.136
مدت غسل جنابت
پرسش 76 . با غسل جنابت تا چه زمانى مى توان نماز خواند؟
همه مراجع: تا زمانى که یکى از مبطلات وضو رخ ندهد، مى توان با آن نماز خواند.137
غسل پیش از وقت
پرسش 77 . آیا مى شود غسل جنابت را قبل از وقت نماز انجام داد؟
همه مراجع: اگر به قصد قربت و داشتن طهارت غسل کند، کافى است و با آن مى تواند نماز بخواند.138
تیمم و جنابت عمدى
پرسش 78 . کسى که نمى تواند غسل کند، ولى تیمم برایش ممکن است ؛ آیا مى تواند با همسر خود نزدیکى کند و با تیمم نماز بخواند؟
همه مراجع (به جز فاضل ): آرى، مى تواند با همسر خود نزدیکى کند ؛ خواه بعد از داخل شدن وقت نماز باشد، یا پیش از آن.139
آیه اللّه فاضل: پیش از داخل شدن وقت نماز، مانعى ندارد و بعد از آن ـ اگر بدون جهت با عیال خود نزدیکى کند ـ اشکال دارد ؛ ولى اگر نزدیکى براى لذت بردن یا امر عقلایى دیگر باشد، اشکال ندارد.140
شک در منى
پرسش 79 . اگر در خواب مایعى از انسان خارج شود که نمى داند منى است یا نه، حکمش چیست؟
همه مراجع: اگر نشانه هاى منى را داشته باشد، غسل واجب مى شود و در صورت شک غسل واجب نیست.141
شک در جنابت
پرسش 80 . صبح بعد از بیدارى متوجه مى شوم که محتلم شده ام ؛ در حالى که اصلاً هیچ گونه لذتى در خود حس نکرده ام، آیا غسل واجب است؟
همه مراجع (به جز صافى ): اگر نشانه هاى منى یا یکى از آنها را نداشته باشد و یا در آنها شک کند، غسل واجب نمى شود ؛ مگر آنکه از راه دیگرى یقین کند که منى است.142
آیه اللّه صافى: اگر هیچ یک از نشانه هاى منى را نداشته باشد و یا در آنها شک پیدا نماید غسل واجب نمى شود ؛ مگر آنکه از راه دیگرى اطمینان پیدا کند که منى است.143
رطوبت بعد غسل
پرسش 81 . بعد از غسل جنابت، آب مشکوکى از من خارج مى شود، آیا نجس است و غسل لازم دارد؟
همه مراجع: اگر پیش از انجام دادن غسل، بول کرده باشد، این آب پاک است و غسل ندارد و در غیر این صورت حکم منى را دارد.144
تبصره. فرض مسئله جایى است که شخص به دلیل بیرون آمدن منى، جنب شده و پس از غسل، رطوبت مشکوکى از وى خارج شده است. اما اگر جنابت او از راه آمیزش ـ بدون خروج منى ـ بوده و پس از غسل رطوبت مشکوکى مشاهده کرده، پاک است و غسل ندارد ؛ هر چند پیش از غسل بول نکرده باشد.
جنابت و تأخیر نماز
پرسش 82 . کسى که بعد از اذان صبح با حالت احتلام از خواب بیدار مى شود، آیا مى تواند نماز خود را تا نزدیک طلوع آفتاب به تأخیر اندازد و با تیمم نماز بخواند؟
همه مراجع: اگر نماز خود را به تأخیر اندازد، تا جایى که وقت تنگ شود، گناه کرده است. در این صورت باید تیمم کند و نماز خود را بخواند و نماز او صحیح است.145
احکام استمنا
تعریف استمنا
پرسش 83 . استمنا چیست؟
همه مراجع: «استمنا» آن است که انسان با خود یا دیگرى کارى کند که از او منى بیرون آید. انجام دادن آن حرام است146 و در صورت خروج منى، غسل جنابت واجب مى شود.
حرمت خودارضایى
پرسش 84 . آیا خودارضایى در صورتى که به حد خروج منى نرسد، باز هم حرام است؟
همه مراجع (به جز تبریزى، سیستانى و وحید ): آرى، حرام است ؛ ولى غسل بر او واجب نمى شود.147
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: بنا بر احتیاط واجب حرام است ؛ ولى غسل بر او واجب نمى شود.148
تبصره. فرض مسئله جایى است که با خودارضایى قصد خروج منى دارد.
استمنا در شرایط خاص
پرسش 85 . برخى از روان شناسان، استمنا را در شرایطى که امکان حفظ تعادل روحى سالم وجود ندارد، توجیه مى کنند ؛ نظر مراجع چیست؟
همه مراجع: استمنا در هر شرایطى حرام است ؛ مگر در جایى که براى معالجه و درمان بوده و درمان آن نیز تنها منحصر به استمنا باشد.149
حرمت استمنا
پرسش 86 . کسى که شرایط ازدواج برایش فراهم نیست و از نظر غریزه جنسى در سختى به سر مى برد، آیا مى تواند استمنا کند؟
همه مراجع: خیر، استمنا در هیچ شرایطى جایز نیست.150
استمنا و آزمایشگاه
پرسش 87 . براى تشخیص اینکه مرد قادر بر بچه دار شدن هست، آیا مى تواند استمنا کند تا آزمایش هاى پزشکى بر روى منى او، انجام شود؟
همه مراجع: خیر، این کار جایز نیست ؛ مگر آنکه ضرورتى ایجاب کند.151
تبصره. چنانچه در موردى، ضرورت ایجاب نماید که شخص استمنا کند ؛ در صورتى که همسر دارد، واجب است این عمل را به وسیله او انجام دهد (نه با اعضا و جوارح خود).
کفاره استمنا
پرسش 88 . آیا استمنا کفاره دارد؟ کفاره آن چیست؟
همه مراجع: خیر، کفاره ندارد ؛ ولى باید توبه کند و از این کار دست بردارد.152
استمنا با همسر
پرسش 89 . شخصى به قصد اینکه از همسرش منى خارج شود، او را با دست تحریک مى کند ؛ آیا این کار از نظر شرعى جایز است؟
همه مراجع: آرى، استمنا به وسیله بدن همسر جایز است.153
تصاویر تحریک کننده
پرسش 90 . آبى که هنگام خواندن مطالب مهیّج و یا دیدن تصاویر محرک از انسان خارج مى شود، چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر یقین کند که منى است یا نشانه هاى منى را داشته باشد، غسل واجب مى شود و در صورت شک، آن رطوبت پاک است و غسل ندارد.154
جلوگیرى منى
پرسش 91 . آیا بر کسى که خودارضایى مى کند ؛ ولى نمى گذارد منى خارج شود، غسل واجب است؟
همه مراجع: خیر، تا از او منى خارج نشود، غسل واجب نیست.155
احکام تیمم
اهمیت تیمم
پرسش 92 . درباره دلیل تیمم و فایده آن برایم توضیح دهید؟
«فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً »156 ؛ «[ اگر] آب [ براى غسل یا وضو] نیابید، با خاک پاکى تیمم کنید».
«تیمم» در لغت به معناى قصد و اراده کردن است و در اصطلاح فقه «عملى است که در شرایط خاص، جایگزین وضو و غسل مى شود».
تیمم به این صورت انجام مى گیرد: ابتدا کف دو دست را بر چیزى که تیمم بر آن جایز است، مى زنیم. سپس هر دو دست را بر تمام پیشانى و دو طرف آن ـ از جایى که موى سر مى روید ـ تا روى ابروها و بالاى بینى مى کشیم. بعد با کف دست چپ، بر تمام پشت دست راست ـ از مچ تا سر انگشتان ـ و در آخر کف دست راست را بر تمام پشت دست چپ مى کشیم (انگشتان هم جزو کف دست است ).157
تیمم دو فایده و فلسفه مهم دارد:
1. فایده بهداشتى:
خاک به جهت داشتن باکترى هاى فراوان، مى تواند آلودگى ها را از بین ببرد. این باکترى ها معمولاً در سطح زمین ـ که از هوا و نور آفتاب بهتر استفاده مى کنند ـ فراوانند. از این نظر خاک مى تواند تا حدودى جانشین آب شود. با این تفاوت که آب حلاّل است ؛ یعنى، میکروب ها را حل کرده و با خود مى برد ؛ ولى خاک میکروب کش است و خاکى این اثر بخشى را دارد که کاملاً پاک باشد. از این رو قرآن از آن به «طیّب» تعبیر کرده است.
2. فایده اخلاقى:
تیمم یکى از عبادات است ؛ زیرا انسان پیشانى خود را ـ که شریف ترین عضو او است ـ با دستى که بر خاک زده، لمس مى کند تا فروتنى و تواضع خود را در پیشگاه خداوند متعال آشکار سازد و به دنبال این کار، متوجه نماز و یا سایر عباداتى شود که در آن وضو و غسل شرط است. به این ترتیب تیمّم در پرورش روح تواضع و عبودیت و شکر گزارى در بندگان اثر دارد.158
تیمم بر دو نوع است:
تیمم بدل از وضو و تیمم بدل از غسل. کسى که وظیفه اش تیمم است، تا هنگامى که عذر او باقى است، مى تواند تمام کارهایى را که با وضو و غسل انجام مى دهد، با تیمّم به جا آورد. اگر یکى از امور باطل کننده وضو، از او سر بزند، تیممش باطل مى شود. باید دانست که تیمم تنها بر زمین و هر چه که این عنوان بر آن صدق مى کند (خاک، ریگ، کلوخ، سنگ مرمر و سایر اقسام سنگ ها ) جایز است.159
موارد تیمم
پرسش 93 . در چه مواردى باید تیمم کنیم؟
1. وقت تنگ باشد.
2. دسترسى به آب نباشد.
3. آب براى انسان ضرر داشته باشد.
4. بدن یا لباس او نجس بوده و آب بیش از تطهیر آن نیست و لباس دیگرى ندارد.
5. اگر آب را به مصرف وضو یا غسل برساند، افراد مرتبط با او از تشنگى هلاک یا بیمار مى شوند و یا به سختى مى افتند.
جنابت و میهمانى
پرسش 94 . اگر شخص در جایى که مهمان است جنب شود، آیا به جهت خجالت مى تواند به جاى غسل، تیمّم کند؟
همه مراجع: خجالت مجوز تیمّم نیست و باید غسل کند.160
تبصره. چنانچه صبر کند تا وقت نماز تنگ شود ـ اگر چه گناه کرده ـ تیمّم او در آن هنگام صحیح است و مى تواند پس از تطهیر بدن و لباس، با آن نماز بخواند.
تیمم بدل از وضو
پرسش 95 . آیا فرقى بین تیمّم بدل از وضو و غسل است؟ کیفیت هر دو را بیان کنید؟
آیات عظام امام، مکارم و نورى: کیفیت تیمم در هر دو به یک شکل است؛ ولى بهتر است در تیمم بدل از غسل، بعد از مسح صورت و دست ها یک بار دیگر دست ها را بر زمین زند و با آن پشت دست راست و سپس پشت دست چپ را مسح کند.161
آیات عظام بهجت، تبریزى، سیستانى، صافى و وحید: کیفیت تیمم در هر دو به یک شکل است؛ ولى بهتر است در هر دو، بعد از مسح صورت و دست ها یک بار دیگر دست ها را بر زمین زند و با آن پشت دست راست و سپس پشت دست چپ را مسح کند.162
آیه اللّه خامنه اى: کیفیت تیمم در هر دو به یک شکل است و احتیاط واجب آن است در هر دو، بعد از مسح صورت و دست ها یک بار دیگر دست ها را بر زمین زند و با آن پشت دست راست و سپس پشت دست چپ را مسح کند.163
آیه اللّه فاضل: کیفیت تیمم در هر دو به یک شکل است؛ ولى بهتر است در هر دو، زدن دست ها بر زمین سه بار انجام گیرد، به این ترتیب که دو مرتبه پشت سر هم دست ها را بر زمین زند و بر پیشانى بکشد و یک مرتبه دیگر بر زمین زند و بر پشت دست ها بکشد.164
تیمم بدل از غسل
پرسش 96 . آیا بعد از تیمم بدل از غسل، تیمم بدل از وضو نیز لازم است؟
همه مراجع (به جز سیستانى، مکارم، نورى و وحید ): در تیمم بدل از غسل جنابت، براى نماز، وضو یا تیمم بدل از وضو لازم نیست ؛ ولى در تیمم بدل از سایر غسل ها، براى نماز وضو یا تیمم بدل از وضو نیز لازم است.165
آیات عظام سیستانى، مکارم، نورى و وحید: خیر، لازم نیست براى نماز، وضو یا تیمّم بدل از وضو بگیرد (خواه غسل جنابت باشد یا غسل هاى دیگر )، به جز غسل استحاضه متوسطه ؛ ولى اگر به جا آورد، بهتر (احتیاط مستحب ) است.166
وقت تیمم
پرسش 97 . کسى که شک دارد اگر غسل کند، وقت براى نماز او مى ماند یا نه ؛ تکلیفش چیست؟
همه مراجع: در این صورت، باید تیمم کند.167
نماز با تیمم
پرسش 98 . پس از بر طرف شدن عذر، آیا نمازهایى را که با تیمم خوانده ایم، باید دوباره قضا کنیم؟
همه مراجع: خیر، قضا لازم نیست.168
پرسش 99 . آیا کسى که براى جنابت، تیمم بدل از غسل کرده است، مى تواند نمازهاى بعدى را نیز با آن تیمم بخواند؟
همه مراجع: آرى، تا هنگامى که تیمم و عذرش باقى است، مى تواند با همان تیمم نمازهاى بعدى را بخواند.169
محل تیمم
پرسش 100 . آیا لازم است محل تیمم گرد و غبار هم داشته باشد؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى، فاضل، مکارم و نورى: خیر ؛ ولى مستحب است گردى هم داشته باشد.170
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: تا آنجا که امکان دارد، بنابر احتیاط واجب باید گردى هم داشته باشد.171
تیمم و قرآن
پرسش 101 . آیا کسى که وظیفه اش به جاى غسل تیمم بوده، مى تواند دست به قرآن بزند و یا به مسجد برود؟
آیات عظام امام و نورى: اگر به جهت ضرر داشتن آب و مانند آن، تیمم کرده ـ در صورتى که تیمم و عذرش باقى است ـ مى تواند کارهاى یاد شده را انجام دهد. اما اگر به جهت تنگى وقت، به جاى غسل تیمم کرده است، بنابر احتیاط واجب نمى تواند.172
آیات عظام بهجت، تبریزى، سیستانى، خامنه اى، صافى، فاضل و وحید: اگر به جهت ضرر داشتن آب و مانند آن، تیمم کرده ـ در صورتى که تیمم و عذرش باقى است ـ مى تواند کارهاى یاد شده را انجام دهد. اما اگر به جهت تنگى وقت، به جاى غسل تیمم کرده است، نمى تواند.173
آیه اللّه مکارم: اگر تیمم و عذرش باقى است، مى تواند کارهاى یاد شده را انجام دهد.174
احکام اسماى متبرکه
اسماى جلاله
پرسش 102 . حکم تماس بدن با اسماى جلاله، بدون وضو چگونه است؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى و نورى: مس اسماى بارى تعالى ـ به هر زبان و کیفیتى که نوشته شده باشد ـ بدون وضو جایز نیست.175
آیات عظام تبریزى، سیستانى، فاضل، مکارم و وحید: مس اسماى بارى تعالى ـ به هر زبان و کیفیتى که نوشته شده باشد ـ بنابر احتیاط واجب، بدون وضو جایز نیست.176
پرسش 103 . لمس کردن کلمه «بسمه تعالى» و یا «ا...» ـ که به جاى کلمه «اللّه» مى نویسند ـ بدون وضو چه حکمى دارد؟
امام: مس اسماى بارى تعالى یا جزئى از آنها ـ به هر زبان و کیفیتى که نوشته شده باشد ـ بدون وضو جایز نیست.177
آیات عظام بهجت، صافى: بنابر احتیاط واجب، بدون وضو مس نکنند.178
آیات عظام تبریزى، خامنه اى، سیستانى، فاضل، مکارم و نورى: اشکال ندارد (هر چند بهتر است که مس نکنند ).179
آیه اللّه وحید: مس «ا...» اشکال ندارد ؛ ولى مس «بسمه تعالى» بنابر احتیاط واجب جایز نیست.180
آرم جمهورى اسلامى
پرسش 104 . آیا مس کردن نقش آرم جمهورى اسلامى ایران ـ که روى نامه ها و... وجود دارد ـ حرام است؟
آیات عظام امام، تبریزى، سیستانى، صافى، وحید و نورى: بنابر احتیاط واجب بدون طهارت مس نکنند.181
آیه اللّه بهجت: مس آن، بدون طهارت جایز نیست.182
آیه اللّه خامنه اى: چنانچه در نظر عرف اسم جلاله محسوب و خوانده شود، مس آن بدون طهارت حرام است.183
آیات عظام فاضل و مکارم: اشکال ندارد ؛ ولى بهتر است آن را مس نکنند.184
اسامى معصومین
پرسش 105 . لمس کردن نام نبى اکرم (صلی الله علیه و آله) وسلم، امامان (علیهم السلام) و حضرت زهرا علیهاالسلامبدون وضو چگونه است؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى، فاضل، مکارم و نورى: بنابر احتیاط واجب اسماى آنان را بدون وضو مس نکند.185
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: بهتر (احتیاط مستحب ) است اسماى آنان را بدون وضو مس نکند.186
اسم «عبداللّه»
پرسش 106 . افرادى که اسمشان «عبداللّه» و «حبیب اللّه» و... است، اگر بدون وضو آن را بنویسند و مس کنند، چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى و نورى: مس اسم «اللّه» بدون وضو جایز نیست ؛ هر چند جزئى از اسم مرکب باشد.187
آیات عظام تبریزى، سیستانى و فاضل: اشکال ندارد ؛ هر چند بهتر است که مس نکنند.188
آیات عظام مکارم و وحید: بنابر احتیاط واجب، مس اسم «اللّه» بدون وضو جایز نیست ؛ هر چند جزئى از اسم مرکب باشد.189
گردن بند اسماى جلاله
پرسش 107 . استفاده از گردن بند منقش به نام خدا چه حکمى دارد؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، صافى و نورى: استفاده از آن مانع ندارد ؛ ولى بدون طهارت، آن را مس نکنند.190
آیات عظام تبریزى، سیستانى، فاضل، مکارم و وحید: استفاده از آن مانع ندارد ؛ ولى بنابر احتیاط واجب، مس اسم «اللّه» بدون وضو جایز نیست.191
تبصره. استفاده از گردن بند یاد شده، غیر از تماس بدن با آن است. آنچه ممنوع است، تنها تماس است ؛ نه استفاده از آن. بنابراین اگر کسى آن را روى لباس خود بیندازد و یا روکش براى آن بگذارد و بدون طهارت هم باشد، اشکال ندارد.
گردن بند قرآن
پرسش 108 . آویختن گردن بندى که روى آن آیه قرآن نوشته شده است، در ایام عادت چه حکمى دارد؟
همه مراجع: استفاده از گردن بند مانع ندارد ؛ باید نوشته آیه قرآن با بدن تماس پیدا نکند.192
عقیق اسماى جلاله
پرسش 109 . آیا مى توان عقیقى که روى آن اسماى متبرکه نوشته شده، به گردن انداخت و با آن به دستشویى رفت؟
همه مراجع: اگر باعث هتک و بى حرمتى نشود، اشکال ندارد.193
احکام نماز
اهمیت نماز
پرسش 110 . درباره وجوب نماز و فواید آن توضیح دهید؟
«أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِى »194 ؛ «نماز را به یاد من به پاى دارید».
نماز تنها در شریعت اسلام تشریع نشده است ؛ بلکه این عبادت در ادیان پیشین نیز به شکل هاى مختلفى وجود داشت. قرآن مجید، آن را از وصایاى چند تن از پیامبران195 و امام صادق (علیه السلام) ، آن را آخرین و مهم ترین سفارش هاى پیامبران دانسته است.196
نماز ستون دین و مهم ترین و با ارزش ترین عبادت ها است که اگر در درگاه خداوند پذیرفته شود، عبادت هاى دیگر نیز قبول مى شود و اگر پذیرفته نشود، اعمال دیگر نیز ارزش نخواهد داشت. از این رو ترک آن، از بزرگ ترین گناهان کبیره است. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «کسى که به نماز اهمیت ندهد و آن را سبک بشمارد، سزاوار عذاب آخرت است».
نماز داراى آثار و برکاتى است ؛ از جمله:
1. احیاى ذکر خدا در فرد و جامعه «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِى »197 ؛
2. کسب آرامش درونى «أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ »198 ؛
3. بهترین عامل باز دارنده از فحشا و منکر «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ »199 ؛
4. بهترین وسیله تقوا و پرهیزکارى «یا أَیُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا... لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ »200.
نماز یازده جزء واجب دارد: نیت، تکبیرة الاحرام، قیام (ایستادن هنگام تکبیرة الاحرام و قیام متصل به رکوع )، رکوع، سجود، قرائت، ذکر، تشهد، سلام، ترتیب، موالات. بعضى از این اجزا رکن نماز محسوب مى شود ؛ یعنى، اگر انسان آنها را به جا نیاورد یا در نماز اضافه کند، نمازش باطل مى شود ؛ خواه از روى عمد باشد یا به طور اشتباه (پنج مورد اول ) ؛ بر خلاف باقى اجزا که اگر انسان آنها را از روى اشتباه و فراموشى به جا نیاورد یا اضافه کند، نمازش باطل نمى شود.
رعایت بعضى از امور نیز حضور قلب را زیاد مى کند و در نتیجه نماز در پیشگاه حق پذیرفته تر خواهد بود ؛ مانند:
الف. نمازگزار چشم ها را نبندد.
ب. با انگشتان، دست ها و موى سر یا صورت بازى نکند.
ج. در هنگام خواندن حمد یا سوره و یا ذکر، براى شنیدن حرف کسى سکوت نکند.
د. از هر کارى که خضوع و خشوع را از بین مى برد، اجتناب ورزد.
نماز یک ترکیب و هیئت خاصى دارد که اگر نمازگزار به شکل و صورت آن خلل وارد سازد، نماز از بین رفته و در نتیجه باطل مى شود. این موارد عبارت است از: سخن گفتن، خندیدن با صدا (نه لبخند )، گریستن براى کار دنیایى، روى از قبله برگرداندن، خوردن و آشامیدن، بر هم زدن صورت نماز و کم و زیاد کردن ارکان نماز. اینها را مبطلات نماز نیز مى گویند.
نمازهاى واجب
پرسش 111 . نمازهاى واجب کدام است؟
1. نماز یومیه،
2. نماز آیات،
3. نماز میت،
4. نماز قضاى پدر،
5. نماز طواف واجب،
6. نمازى که به سبب اجاره، نذر، عهد و قسم واجب مى شود.
نمازهاى مستحب
پرسش 112 . نمازهاى مستحب کدام است؟
1. نماز عید فطر [ در زمان غیبت]،
2. نماز عید قربان [ در زمان غیبت]،
3. نماز وحشت،
4. نماز جعفر طیار،
5. نماز غفیله،
6. نماز اول ماه،
7. نوافل یومیه (نافله هاى شبانه روزى )،
8. نماز شب،
9. نماز زیارت،
10. نماز تحیت مسجد،
11. نماز شکر،
12. نماز باران،
13. نمار برآورده شدن حاجت.
لباس نماز گزار
پرسش 113 . شرایط لباس نمازگزار کدام است؟
1. پاک باشد (نجس نباشد ).
2. مباح باشد.
3. از اجزاى مردار نباشد (حتى کمربند و کلاه ).
4. از حیوان حرام گوشت نباشد (به عنوان مثال از پوست پلنگ یا روباه تهیه نشده باشد ).
5. اگر نماز گزار مرد است، لباس او طلا یا ابریشم خالص نباشد و زینت طلا (حتى انگشتر طلا ) نپوشد.
مکان نمازگزار
پرسش 114 . شرایط مکان نمازگزار کدام است؟
1. مباح باشد (غصبى نباشد ).
2. بى حرکت باشد (مانند اتومبیل در حال حرکت نباشد ).
3. جاى آن تنگ و سقف آن کوتاه نباشد تا بتواند قیام و رکوع و سجود را به طور صحیح انجام دهد.
4. جایى که پیشانى را مى گذارد (در حال سجده )، پاک باشد.
5. مکان نماز گزار اگر نجس است، تر نباشد که به بدن یا لباس وى سرایت کند (و اگر خشک باشد، مانعى ندارد ).
6. جایى که پیشانى را در حال سجده مى گذارد، از جاى قدم هاى او بیش از چهار انگشت بسته، پست تر یا بلندتر نباشد ؛ ولى اگر شیب زمین کم باشد اشکال ندارد.
حجاب در نماز
پرسش 115 . اگر خانمى در بین نماز متوجه شود که موهاى او از چادر بیرون آمده، تکلیفش چیست؟ اگر بعد از نماز بفهمد، آیا درست است؟
همه مراجع (به جز بهجت، تبریزى و وحید ): اگر در بین نماز بفهمد، باید آن را بلافاصله بپوشاند و نمازش صحیح است ؛ به شرط آنکه پوشاندن زیاد طول نکشد. اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.201
آیات عظام بهجت و وحید: اگر در بین نماز بفهمد، باید آن را بلافاصله بپوشاند و بنابر احتیاط واجب نماز را تمام کند و دوباره بخواند. و اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.202
آیه اللّه تبریزى: اگر در بین نماز بفهمد، نمازش باطل است و اگر بعد از نماز بفهمد، نمازش صحیح است.203
نماز با مانتو
پرسش 116 . نماز خواندن با مانتو و روسرى چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر مقدار واجب پوشش و شرایط لباس نمازگزار در آن رعایت شود، اشکال ندارد ؛ هر چند نماز با چادر براى رعایت پوشش در نماز، آسان تر و بهتر است.204
تبصره. مقدار واجب پوشش براى زن در حال نماز، پوشاندن تمام بدن حتى موى سر به جز صورت (به مقدارى که در وضو شسته مى شود ) و دست ها تا مچ و پاها تا مچ است. اما براى آنکه یقین کند مقدار واجب را پوشانده است، باید205 مقدارى از اطراف صورت و قدرى پایین تر از مچ را هم بپوشاند.
پوشش پا
پرسش 117 . آیا پوشاندن کف پا هنگام سجده کردن واجب است؟
همه مراجع: خیر، پوشاندن روى پا و کف آن واجب نیست.206
لباس نجس
پرسش 118 . بعد از نماز فهمیدم که لباس یا بدنم نجس بوده است ؛ نمازم چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر بعد از نماز متوجّه نجس بودن بدن یا لباس شده اید، نماز صحیح است.207
فراموشى نجاست لباس
پرسش 119 . اگر شخصى نجاست لباس یا بدن را فراموش کرده و نماز خوانده باشد، قضا دارد یا خیر؟
همه مراجع (به جز سیستانى ): باید نماز را دوباره بخواند و اگر وقت آن گذشته است، قضا کند.208
آیه اللّه سیستانى: اگر فراموشى او از روى بى اعتنایى باشد، بنابر احتیاط واجب دوباره بخواند و اگر وقت گذشته است، قضا کند. در غیر این صورت، لازم نیست نماز را دوباره بخواند.209
نماز بر روزنامه
پرسش 120 . اگر در نماز جمعه از روزنامه اى که اسم خدا در آن نوشته شده، به عنوان زیر انداز استفاده کنیم، چطور است؟
همه مراجع: نباید بر روى چیزى که ایستادن و نشستن بر آن حرام است (مثل روزنامه یا فرشى که اسم خدا بر آن نوشته شده )، نماز خواند.210
رکوع نماز
پرسش 121 . آیا در رکوع نماز باید دست ها روى زانو باشد ؛ یا اگر بالاتر از زانو هم گذاشته شود، اشکال ندارد؟
آیات عظام امام، بهجت، تبریزى، فاضل، صافى و نورى: در رکوع واجب است، به مقدارى خم شود که بتواند کف دست ها را بر زانو بگذارد ؛ ولى گذاشتن دست ها بر زانوها واجب نیست.211
آیات عظام سیستانى و وحید: در رکوع واجب است به مقدارى خم شود که بتواند سر انگشت ها را بر زانو بگذارد ؛ ولى گذاشتن دست ها بر زانوها واجب نیست.212
آیه اللّه مکارم: در رکوع واجب است به اندازه اى خم شود که بتواند کف دست ها را بر زانو بگذارد و گذاشتن کف دست ها بر زانو، بنابر احتیاط، واجب است.213
نجاست فرش نمازگزار
پرسش 122 . اگر فرش اتاق نجس باشد، آیا نماز بر روى آن صحیح است؟
همه مراجع: اگر فرش نجس، خشک باشد و رطوبت آن به بدن یا لباس نمازگزار نرسد، اشکال ندارد.214
نجاست مهر
پرسش 123 . اگر مهر نماز و یا محل سجده نجس باشد، نماز بر آن صحیح است؟
همه مراجع: خیر، باید مهر و جاى سجده پاک باشد، هر چند خشک شده باشد.215
موانع سجده
پرسش 124 . اگر هنگام گذاشتن پیشانى روى مهر، قسمتى از موى سر یا چادر بین پیشانى و مهر حایل شود، وظیفه چیست؟
همه مراجع: باید به طورى که پیشانى از روى مهر بلند نشود، مو یا چادر را کنار بزند و بعد از استقرار پیشانى روى مهر، ذکر سجده را بگوید. البته اگر پیشانى به مقدارى که در سجده لازم است، روى مهر باشد، کنار زدن چادر یا مو از پیشانى لازم نیست.216
مهر نماز
پرسش 125 . سجده بر مهر چرک دار چگونه است؟
همه مراجع: باید بین پیشانى و چیزى که سجده بر آن صحیح است، چیزى حایل نشود. پس اگر مهر به قدرى چرک باشد که پیشانى به خود مهر نرسد، سجده باطل است. امّا اگر رنگ مهر تغییر کرده است، اشکال ندارد.217
زخم پیشانى
پرسش 126 . وسط پیشانى جوش زده، در سجده خونى مى شود، چگونه سجده کنیم؟
همه مراجع: تمام پیشانى جاى سجده است و در مورد سؤال، باید با قسمت سالم پیشانى، سجده کنید که مهر خونى نشود.218
تکرار ذکر نماز
پرسش 127 . اگر جملات «حمد» و سوره یا اذکار نماز چند مرتبه تکرار شود، براى نماز اشکالى ایجاد مى کند؟
همه مراجع: تکرار کردن آیات «حمد» و سوره یا ذکرهاى رکوع و سجود و تسبیحات اربعه، بدون قصد جزئیت ـ بلکه براى ثواب یا احتیاط ـ مانعى ندارد ؛ به شرط آنکه به حد وسواس نرسد.219
تکرار سر بر مهر
پرسش 128 . اگر دو بار سر به مهر بخورد، وظیفه چیست؟
همه مراجع (به جز وحید ): اگر مرتبه دوم بى اختیار باشد، روى هم یک سجده محسوب مى شود.220
آیه اللّه وحید: اگر نتواند سر را نگه دارد و بى اختیار دوباره به جاى سجده برسد، بنابر احتیاط واجب روى هم یک سجده محسوب نمى شود (اگر چه یک سجده آورده شده است ). پس اگر ذکر نگفته باشد، بنابر احتیاط واجب به قصد آنچه به او امر دارد ـ اعم از واجب و مستحب ـ ذکر بگوید.221
تسبیحات نماز
پرسش 129 . آیا مى توان به عمد تسبیحات اربعه را کمتر یا بیشتر از سه بار خواند؟
همه مراجع (به جز فاضل ): ذکر تسبیحات اربعه یک مرتبه کافى است ؛ ولى بهتر است سه بار بگوید و خواندن آن بیش از سه مرتبه به قصد ذکر، اشکال ندارد.222
آیه اللّه فاضل: احتیاط واجب آن است که تسبیحات اربعه را سه بار بگوید.223
سلام نماز
پرسش 130 . اگر براى سلام نماز فقط جمله «السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته» بگوییم، کافى است، یا دو سلام قبلى هم لازم است؟
همه مراجع: آرى، کافى است ؛ ولى بهتر است دو سلام قبلى را نیز بگوید.224
طلا در نماز
پرسش 131 . نماز مرد با زنجیر و انگشتر طلا چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز خامنه اى ): نماز با آن باطل است.225
آیه اللّه خامنه اى: بنابر احتیاط واجب، نماز با آن باطل است.226
نماز زنان
پرسش 132 . آیا محل ایستادن خانم ها در نماز، باید عقب تر از مردها باشد؟
آیات عظام امام، بهجت، صافى و نورى: خیر، اگر جلوتر از مرد هم بایستد اشکال ندارد ؛ ولى بهتر است زن عقب تر از مرد بایستد.227
آیه اللّه تبریزى: باید حداقل بین زن و مرد یک وجب فاصله باشد و با رعایت فاصله، اگر زن هم جلوتر بایستد، نمازش صحیح است.228
آیه اللّه خامنه اى: بنا بر احتیاط واجب باید حداقل بین زن و مرد یک وجب فاصله باشد و با رعایت فاصله، اگر زن هم جلوتر بایستد، نمازش صحیح است.229
آیات عظام فاضل و مکارم: زن باید عقب تر از مرد بایستد ؛ وگرنه نماز او باطل است و فرقى بین محرم و نامحرم نیست.230
آیه اللّه سیستانى: بنابر احتیاط لازم، زن باید عقب تر از مرد بایستد و فرقى بین محرم و نامحرم نیست.231
آیه اللّه وحید: باید بین مرد و زن در حال نماز، حداقل یک وجب فاصله باشد ؛ ولى اگر زن برابر مرد یا جلوتر ـ در کمتر از فاصله اى که ذکر شد ـ بایستد و هر دو با هم وارد نماز شوند، باید نماز را دوباره بخوانند.232
حرکت در نماز
پرسش 133 . اگر در حال خواندن «حمد» و سوره، به انسان تنه بزنند و او بى اختیار قدرى حرکت کند، نمازش چه حکمى دارد؟
همه مراجع: اگر از حال نمازگزار خارج نشود، نمازش باطل نیست و ذکرى را که در حال حرکت گفته است ـ بنابر احتیاط واجب ـ دوباره در حال آرامش بدن تکرار کند.233
تبصره. تکرار ذکر به نظر آیه اللّه سیستانى، تبریزى و وحید، بنابر احتیاط مستحب است.
نماز روى تخت
پرسش 134 . آیا نماز خواندن روى تخت و تشک ابرى صحیح است؟
همه مراجع: اگر هنگام نماز، تخت حرکت زیادى نداشته و بدن در موقع قرائت و ذکر روى آن آرام باشد، نماز صحیح است.234
نماز در هواپیما
پرسش 135 . نماز خواندن در هواپیما و قطار در حال حرکت چگونه است؟
همه مراجع: مکان نماز گزار باید بى حرکت باشد. بلى، اگر به واسطه تنگى وقت یا ضرورت دیگرى، ناچار باشد که در هواپیما یا ترن در حال حرکت نماز بخواند، باید استقرار و قبله را در حد ممکن رعایت کند و در حال چرخش به طرف قبله، چیزى نخواند.235
شرایط نامساعد نماز
پرسش 136 . در چه صورتى تکلیف نماز از انسان برداشته مى شود؟
همه مراجع: در هیچ حالتى تکلیف نماز از شخص مکّلف ساقط نمى شود. اگر نمى تواند ایستاده نماز بگزارد، باید نشسته بخواند و اگر نشسته نمى تواند، خوابیده و به پهلوى راست رو به قبله بخواند. اگر به پهلوى راست نمى تواند، به پهلوى چپ بخواند. در غیر این صورت به پشت بخوابد، به طورى که کف پاى او رو به قبله باشد. حتى در اتوبوس یا هواپیما اگر وقت نماز تنگ باشد، باید در حد مقدور نسبت به قبله و رکوع و سجود اقدام کند.236
خوردن در نماز
پرسش 137 . اگر در حین نماز غذاى بین دندان ها را فرو برد، اشکالى به نماز مى رسد؟
همه مراجع (به جز امام، فاضل و نورى ): فروبردن ذرات غذاى مانده در لاى دندان ها، موجب بطلان نماز نمى شود. همچنین اگر قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود، نمازش اشکال پیدا نمى کند.237
آیات عظام امام و فاضل: فروبردن ذرات غذاى مانده در لاى دندان ها، موجب بطلان نماز نمى شود ؛ ولى اگر قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود، نمازش اشکال پیدا مى کند.238
آیه اللّه نورى: احتیاط واجب آن است که در بین نماز، غذاى مانده در لاى دندان ها را فرو ندهد ؛ ولى اگر قند و شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود، اشکال ندارد.239
حواس پرتى در نماز
پرسش 138 . پرت شدن حواس در نماز ـ در حالى که حمد و سوره مى خواند ـ نماز را باطل مى کند یا خیر؟
همه مراجع: حواس پرتى و غرق شدن در افکار مختلف، نماز را باطل نمى کند ؛ مگر به حدى غافل شود که اگر از او بپرسند چه مى کنى، نتواند پاسخ دهد که نماز مى خوانم.240
شک در نماز
پرسش 139 . شک بعد از محل را با مثال توضیح دهید؟
همه مراجع: شک بعد از محل، مانند آن است که در حال خواندن سوره، شک کند «حمد» را خوانده یا نه ؛ در رکوع شک کند سوره را خوانده یا نه ؛ در سجده شک کند رکوع را انجام داده یا نه ؛ بعد از سلام شک کند تشهد را خوانده یا نه و... در تمام این موارد نباید به شک خود اعتنا کند ؛ بلکه باید نماز را ادامه دهد و نماز صحیح است.241
کثیرالشک
پرسش 140 . کسانى که زیاد شک مى کنند، در نماز چه تکلیفى دارند؟
همه مراجع: کثیرالشک به کسى مى گویند که نمى تواند، سه نماز پشت سر هم را بدون شک بخواند در این صورت نباید به شک خود اعتنا کند ؛ یعنى، هر طرف را که به نفع او است، انتخاب کند. براى مثال اگر در نماز صبح بین دو و سه شک کند، بگوید دو رکعت خوانده ام و اگر در به جاى آوردن سجده و رکوع شک کند، بگوید انجام داده ام.242
نماز احتیاط
پرسش 141 . کیفیت نماز احتیاط را توضیح دهید؟
همه مراجع: کسى که نماز احتیاط بر او واجب شد، بعد از سلام نماز، باید فورى نیت نماز احتیاط کند و تکبیرة الاحرام بگوید و فقط «حمد» را بخواند و به رکوع و سجده رود. پس از سجده دوم، اگر یک رکعت نماز احتیاط بر او واجب است، تشهد و سلام دهد و اگر دو رکعت بر او واجب است، رکعت دوم را مانند رکعت اول انجام دهد و پس از تشهد، سلام دهد.
نماز احتیاط سوره و قنوت ندارد و باید نیت آن را به زبان نیاورد و بنابر احتیاط واجب «حمد» و حتى «بسم اللّه» آن را هم آهسته بگوید. در بین نماز اصلى و نماز احتیاط، کارى که نماز را باطل مى کند، انجام ندهد.243
سجده سهو
پرسش 142 . دستور سجده سهو را بیان دارید؟
همه مراجع: براى سجده سهو، بعد از نماز فورى نیت سجده سهو کند و پیشانى را بر چیزى که سجده بر آن صحیح است، بگذارد و بگوید: «بسم اللّه و باللّه السلام علیک ایها النبى و رحمة اللّه و برکاته». بعد بنشیند و دوباره سجده رود و ذکرى را که گفته شد، بخواند و بنشیند و پس از تشهد بگوید: «السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته».244
تبصره. آیه اللّه مکارم: رعایت پوشش بدن، قبله و داشتن وضو نیز لازم است.
آیه اللّه بهجت: بنا بر احتیاط واجب رعایت پوشش، قبله و وضو لازم است.
نماز قضا
پرسش 143 . کسى که نماز و روزه قضا بر گردن دارد، آیا مى تواند نماز و روزه مستحبى به جا آورد؟
همه مراجع: مى تواند نماز مستحبى بخواند ؛ ولى نمى تواند روزه مستحبى بگیرد.245
پرسش 144 . آیا براى خواندن نماز قضا، مى توانیم به جماعت اقتدا کنیم؟
همه مراجع: بلى، اقتدا به جماعت در نماز قضا، اشکال ندارد و لازم نیست هر دو یک نماز بخوانند ؛ بلکه قضاى نماز صبح را مى توان به نماز ظهر یا عصر امام جماعت اقتدا کرد.246
نماز قضاى پدر
پرسش 145 . آیا قضاى نماز پدر را باید پسر بزرگ بخواند یا دیگرى هم مى تواند انجام دهد؟
همه مراجع: نماز قضاى پدر تنها بر عهده پسر بزرگ خانواده (بعد از فوت پدر ) است. امّا اگر کس دیگرى هم به جا آورد، اشکال ندارد و رفع تکلیف از پسر مى شود. پسر بزرگ نیز مى تواند کسى را براى خواندن نماز پدر اجیر کند.
اگر پدر وصیت کند که از ثلث مالش براى قضاى نماز او اجیر بگیرند، پس از خواندن اجیر، قضاى نماز از عهده پسر بزرگ ساقط مى شود.247
فضیلت نماز جماعت
پرسش 146 . در نماز فرادا بهتر مى توانم به مستحبات عمل کنم، در این صورت باز هم جماعت را توصیه مى کنید؟
همه مراجع: بلى، نماز جماعت مختصر، از نماز فرادایى که طول داده شود، بهتر است. در روایتى آمده است: اگر یک نفر به امام جماعت اقتدا کند، هر رکعت از آن نماز ثواب 150 نماز دارد و اگر دو نفر اقتدا کنند، ثواب ششصد نماز دارد... و اگر عدد آنها از ده تجاوز کند ؛ چنانچه تمام آسمان ها کاغذ، دریاها مرکب، درخت ها قلم و جن و انس و ملائکه نویسنده شوند، نمى توانند ثواب یک رکعت آن را بنویسند.248
اقتداى نماز جماعت
پرسش 147 . پس از تکبیر امام جماعت هنوز صف هاى جلو تکبیر نگفته اند ؛ کسى در صف هاى بعدى تکبیره الاحرام مى گوید، نمازش چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز بهجت): اگر صف هاى جلو آماده نماز هستند و تکبیر گفتن آنها نزدیک است، افراد در صف هاى بعدى مى توانند «تکبیرة الاحرام» بگویند و وارد نماز شوند.249
آیه اللّه بهجت: احتیاط واجب آن است که پیش از تکبیر، کسانى که در صف هاى جلو هستند، تکبیر نگوید.250
محل نماز آیات
پرسش 148 . اگر خورشید گرفتگى در شهر ما قابل رؤیت نباشد و یا در شهر دیگرى زلزله شود، نماز آیات بر ما واجب مى شود؟
همه مراجع: امورى که نماز آیات براى آنها واجب است، در هر محلى که اتفاق بیفتد، فقط مردم همان جا باید نماز آیات بخوانند و بر مردم شهرهاى مجاور آن، واجب نیست.251
نماز استیجارى
پرسش 149 . آیا مى توانم براى نماز و روزه هایى که از من قضا شده، کسى را اجیر بگیرم و یا دوستانم به من کمک کنند؟
همه مراجع: شخص مکلّف تا زمانى که زنده است، نمى تواند دیگرى را براى انجام دادن نماز و روزه هاى قضا، اجیر کند و یا به کمک بگیرد ؛ بلکه واجب است به هر صورت که مى تواند، خود آنها را به جا آورد.252
نماز شب
پرسش 150 . کیفیت خواندن نماز شب چگونه است؟
همه مراجع: نافله شب در مجموع یازده رکعت است که چهار نماز دو رکعتى آن، به نیت نافله «شب» و دو رکعت آن به نیت نماز «شفع» و یک رکعت آن به نیت نماز «وتر» خوانده مى شود.
نافله شب از مهم ترین نمازهاى مستحبى است که در آیات و روایات، بر آن تأکید شده است و تأثیر عمیقى در صفاى روح و پاکى قلب و تربیت نفوس انسانى و حل مشکلات دارد. آدابى براى آن در کتاب هاى دعا ذکر شده است که رعایت آن خوب است ؛ ولى مى توان نماز شب را بدون این آداب و مثل نمازهاى معمولى نیز انجام داد. اگر شخص به هر علّتى نتواند آخر شب بیدار شود، مى تواند قبل از خواب آنها را به جاى آورد.253
سوره نماز مستحبى
پرسش 151 . آیا خواندن سوره در نمازهاى مستحبى لازم است؟
همه مراجع: خواندن سوره در نمازهاى مستحبى لازم نیست ؛ ولى در بعضى از نمازهاى مستحبى (مثل نماز جعفر طیار که سوره مخصوصى دارد )، اگر بخواهد به دستور آن رفتار کند، باید همان سوره را بخواند.254
نماز مستحبى
پرسش 152 . آیا نماز مستحبى را مى توان در حال حرکت خواند؟ رعایت قبله در نمازهاى مستحبى چگونه است؟
همه مراجع (به جز بهجت ): نماز مستحبى در حال حرکت صحیح است و در هنگام راه رفتن و سوارى، براى نماز مستحبى رعایت قبله لازم نیست.255
آیه اللّه بهجت: ولى در حال کار کردن در منزل، بنابر احتیاط واجب، مراعات قبله لازم است.256
نماز جمعه
پرسش 153 . نماز جمعه واجب است یا مستحب و به جاى نماز ظهر محسوب مى شود یا خیر؟
همه مراجع (به جز تبریزى، صافى و مکارم ): در زمان غیبت ولى عصر (عج )، نماز جمعه واجب تخییرى است و بهتر است انسان در این نماز شرکت کند. براى کسى که آن را به جا مى آورد، کفایت از نماز ظهر مى کند ؛ (ولى احتیاط آن است که هر دو را بخواند ).257
آیه اللّه تبریزى: اگر نماز جمعه با شرایطش اقامه شود، شرکت در آن احتیاط واجب است و براى کسى که آن را به جا آورد، کفایت از نماز ظهر مى کند.258
آیه اللّه صافى: شرکت در اقامه نماز جمعه، بسیار خوب است ؛ ولى کسى که نماز جمعه را به جا مى آورد، بنابر احتیاط واجب باید نماز ظهر را بخواند و به نماز جمعه اکتفا نکند.259
آیه اللّه مکارم: در زمان غیبت ولى عصر (عج )، نماز جمعه واجب تخییرى است و براى کسى که آن را به جا مى آورد، کفایت از نماز ظهر مى کند ؛ ولى به هنگام تشکیل حکومت اسلامى، احتیاط در خواندن نماز جمعه است.260
نماز غفیله
پرسش 154 . نماز غُفیله چیست؟
همه مراجع: یکى از نمازهاى مستحبى «نماز غفیله» است که بین نماز مغرب و عشا خوانده مى شود. در رکعت اول بعد از حمد، به جاى سوره این آیه را بگوید:
«وَ ذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِى الظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ . فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤمِنِینَ ».
در رکعت دوم نیز بعد از حمد این آیه را بخواند: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیْبِ لا یَعْلَمُها إِلاّ هُوَ وَ یَعْلَمُ ما فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاّ یَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِى ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فِى کِتابٍ مُبِینٍ ».
و در قنوت آن بگوید: «اللّهمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِمَفاتِحِ الغَیْبِ الَّتى لا یَعْلَمُها اِلاّ انتَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ و آلِهِ و اَنْ تَفْعَلَ بى کَذا و کَذا» [ و به جاى این کلمه حاجت خود را ذکر و سپس بگوید: ]«اللّهُمَّ أَنْتَ وَلىُّ نِعْمَتى وَ الْقادِرُ عَلى طَلِبَتى تَعْلَمُ حاجَتى فَأَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ و آلِهِ ـ عَلَیْهِ وَ عَلیهِمُ السَّلامُ ـ لَمّا قَضَیْتها لى».
مى توان نماز غفیله را به جاى دو رکعت نافله نماز مغرب به جاى آورد.261
احکام نماز و روزه اساتید و دانشجویان
روزه اساتید و دانشجویان
پرسش 155 . اساتید و دانشجویان در صورتى که کمتر از ده روز در محل تحصیل و خوابگاه مى مانند، تکلیف نماز و روزه شان چیست؟
امام: نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.
آیات عظام بهجت، صافى، فاضل و نورى: اساتید و دانشجویان، اگر در کمتر از ده روز، حداقل یک بار، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند و این وضعیت، تا مدتى ادامه داشته باشد ـ به طورى که نزد عرف «سفر» کار آنان شمرده شود ـ نماز ایشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزه صحیح است.
تبصره 1. آیه اللّه صافى مدت لازم براى صدق شغل سفر را حداقل چهار ماه رفت و آمد مى داند.
تبصره 2 (سفر اول ). تمامى دانشجویان و اساتید مذکور، هرگاه بیش از ده روز در وطن خود بمانند، در اولین مسافرت به محل درس و تدریس، باید نماز را شکسته بخوانند و روزه نگیرند. اما پس از یک رفت و برگشت میان وطن و محل تحصیل، به وظیفه خود، مانند کثیرالسفر عمل کنند و نماز را کامل بخوانند و روزه را بگیرند.
تبصره 3. به فتواى آیه اللّه بهجت، سفر اول با طى مسیر هشت فرسخ، تحقق مى یابد. از این رو اگر فاصله محل درس و تدریس از وطن، بیش از هشت فرسخ باشد، در همان اولین مسافرت نیز نمازشان در محل تحصیل، کامل و روزه صحیح است.
آیه اللّه تبریزى: دانشجو اگر در مدت کمتر از ده روز، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد کند، باید احتیاط کند ؛ یعنى، نماز را تمام و شکسته بخواند و اگر روزه گرفت، صحیح است و قضا ندارد. استاد اگر هر هفته، براى تدریس، به حدّ مسافت شرعى مسافرت مى کند ـ چنانچه مدت تدریس، دو ماه یا زیادتر باشد ـ باید نماز را تمام بخواند و روزه بگیرد.
تبصره. با توجه به اینکه آیت اللّه تبریزى در این مسئله احتیاط واجب دارند، مقلدان ایشان مى توانند در این مسئله به فتواى مرجع تقلید مساوى و یا اعلم بعدى رجوع کنند و نمازشان را تمام بخوانند و روزه بگیرند.
آیه اللّه سیستانى: 1. کسانى که حداقل سه روز در هفته و یا ده روز در ماه [اگرچه به طور پراکنده ] در رفت و آمد باشند و این برنامه براى مدتى [به طور مثال شش ماه در یک سال و یا حداقل سه ماه در چندسال تحصیلى ] ادامه یابد، کثیرالسفر محسوب مى شوند و نمازشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزه شان صحیح است.
2. کسانى که سه سال یا بیشتر و هر سال حداقل 15 روز در ماه و یا 6 ماه در سال [اگرچه به طور پراکنده ] در محل تحصیل و خوابگاه اقامت داشته باشند، آنجا در حکم وطن آنهاست و تا ادامه این وضعیت همواره در محل تحصیل، نمازشان کامل و روزه شان صحیح است [در بین راه نماز شکسته است ].
تبصره 1. در هر دو صورت اگر در دو هفته اول، قصد اقامت ده روز نکنند، باید احتیاط نمایند ؛ یعنى، نمازشان را هم تمام و هم شکسته بخوانند و روزه را هم بگیرند و هم قضا نمایند.
تبصره 2. با توجه به اینکه آیه اللّه سیستانى، رجوع به مرجع تقلید مساوى را جایز مى داند، مقلدان ایشان مى توانند در این مسئله به مرجع مساوى دیگر، مراجعه کنند که نماز را کامل و روزه را صحیح مى داند.
آیه اللّه خامنه اى: اساتید و دانشجویان بورسیه و مأمور به تحصیل، اگر در کمتر از ده روز، حداقل یک بار بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند، نماز آنان تمام و روزه ایشان صحیح است ؛ اما دیگر دانشجویان، نمازشان شکسته و روزه آنها صحیح نیست.
تبصره. با توجه به اینکه آیه اللّه خامنه اى در مسئله رجوع به مرجع مساوى، احتیاط واجب دارند، دانشجویان مى توانند در این مسئله به مرجع تقلید مساوى دیگر، مراجعه کنند ؛ [به شرط اینکه مرجع تقلید جدید] رجوع به مرجع مساوى را جایز دانسته باشد و نماز دانشجوى مسافر را تمام و روزه او را صحیح بداند (مانند آیه اللّه بهجت ).
آیه اللّه مکارم: 1. کسانى که حداقل سه روز در هفته در رفت و آمد باشند و این برنامه حداقل دو ماه ادامه مى یابد، کثیرالسفر محسوب مى شوند و نمازشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزه شان صحیح است.
2. کسانى که دو سال یا بیشتر و هر سال حدود سه ـ چهارماه [اگرچه به طور پراکنده ] در محل تحصیل یا تدریس و خوابگاه اقامت داشته باشند، آنجا در حکم وطن آنهاست و تا ادامه این وضعیت همواره نمازشان کامل و روزه شان صحیح است [در بین راه نماز شکسته است ].
آیه اللّه وحید: اگر در هفته حداقل چهار روز بین وطن و دانشگاه رفت و آمد کند و این کار براى مدت یک سال یا بیشتر ادامه داشته باشد، آنجا در حکم وطن است. نماز در آنجا تمام و روزه صحیح است و در بین راه باید احتیاط کند ؛ یعنى، نماز را تمام و شکسته بخواند و روزه بگیرد و قضاى آن را نیز به جا آورد و اگر رفت و آمد سه روز باشد، در این مورد نیز باید احتیاط کند.262
پرسش 156 . اساتید و دانشجویان، در صورتى که بیش از ده روز با قصد اقامت در محل درس و تدریس مى مانند، تکلیف نماز و روزه شان چیست؟
همه مراجع: براى این گونه افراد، نماز تمام و روزه صحیح است.263
تبصره. در صورتى که از ابتدا به طور جدّ، قصد ماندن ده روز داشته باشند و بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتى، به دلیلى تصمیم بر بازگشت به وطن بگیرند ؛ نماز و روزه آنها در محل تحصیل کامل خواهد بود.
پرسش 157 . دانشجویانى که در خوابگاه ده روز یا بیشتر مى مانند و بین آنجا و محل تحصیل رفت و آمد مى کنند و فاصله بین آن دو، کمتر از چهار فرسخ شرعى (5/22 کیلومتر ) است، حکم نماز و روزه شان چگونه است؟
امام: اگر در مدت ده روز، تنها یک مرتبه و به اندازه دو ساعت، از خوابگاه به دانشگاه بروند، نماز تمام و روزه صحیح است و در غیر این صورت شکسته است و روزه صحیح نیست.264
آیات عظام بهجت، سیستانى، فاضل، صافى، مکارم، نورى و وحید: در فرض یاد شده، نماز تمام و روزه صحیح است.265
آیه اللّه تبریزى: بنابر احتیاط واجب، باید نماز را بین شکسته و تمام جمع کنند و اگر روزه بگیرند، صحیح است و قضا ندارد.266
آیه اللّه خامنه اى: اگر در مدت ده روز، به اندازه یک تا دو ساعت در روز - یا چند روز که مجموع آن به مقدار یک سوم روز یا یک سوم شب باشد - از خوابگاه به دانشگاه بروند، نماز تمام و روزه صحیح است و در غیر این صورت نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.267
پرسش 158 . اگر استاد یا دانشجو به طور اتفاقى، به شهرى غیر از محل درس مسافرت کند، نماز و روزه او چگونه است؟
همه مراجع (به جز سیستانى ): نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.268
آیه اللّه سیستانى: نماز تمام و روزه صحیح است.269
پرسش 159 . حکم نماز و روزه اساتیدى که یک یا چند روز در هفته، به محل تدریس (که فاصله آن با وطن بیش از مسافت شرعى است )، رفت و آمد دارند ؛ در دو صورت زیر در محل تدریس و بین راه چگونه است؟
الف. محل تدریس یک شهر است.
ب. محل تدریس شهرهاى مختلف است.
امام: نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.270
آیات عظام بهجت، خامنه اى، فاضل و نورى: اگر رفت و آمد حداقل تا مدتى ادامه داشته باشد ـ که عرف این کار را شغل او بداند ـ نماز تمام و روزه صحیح است.271
آیه اللّه تبریزى: اگر در هفته حداقل یک بار براى تدریس، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد مى کنند، نماز تمام و روزه صحیح است. اگر رفت و آمدشان در مدت هشت یا نه روز، یک بار انجام مى گیرد، باید احتیاط کنند ؛ یعنى، نماز را تمام و شکسته بخوانند و اگر روزه بگیرند، صحیح است و قضا ندارد.272
آیه اللّه سیستانى: اگر در ماه، ده روز یا بیشتر در سفر باشند و این امر در مدت یک سال، شش ماه و در مدت بیش از یک سال، تا سه ماه ادامه داشته باشد، نماز تمام و روزه صحیح است. اگر در ماه نه یا هشت روز در سفر باشند، باید احتیاط کنند ؛ یعنى، نماز را تمام و شکسته بخوانند و روزه بگیرند و قضاى آن را نیز به جا آورند.273
آیه اللّه وحید: اگر چهار روز در هفته را به محل تدریس رفت و آمد داشته باشند، نماز آنان تمام و روزه شان صحیح است. اگر سه روز در سفر باشند، بنابر احتیاط بین نماز شکسته و تمام جمع کنند و بنابر احتیاط روزه بگیرند و قضاى آن را نیز به جا آورند و اگر کمتر از سه روز باشد، نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.274
آیه اللّه صافى: اگر رفت و آمد حد اقل براى مدت چهار ماه ادامه داشته باشد، نماز تمام و روزه صحیح است.275
سفر اول
پرسش 160 . حکم نماز و روزه دانشجوى مسافر، در سفر اول چگونه است؟
آیه اللّه خامنه اى: اساتید و دانشجویان بورسیه در سفر اول و دوم نمازشان شکسته است و نباید روزه بگیرند و از سفر سوم نمازشان کامل و روزه شان صحیح است [دیگر دانشجویان بنا بر فتواى مرجع انتخابى عمل نمایند ].
آیات عظام صافى، فاضل و نورى: در سفر اول نمازشان شکسته است و نباید روزه بگیرند و از سفر دوم نمازشان کامل و روزه شان صحیح است.
آیه اللّه بهجت: اگر فاصله محل تحصیل بیش از 45 کیلومتر باشد از همان سفر اول نماز کامل و روزه صحیح است.
آیه اللّه مکارم: سه یا چهار روز سفر اول را احتیاط کنند؛ یعنى نماز را هم کامل و هم شکسته بخوانند و روزه را بگیرند و بعد هم قضا کنند ولى در روزهاى بعد، نمازشان کامل و روزه شان صحیح است [مقلدین ایشان در این احتیاط مى توانند به مرجع دیگرى رجوع کنند ].
آیه اللّه سیستانى: دو هفته اول شروع سفر احتیاط کنند [مقلدین ایشان در این احتیاط مى توانند به مرجع دیگرى رجوع کنند ].
مسافت شرعى
پرسش 161 . مقدار مسافت شرعى چند کیلومتر است؟
آیات عظام امام، بهجت، خامنه اى، فاضل ، صافى و نورى: مسافت شرعى تقریبا 5/22 کیلومتر است.276
آیات عظام تبریزى، سیستانى و وحید: مسافت شرعى تقریبا 22 کیلومتر است.277
آیه اللّه مکارم: مسافت شرعى تقریبا 5/21 کیلومتر است.
احکام روزه
اهمیت روزه
پرسش 162 . درباره اهمیت روزه و فواید آن توضیح دهید؟
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ »278 ؛ «اى کسانى که ایمان آورده اید! روزه بر شما مقرر شده است ؛ همان گونه که بر کسانى که بیش از شما [ بودند] مقرر شده بود ؛ باشد که پرهیزکارى کنید».
«روزه» در لغت به معناى امساک و خوددارى از هر چیز است و در اصطلاح فقه عبارت است از: «امساک و خود دارى از موارد هشت گانه279 ـ از هنگام اذان صبح تا اذان مغرب ـ به قصد انجام دادن فرمان خداوند».
شواهد فراوانى در تاریخ به چشم مى خورد که روزه در میان یهود و مسیحیت و اقوام و ملت هاى دیگر نیز بوده است. آنان به هنگام مواجهه با غم و اندوه و توبه و طلب خشنودى خداوند، روزه مى گرفتند تا با این کار در پیشگاه او اظهار عجز و تواضع نموده و به گناهان خود اعتراف کنند. از انجیل استفاده مى شود که مسیح (علیه السلام) چهل شبانه روز، روزه داشته است.280 قرآن مجید به صراحت بیان مى کند: این فریضه الهى، در امت هاى پیشین نیز واجب بوده است.281
روزه ابعاد گوناگون و تأثیرات مفیدى بر وجود انسان دارد. مهم ترین این آثار عبارت است:
1. روزه روح انسان را تلطیف و اراده او را قوى و غریزه هایش را تعدیل مى کند «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ».
2. روزه براى برقرارى مساوات میان فقیر و غنى است تا مردم با چشیدن طعم گرسنگى، به یاد فقیران و محرومان بیفتند و حق آنان را ادا کنند.282
3. روزه اثر بهداشتى و درمانى فراوان دارد و باعث سلامتى و تندرستى جسم مى گردد.283 الکسى سوفورین (دانشمند روسى ) روزه دارى را طریق درمان بسیارى از بیمارى ها ـ از جمله کم خونى، ضعف روده ها، رماتیسم، نقرس، بیمارى هاى چشم، مرض قند و بیمارى هاى کلیه و کبد ـ مى داند.284
«روزه» عبادت است و باید براى انجام دادن فرمان خداوند، از اذان صبح تا مغروب کارى که روزه را باطل مى کند، انجام ندهد. این همان نیت روزه است و لازم نیست آن را از قلب خود بگذراند و یا بر زبان جارى کند. نیت براى روزه ماه رمضان و نذر معیّن، از اول شب تا اذان صبح و براى روزه غیرمعین (مانند روزه قضا و نذر مطلق ) از اول شب تا ظهر روز بعد است. نیت روزه مستحبى، از اول شب شروع شده و تمام روز ادامه دارد تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد.
اگر انسان از روى عمد و اختیار کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، روزه اش باطل مى شود و باید علاوه بر قضا، کفاره نیز بدهد. کفاره روزه، دو ماه روزه است که 31 روز آن باید پى در پى باشد و یا شصت فقیر را سیر کند و اگر به هر کدام یک مد (تقریباً 750 گرم گندم یا جو یا مانند آنها ) بدهد، کافى است. دادن پول به فقیر کفایت نمى کند ؛ مگر اینکه اطمینان داشته باشد فقیر به وکالت از او، طعام خریده، سپس آن را به عنوان کفاره قبول مى کند. همچنین مى تواند پول کفاره را به یکى از مراکز و نهادهاى مطمئن بدهد که به مصارف یاد شده مى رسانند (مانند دفاتر مراجع بزرگوار تقلید و کمیته امداد ).
روزه هاى واجب
پرسش 163 . روزه هاى واجب کدام است؟
روزه هاى واجب عبارت است از:
1. روزه ماه رمضان،
2. روزه کفاره،
3. روزه قضا،
4. روزه نذر و عهد و یمین،
5. روزه استیجارى،
6. روزه روز سوم اعتکاف،
7. روزه جایگزین قربانى در حج تمتع.
روزه هاى حرام
پرسش 164 . روزه هاى حرام کدام است؟
روزه هاى حرام (روزه هایى که نباید گرفت ) عبارت است از:
1. روزه عید قربان،
2. روزه عید فطر،
3. روزه ایام تشریق براى کسى که در منا است،
4. روزه یوم الشک (روزى که نمى داند آخر شعبان است یا اول رمضان ) به نیت ماه رمضان،
5. روزه سکوت،
6. روزه وصال (شب را نیز تا سحر روزه بگیرد )،
7. روزه مستحبى زن در جایى که با حق شوهر منافات داشته باشد،
8. روزه مستحبى فرزند در جایى که باعث آزار و اذیت پدر و مادر گردد،
9. روزه مریض و هر کس که روزه براى او ضرر دارد،
10. روزه مسافر، به جز مواردى که استثنا شده است.
روزه هاى مکروه
پرسش 165 . روزه هاى مکروه کدام است؟
1. روزه روز عاشورا،
2. روزه روز عرفه براى کسى که او را از خواندن دعا باز دارد،
3. روزه مستحبى مهمان بدون اجازه میزبان،
4. روزه مستحبى فرزند بدون اجازه پدر و مادر.
روزه خواران
پرسش 166 . براى چه کسانى روزه خوارى جایز است؟
همه مراجع: بر چند دسته روزه واجب نیست، آنان عبارتنداز:
1. پیرمرد و پیرزنى که گرفتن روزه براى آنان مشقت دارد.
2. زن باردارى که گرفتن روزه براى حمل یا خودش ضرر دارد.
3. زن شیردهى که گرفتن روزه بارى بچه یا خودش ضرر دارد.
4. بیمارى که گرفتن روزه براى او ضرر دارد.
5. کسى که بیمارى دارد که زیاد تشنه مى شود و نمى تواند تشنگى را تحمل کند.
6. کسى که به سن بلوغ نرسیده است.
7. زنى که خون حیض و نفاس مى بیند.
8. کسى که به مسافرت مى رود و در جایى قصد اقامت ده روز نمى کند.
9. دخترى که به جهت ضعف بنیه گرفتن روزه براى او مشقت فراوان و ضرر دارد.
10. کسى که بى هوش است و یا در کما به سر مى برد.
11. دیوانگان.285
خون لثه روزه دار
پرسش 167 . گاهى از لثه هایم خون بیرون مى آید و با آب دهان مخلوط مى شود، اگر آن را فرو ببرم روزه باطل مى شود؟
همه مراجع (به جز تبریزى، صافى و نورى ): اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود، فرو بردن آن روزه را باطل نمى کند.286
آیات عظام تبریزى و صافى: اگر خون لثه در آب دهان مستهلک شود ؛ بنابر احتیاط واجب فرو نبرد و بیرون بریزد.287
آیه اللّه نورى: فرو بردن آن جایز نیست ؛ هر چند در آب دهان مستهلک شود.288
روزه دار و دندان پزشکى
پرسش 168 . پرکردن دندان در ماه رمضان چگونه است؟
همه مراجع: پر کردن یا جرم گیرى و کشیدن دندان در ماه رمضان، براى پزشکان جایز است و براى شخص روزه دار زمانى جایز است که مطمئن باشد خون یا آبى که به وسیله دستگاه وارد فضاى دهان مى شود، فرو نخواهد رفت.289
خلط روزه دار
پرسش 169 . آیا فرو بردن خلط، روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع (به جز بهجت و سیستانى ): فرو بردن خلط ـ چنانچه به فضاى دهان نیامده باشد ـ اشکال ندارد ؛ ولى اگر به فضاى دهان برسد، احتیاط واجب آن است که فرو نبرد.290
آیه اللّه بهجت: فرو بردن خلط اگر در حال غیر روزه امر عادى باشد و به فضاى دهان نیز نیامده باشد، اشکال ندارد ؛ ولى اگر به فضاى دهان برسد، احتیاط واجب آن است که فرو نبرد.291
آیه اللّه سیستانى: فرو بردن خلط ـ چنانچه به فضاى دهان نیامده باشد ـ اشکال ندارد ؛ ولى اگر به فضاى دهان برسد، احتیاط مستحب آن است که فرو نبرد.292
تبصره. مرز فضاى دهان و حلق، مخرج حرف (خ ) مى باشد.
عطر روزه دار
پرسش 170 . آیا استفاده از عطر، شامپو، کرم و رژلب در ماه مبارک رمضان مجاز است؟
همه مراجع: هیچ یک از موارد ذکر شده روزه را باطل نمى کند ؛ مگر آنکه رژ لب، وارد دهان شده و فرو داده شود.293
دود وسیله نقلیه
پرسش 171 . گاهى انسان روزه دار در کنار وسیله نقلیه قرار مى گیرد و دود آن به حلق او مى رسد آیا روزه اش باطل مى شود؟
همه مراجع: اگر با این اعتقاد که دود غلیظ به حلقش نمى رسد در کنار وسیله نقلیه بایستد و به طور اتفاق دود به حلقش برسد روزه اش صحیح است.294
بخار حمام
پرسش 172 . تنفس بخار آب در حمام، براى روزه دار چه حکمى دارد؟
همه مراجع: بخار آب حمام، روزه را باطل نمى کند.295
شستن سر روزه دار
پرسش 173 . شستن سر در زیر شیر آب در حال روزه، چه حکمى دارد؟
همه مراجع (به جز سیستانى): آنچه روزه را باطل مى کند، فرو بردن سر زیر آب است ؛ به طورى که یک مرتبه آب، همه سر را فراگیرد ؛ اما شستن سر زیر شیر و زیر دوش اشکالى ندارد.296
آیه اللّه سیستانى: فرو بردن تمام سر در آب، روزه را باطل نمى کند؛ ولى کراهت شدید دارد و شستن سر زیر شیر و زیر دوش حکم آن را ندارد.297
نگاه روزه دار
پرسش 174 . اگر روزه دار به نامحرم نگاه کند، آیا روزه اش باطل مى شود؟
همه مراجع: خیر، روزه اش صحیح است298
تبصره. با این عمل از ثواب و ارزش روزه کاسته مى شود ؛ از این رو واجب است چشم، گوش، زبان، قلب و همه اعضا، از ارتکاب خلاف و گناه حفظ شوند.
روابط زناشویى روزه دار
پرسش 175 . آیا ملاعبه با همسر ـ به جز نزدیکى ـ در حال روزه جایز است؟
همه مراجع: اگر بدون قصد بیرون آمدن منى با همسر خود ملاعبه کند ـ چنانچه اطمینان دارد منى از او خارج نمى شود ـ اشکال ندارد و روزه هر دو نیز صحیح است ؛ هرچند اتفاقا از او منى بیرون آید. البته اگر ملاعبه را ادامه بدهند تا آنجا که احتمال خروج منى پیش آید و خوددارى نکند و منى خارج شود روزه او باطل است و قضا و کفاره دارد.299
پرسش 176 . چه نوع دروغى روزه را باطل مى کند؟
همه مراجع (به جز بهجت، سیستانى و مکارم ): دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ، امامان (علیهم السلام) و بنابر احتیاط واجب پیامبران و جانشینان آنان و حضرت زهرا علیهاالسلام.
آیه اللّه بهجت: دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام)، پیامبران، جانشینان آنان و حضرت زهرا علیهاالسلام.
آیه اللّه سیستانى: بنابر احتیاط واجب دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام و امامان (علیهم السلام).300
آیه اللّه مکارم: بنابر احتیاط واجب دروغ بستن به خدا، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و امامان (علیهم السلام)، پیامبران و جانشینان آنان و حضرت زهرا علیهاالسلام.
سحرى و اذان
پرسش 177 . کسى که در سحر تا پایان اذان غذا بخورد، روزه اش چه حکمى دارد؟
همه مراجع: ملاک امساک براى روزه، طلوع فجر صادق است. بنابراین اگر با شروع اذان، اطمینان به طلوع فجر پیدا کند، نباید چیزى بخورد و اگر لقمه اى در دهان دارد، نباید فرو برد. امّا اگر اطمینان به دخول وقت ندارد، مى تواند چیزى بخورد.301
تبصره. البته براى آنکه دچار شبهه بطلان روزه و وجوب قضا نشود، احتیاط آن است که چند دقیقه قبل از اذان صبح، از خوردن و آشامیدن امساک کند.
پرسش 178 . اگر شخصى با اعتقاد به اینکه هنوز اذان صبح را نگفته اند، مشغول سحرى بشود ؛ سپس متوجه گردد که اذان صبح گذشته است حکم روزه او چیست؟
همه مراجع (به جز بهجت ): اگر بدون بررسى و تحقیق در طلوع فجر، مشغول سحرى شده، روزه اش باطل است و باید قضا کند.302
آیه اللّه بهجت: اگر بدون بررسى و تحقیق در طلوع فجر مشغول سحرى شده، بنابر احتیاط واجب روزه اش باطل است و باید قضا کند.303
تبصره. فرد یاد شده با وجود اینکه روزه اش باطل شده، حق ندارد افطار کند ؛ بلکه باید تا شب از مفطرات امساک نماید.
ضعف بدن روزه دار
پرسش 179 . چشم من ضعیف است و مى ترسم روزه برایم ضرر داشته باشد، تکلیف من چیست؟
همه مراجع: اگر خوف ضرر عقلایى باشد، روزه بر شما واجب نیست و اگر تا ماه رمضان سال بعد بیمارى ادامه یافت، قضا هم واجب نیست. تنها براى هر روز 750 گرم گندم، جو و یا آرد و ... را به عنوان کفّاره به فقیر بدهید.304
تبصره. ملاک ضرر، تشخیص خود شخص است ؛ یعنى، همین اندازه که ترس شما نسبت به ضرر، عقلایى باشد، کافى است. احتمال ضرر گاهى از قول متخصص و زمانى از تجربه مریض هاى مشابه و گاهى از تجربه خود انسان، به دست مى آید.
پی نوشت ها :
1. این منابع عبارت است از: کتاب، سنت، اجماع و عقل.
2. لسان العرب، ماده، جهد ؛ التنقیح فى شرح العروة الوثقى، الاجتهاد و التقلید ، ص 20.
3. التنقیح فى شرح العروة الوثقى، الاجتهاد و التقلید ، ص 88 ـ 85.
4. انبیاء 21 ، آیه 7.
5. توبه 9 ، آیه 122.
6. وسائل الشیعه، ج 27، باب 4 و 7.
7. مورخان مى نویسند: امام صادق (علیه السلام) چهار هزار شاگرد داشتند که از بلاد مختلف به حوزه آن حضرت کوچ کرده بودند. ر.ک: اسد، حیدر، الامام الصادق و الصادق و المذاهب الاربعة، ج1، ص69.
8. مستدرک الوسائل، ج 17، باب 11.
9. وسائل الشیعه، ج 27، باب 11.
10. همان.
11. همان.
12. عده الاصول.
13. توضیح المسائل، م 5 ؛ العروة الوثقى، ج 1، م 36 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 25 ؛ بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 27 ؛ نورى و وحید، توضیح المسائل، م 5.
14. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 34 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 2 ؛ نورى و وحید، توضیح المسائل، م 2.
15. صافى، توضیح المسائل، م 2.
16. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 6 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 11 ؛ نورى و وحید، توضیح المسائل، م 11 ؛ العروة الوثقى، ج 1، التقلید، م 62.
17. خامنه اى، اجوبه الاستفتائات، س9 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 2 ؛ نورى و وحید، توضیح المسائل، م 2.
18. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 25 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 3 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 3 و وحید، توضیح المسائل، م 3.
19. توضیح المسائل مراجع، م 3و4 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 3 و 4 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 3و4.
20. سیستانى، تعلیقات على العروة، م 13 و 20 و 21 و تبریزى، توضیح المسائل، م 3 و 4 ؛ استفتائات، س 32.
21. امام، نورى، فاضل، مکارم و سیستانى، تعلیقات على العروة، ج 1، التقلید، م 47 و دفتر: همه مراجع.
22. وسائل الشیعه، ج 27، ص 62.
23. امام، استفتائات، ج 1، س 24 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 7 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 24 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 14 ؛ دفتر: بهجت، سیستانى، خامنه اى، مکارم، وحید و تبریزى.
24. نورى، استفتائات، ج 2، س 11 و ج 1، س 4 ؛ امام، استفتائات، ج 1، س 8 و 9 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 11 ؛ تبریزى، استفتائات، س 42 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 11 و 12 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1،13 و 14، خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 18 ؛ بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 4 و توضیح المسائل، م 5 ؛ سیستانى، تعلیقات على العروة، م 13 و 33.
25. وحید، توضیح المسائل، م 4.
26. فاضل، توضیح المسائل، م 11 ؛ امام، تحریر الوسیله، ج 1، م 4.
27. وسیلة النجاة، ج 1، م 4 ؛ سیستانى، تعلیقات على العروة، م 11 و 13.
28. استفتائات، س 11.
29. جامع الاحکام، ج 1، س 18.
30. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 31.
31. مکارم، استفتائات، ج 2، س 14 و ج 1، ص 26 ؛ استفتائات، ج 2، س 12.
32. توضیح المسائل، م 4.
33. مقصود آن است که مقلد، مى تواند به فتواى مجتهد دیگرى که علمش از مرجع تقلید خودش کمتر و از مراجع تقلید دیگر بیشتر است، عمل کند، اگر مرجع دوم نیز در همان مسئله احتیاط واجب داشت، باز مى تواند به مرجع سومى که علمش از مرجع دوم کمتر و از مرجع دیگر بیشتر است رجوع کند و ... .
34. توضیح المسائل مراجع، م 7 و 8.
35. دفتر: همه مراجع ؛ عروه الوثقى، ج 1، باب التقلید، م 63.
36. توضیح المسائل مراجع، م 9 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 9 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 23 ؛ دفتر: وحید.
37. خامنه اى، اجوبه الاستفتائات، س 34 و 41؛ نورى، توضیح المسائل، م 9؛ امام، توضیح المسائل، م 9؛ فاضل، توضیح المسائل، م 10.
38. مکارم، توضیح المسائل، م 10؛ توضیح المسائل، م 12 و 13.
39. توضیح المسائل، م 9.
40. استفتائات، س 14 و 50.
41. جامع الاحکام، ج 1، س 20.
42. توضیح المسائل، م 8.
43. نورى، استفتائات، ج 1، س 8؛ امام، استفتائات، س 20؛ خامنه اى، اجوبه الاستفتائات، س 35.
44. توضیح المسائل، م 12 و 13؛ وسیلة النجاة، ج 1، م 14.
45. استفتائات، س 26.
46. توضیح المسائل، م 9 ؛ جامع الاحکام، ج 1، س 20.
47. توضیح المسائل مراجع، م 9؛ وحید، توضیح المسائل، م 9.
48. توضیح المسائل، م 10.
49. فرائدالاصول، ج 2، صص 374ـ379 ؛ التنقیح فى شرح العروه الوثقى کتاب الاجتهاد و التقلید م 16، صص 195ـ202.
50. مائده 5 ، آیه 6.
51. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 291.
52. توضیح المسائل مراجع، م 248.
53. نورى، توضیح المسائل، م 249 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 254 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 248 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 102.
54. العروة الوثقى، ج 1، افعال الوضو، م 13 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 247 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 253 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 248 ؛ دفتر: خامنه اى.
55. العروة الوثقى، ج 1، افعال الوضو، الاول و مسئله 47.
56. امام، فاضل و نورى، توضیح المسائل مراجع، م 248 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 102.
57. بهجت، صافى و سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 248 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 254.
58. تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 248.
59. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 248.
60. امام، استفتائات، ج 1، س 35 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1 س 90 فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 113 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 61 و 64 ؛ نورى، استفتائات، ج 2 س 39 ؛ دفتر: سیستانى، بهجت، خامنه اى و وحید.
61. توضیح المسائل مراجع، م 251 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 257 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 252 و دفتر: خامنه اى.
62. توضیح المسائل مراجع، م 252؛ نورى، توضیح المسائل، م 253 و وحید، توضیح المسائل، م 258.
63. توضیح المسائل مراجع، 252.
64. همان؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 111.
65. توضیح المسائل مراجع، م 253 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 258 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 254 ؛ دفتر: خامنه اى.
66. امام، استفتائات، ج 1، س 42 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 127 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 140 ؛ تبریزى، استفتائات، س 176 ؛ دفتر: سیستانى، بهجت، صافى، نورى، مکارم و وحید.
67. توضیح المسائل مراجع، م 297 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 298 ؛ دفتر: خامنه اى.
68. وحید، توضیح المسائل، م 303 و مکارم، توضیح المسائل، م 321.
69. توضیح المسائل مراجع، م 297.
70. همان، م 242 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 243 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 248 ؛ دفتر: خامنه اى.
71. توضیح المسائل مراجع، م 291 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 297 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 292 ؛ دفتر: خامنه اى.
72. امام، استفتائات، ج 1، س 41 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 93 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 124 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 141 ؛ تبریزى، استفتائات، س 176 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 55 ؛ دفتر: بهجت، وحید، سیستانى و نورى.
73. استفتائات، ج 2، س 55.
74
75. تبریزى، استفتائات، س 152 ؛ سیستانى، Sistani.org، وضو ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 104 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 125 ؛ امام، استفتائات، ج 1، وضو ، س 40 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س91 و 106 ؛ دفتر: نورى، وحید، مکارم و بهجت.
76. تبریزى، استفتائات، س 154 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 106 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 125 و 127 ؛ امام، استفتائات، ج 1 وضو ، س 42 و 43 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 104 و 114 و 140 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 69 ؛ سیستانى، Sistani.org، وضو: دفتر: نورى، بهجت و وحید.
77. امام، استفتائات، ج 1، س 71 و دفتر: همه مراجع.
78. امام، استفتائات، ج 1، س 34 ؛ العروة الوثقى، ج 1، افعال الوضو، م 43 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 43 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 112.
79. توضیح المسائل مراجع، م 299 ؛ نورى، توضیح المسائل، 300.
80. وحید، توضیح المسائل، م 305 ؛ تبریزى، توضیح المسائل مراجع، م 299.
81. توضیح المسائل مراجع، ج 1، م 301 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 307 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 302 ؛ دفتر: خامنه اى.
82. توضیح المسائل مراجع، م 300 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 306 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 301 ؛ دفتر: خامنه اى.
83. توضیح المسائل مراجع، م 303 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 304 ؛ دفتر: خامنه اى.
84. توضیح المسائل مراجع، م 303 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 310.
85. العروة الوثقى، ج 1، شرایط الوضو، م 45.
86. توضیح المسائل مراجع، م 320 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 326 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 42.
87. توضیح المسائل مراجع، م 256؛ وحید، توضیح المسائل، م 362؛ نورى، توضیح المسائل، م 257؛ دفتر: خامنه اى.
88. امام، استفتائات، ج 1، س 16 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 97 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2، س 110 ؛ دفتر: مکارم، سیستانى، تبریزى، نورى و خامنه اى.
89. العروة الوثقى، ج 1، م 25، شرایط الوضو، الحادى عشر.
90. العروة الوثقى، ج 1، شرایط الوضو و مستحبات الوضو، الرابع عشر.
91. العروة الوثقى، ج 1، موجبات الوضو، الثالث.
92. توضیح المسائل مراجع، ج 1، م 323 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 329 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 324 ؛ دفتر: خامنه اى.
93. امام، سیستانى، نورى، مکارم و فاضل، تعلیقات على العروة، ج 1، شرایط الوضو، م 30 و تبریزى، استفتائات، س 158 و دفتر: خامنه اى، بهجت، صافى و وحید.
94. العروة الوثقى، ج 1، باب الاستبراء ؛ توضیح المسائل مراجع، م 73.
95. توضیح المسائل مراجع، م 330 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 331 ؛ دفتر: خامنه اى.
96. توضیح المسائل مراجع، م 330.
97. توضیح المسائل مراجع، م 330 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 336.
98. مائده 5 ، آیه 6.
99. تفسیر نمونه، ج 4، ص 294.
100. باید دانست که برخى مراجع در ترتیب شستن اعضا احتیاط واجب دارند.
101. البته برخى مراجع آیه اللّه بهجت شستن از بالا به پایین را احتیاط واجب مى دانند.
102. توضیح المسائل مراجع، م 389 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 390 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 395 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 187.
103. توضیح المسائل مراجع، م 389؛ وحید، توضیح المسائل، م 395 ؛ فاضل، تعلیقات على العروة، ج 1، مستحبات غسل الجنابة، م 15.
104. بهجت، وسیلة النجاة، ج 1، م 221.
105. توضیح المسائل مراجع، م 361 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 362 ؛ دفتر: خامنه اى.
106. العروة الوثقى، فصل فى مستحبات غسل الجنابه، م 10.
107. امام، تحریر الوسیلة، ج 1، واجبات الغسل، م 19 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 386 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 185 و نورى، توضیح المسائل، م 387 و تعلیقات على العروة، فصل فى مستحبات الغسل، م 8.
108. بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 218.
109. تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 204.
110. توضیح المسائل مراجع، م 386.
111. همان، م 386.
112. وحید، توضیح المسائل، م 392.
113. توضیح المسائل مراجع، م 379 و وحید، توضیح المسائل، م 385.
114. توضیح المسائل مراجع، م 379 و نورى، توضیح المسائل، م 380.
115. بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 675 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 1، م 178 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 193 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 193 ؛ امام، فاضل، نورى و مکارم، تعلیقات على العروة، احکام الغسل، م 14 و دفتر: خامنه اى.
116. توضیح المسائل مراجع، م365 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 191 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 366.
117. توضیح المسائل مراجع، م 365.
118. توضیح المسائل مراجع، م 365.
119. وحید، توضیح المسائل، م 370 .
120. توضیح المسائل مراجع، م 345 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 351: وحید، توضیح المسائل، م 351 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 346 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، احکام غسل جنابت.
121. توضیح المسائل مراجع، م 73 و 348 ؛ العروة الوثقى، ج 1، مستحبات غسل الجنابه، م 2 و 3 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 349 و 73 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 74 و 354 و دفتر: خامنه اى.
122. توضیح المسائل مراجع، م 346 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 352 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 347 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 180.
123. بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 346 و مکارم، تعلیقات على العروة، غسل الجنابة.
124. توضیح المسائل، م 1352.
125. توضیح المسائل مراجع، م 346 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 352 ؛ سیستانى، تعلیقات على العروة، ج 1، غسل الجنابة، الاول ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 171. صافى، هدایه العباد، ج 1، م 175.
126. بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 346.
127. تبریزى، استفتائات، س 248.
128. العروة الوثقى، ج 1، مستحبات غسل الجنابه، م 6.
129. این آیه ها در چهار سوره قرآن آمده است: سجده، فصلت، نجم و علق. البته برخى مراجع تقلید خواندن سوره هایى که سجده واجب در آن است را حرام مى دانند.
130. هر چند از یک در وارد شود و از در دیگر بیرون رود.
131. ولى اگر از یک در برود و از در دیگر خارج شود، مانعى ندارد.
132. ولى اگر وضو بگیرد یا به واسطه نداشتن آب بدل از غسل تیمم کند، مکروه نیست.
133. توضیح المسائل مراجع، 391 و 646.
134. توضیح المسائل مراجع، م 391 و 646 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 397 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 392 و 647 ؛ مکارم، توضیح المسائل، م 391 و 646.
135. بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 675 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 1، م 178 ؛ وحید، منهاج الصالحین، ج 2، م 193 ؛ تبریزى، منهاج الصالحین، ج 1، م 193 ؛ امام، فاضل، نورى و مکارم، تعلیقات على العروة، احکام الغسل، م 14 و دفتر: خامنه اى.
136. العروة الوثقى، ج 1، احکام الغسل.
137. توضیح المسائل مراجع، م 323 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 324.
138. العروة الوثقى، فصل فى غسل الجنابه.
139. توضیح المسائل مراجع، م 353 ؛ امام، تحریر الوسیلة، ج 1 غسل الجنابه، م 3 نورى، توضیح المسائل، م 354 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 359 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 190.
140. فاضل، تعلیقات على العروة، غسل الجنابه، م 8.
141. توضیح المسائل مراجع، م 346 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 352 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 347 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 180.
142. توضیح المسائل مراجع، م 346 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 352 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 347 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 180.
143. توضیح المسائل، م 352.
144. توضیح المسائل مراجع، م 348 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 354 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 349 ؛ دفتر: خامنه اى.
145. العروة الوثقى، فصل فى التیمم، م 26.
146. توضیح المسائل مراجع، م 1572 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1580 و دفتر: خامنه اى.
147. صافى، جامع الاحکام، ج 2، س 1330 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 984 ؛ تبریزى، استفتائات س 211 ؛ دفتر: بهجت، مکارم، امام، نورى و خامنه اى.
148. تبریزى، استفتائات، س 83 و دفتر: سیستانى و وحید.
149. دفتر: همه مراجع.
150. مکارم، استفتائات، ج 2، 1073 و دفتر: همه مراجع.
151. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 790 ؛ امام، استفتائات، ج 1، غسل جنابت، س 96 و دفتر: همه مراجع.
152. سیستانى، Sistani.org، استمنا و دفتر: همه مراجع.
153. العروة الوثقى، 19 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 986 ؛ مکارم، استفتائات، ج 1، س 1246 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 656 ؛ سیستانى، Sistani.org، استمنا و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 788.
154. توضیح المسائل مراجع، م 346 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 352 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 347 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 180.
155. توضیح المسائل مراجع، م 352 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 358 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 353 ؛ خامنه اى،اجوبة الاستفتائات، احکام غسل جنابت.
156. نساء 4 ، آیه 43.
157. بنا بر نظر آیه اللّه خامنه اى، احتیاط واجب آن است که بار دیگر دست ها را به زمین بزند و سپس کف دست چپ را بر پشت دست راست و کف دست راست را به پشت دست چپ بکشد خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، 209 .
158. تفسیر نمونه، ج 3، ص 443.
159. البته در مواردى میان مراجع تقلید اختلاف نظر هست مانند تیمم بر آجر، گچ و مانند آن که هر کس باید بر طبقفتواى مرجع تقلید خود عمل کند.
160. امام، استفتائات، ج 1، تیمم، س 236 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 215 ؛ فاضل، جامع المسائل، ج 2،184 و دفتر: همه مراجع.
161. امام و نورى، تعلیقة على العروة، ج 1، شرایط التیمم، م 18 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 701.
162. توضیح المسائل مراجع، م 701 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 708.
163. خامنه اى، اجوبة، س 209.
164. توضیح المسائل مراجع، م 701.
165. توضیح المسائل مراجع، م 723 ؛ دفتر: خامنه اى.
166. سیستانى و مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 723 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 730 و نورى، توضیح المسائل، م 724.
167. توضیح المسائل مراجع، م 680 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 681 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 687 ؛ دفتر: خامنه اى.
168. توضیح المسائل مراجع، م 727 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 728 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 734 ؛ دفتر: خامنه اى.
169. توضیح المسائل مراجع، م 726 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 726 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 733 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 202 و 204.
170. توضیح المسائل مراجع، م 698 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 699 ؛ دفتر: خامنه اى.
171. توضیح المسائل مراجع، م 698 و وحید، توضیح المسائل، م 705.
172. امام، توضیح المسائل مراجع، م 726 و نورى، توضیح المسائل، م 727.
173. توضیح المسائل مراجع، م 726 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 733 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 202.
174. مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 726.
175. توضیح المسائل مراجع، م 319 و خامنه اى، اجوبه، س157.
176. توضیح المسائل مراجع، م 319 و وحید، توضیح المسائل م 315.
177. امام، استفتائات، ج 1، وضو، س 79.
178. جامع الاحکام، ج 1، س 53 و 54 و دفتر: بهجت.
179. تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 990 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 147 و 148 و نورى، استفتائات،1 س 52. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 184 و دفتر: سیستانى و مکارم.
180. دفتر: وحید.
181. تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 987 ؛ امام، استفتائات، ج 1، وضو، س 80 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1،53 و 54 و دفتر: سیستانى، وحید و نورى.
182. دفتر: بهجت.
183. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 157.
184. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 184 ؛ مکارم، استفتائات، ج 2، س 75.
185. توضیح المسائل مراجع، م 319 ؛ مکارم، استفتائات، ج 3، س 126 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 320 خامنه اى، اجوبة، س 164.
186. توضیح المسائل مراجع، م 319 و وحید، توضیح المسائل، م 325.
187. امام، استفتائات، ج 1، وضو، س 82 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 53 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 152 ؛ صافى، جامع الاحکام، ج 1، س 54 و دفتر: بهجت.
188. فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 184 ؛ تبریزى، صراط النجاة، ج 5، س 990 و دفتر: سیستانى.
189. دفتر: مکارم و وحید.
190. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 152 و 153 ؛ توضیح المسائل مراجع، م 319 ؛ نورى، توضیح المسائل،320.
191. توضیح المسائل مراجع، م 319 و وحید، توضیح المسائل، م 325.
192. همان، م 319 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 323 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 318 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 153 و 154.
193. دفتر: همه مراجع.
194. طه 20 ، آیه 14.
195. پیامبران یاد شده عبارت اند از: اسماعیل، لقمان، موسى، عیسى و پیامبر اسلام.
196. «اَحَبُّ الاَْعْمالِ اِلَى اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ الصَّلاةُ وَ هِىَ آخِرُ وَصایا الاَْنْبِیاء»: کافى، ج 3 .
197. طه 20 ، آیه 14.
198. رعد 13، آیه 28 .
199. عنکبوت 29، آیه 45 .
200. بقره 2، آیه 21 .
201. توضیح المسائل مراجع، م 792 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 432 و نورى، توضیح المسائل، م 793.
202. توضیح المسائل، م 798 و بهجت، توضیح المسائل، م 665.
203. توضیح المسائل مراجع، م 792.
204. توضیح المسائل مراجع، م 897.
205. آیت اللّه مکارم احتیاط واجب دارند.
206. امام، نورى، مکارم و فاضل، تعلیقات على العروة، ج 2، فصل فى الستر والساتر ؛ وحید، سیستانى و تبریزى، منهاج الصالحین، م 518 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 1، م 661 ؛ بهجت، وسیله النجاة، ح 1، م 625 ؛ دفتر: خامنه اى.
207. توضیح المسائل مراجع، م 802 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 430 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 803 و وحید، توضیح المسائل، م 808.
208. توضیح المسائل مراجع، م 803 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 804 و وحید، توضیح المسائل، م 809.
209. توضیح المسائل مراجع، م 803.
210. همان، م 883 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 884 و وحید، توضیح المسائل، م 892 ؛ دفتر: خامنه اى.
211. توضیح المسائل مراجع، م 1022 و 1023 و نورى توضیح المسائل، م 1023 و 1024.
212. سیستانى، توضیح المسائل مراجع، م 1022 و 1023 و وحید، توضیح المسائل، م 1031 و 1032.
213. توضیح المسائل مراجع، م 1023.
214. توضیح المسائل مراجع، م 885 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 886 و وحید، توضیح المسائل، م 895 ؛ دفتر: خامنه اى.
215. توضیح المسائل مراجع، م 885 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 886 و وحید، توضیح المسائل، م 895 ؛ دفتر: خامنه اى.
216. توضیح المسائل مراجع، م 1060.
217. همان، م 1060 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1061 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1069 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 491.
218. توضیح المسائل مراجع، م 1066 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1067 و وحید، توضیح المسائل، م 1075.
219. توضیح المسائل مراجع، م 1136 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1137 و وحید، توضیح المسائل، م 1145.
220. توضیح المسائل مراجع، م1071 ؛ نورى، استفتائات، ج 1، س 130.
221. توضیح المسائل، م 1080.
222. توضیح المسائل مراجع، م 1005 و نورى، توضیح المسائل، م 1006 و وحید، توضیح المسائل، م 1014. خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 483.
223. توضیح المسائل مراجع، م 1005.
224. توضیح المسائل مراجع، م 1105 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1114 و نورى، توضیح المسائل، م 1106 ؛ دفتر: خامنه اى.
225. توضیح المسائل مراجع، م 832 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 833 و وحید، توضیح المسائل، م 838.
226. اجوبة الاستفتائات، س 442.
227. توضیح المسائل مراجع، م 886 و نورى، توضیح المسائل، م 9ـ887.
228. توضیح المسائل مراجع، م 886.
229. توضیح المسائل مراجع، م 886 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 374.
230. توضیح المسائل مراجع، م 886.
231. توضیح المسائل مراجع، م 886.
232. وحید، توضیح المسائل، م 895 ـ 896.
233. توضیح المسائل مراجع، م 968 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 965 و وحید، توضیح المسائل، م 977.
234. توضیح المسائل مراجع، م 880.
235. توضیح المسائل مراجع، م 880، اجوبه الاستفتائات، س 388 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 881 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 887.
236. توضیح المسائل مراجع، م 971 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 971 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 978 ؛ دفتر: خامنه اى.
237. توضیح المسائل مراجع، م 1155 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1163 و دفتر: خامنه اى.
238. توضیح المسائل مراجع، م 1155.
239. نورى، توضیح المسائل، م 1156.
240. توضیح المسائل مراجع، م 945 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 946 و حید، توضیح المسائل، م 954.
241. توضیح المسائل مراجع، م 9 ـ 1168 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1170.
242. توضیح المسائل مراجع، م 6 ـ 1185 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 518 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1193، نورى، توضیح المسائل، م 6 ـ 1185.
243. توضیح المسائل مراجع، م 1215 و 1216 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 5 ـ 1224 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 7 ـ 1216 و دفتر: خامنه اى.
244. توضیح المسائل مراجع، م 1250 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1259 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1251 ؛ دفتر: خامنه اى.
245. توضیح المسائل مراجع، م 1373، نورى، توضیح المسائل، م 1373، وحید، توضیح المسائل، م 1381 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 743.
246. توضیح المسائل مراجع 1388، نورى، توضیح المسائل، م 1387 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1396 ؛ دفتر: خامنه اى.
247. توضیح المسائل مراجع، م 1394 و 1390، نورى، توضیح المسائل، م 1393 ـ 1390 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1402 ـ 1398 ؛ دفتر: خامنه اى.
248. توضیح المسائل مراجع، م 1400 و 1402 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1399 ؛ وحید، توضیح المسائل، 1410 ؛ دفتر: خامنه اى.
249. توضیح المسائل مراجع، م 1418 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1415 ؛ وحید، توضیح المسائل، 1426 ؛ دفتر: خامنه اى.
250. استفتائات، ج 1، س 2672.
251. توضیح المسائل مراجع، م 1494 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1491 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1502 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 713.
252. توضیح المسائل مراجع، 1533 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 1530، وحید، توضیح المسائل، م 1541 و خامنه اى،اجوبة الاستفتائات، س 709.
253. توضیح المسائل مراجع، م 765 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 766 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 771 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 722.
254. توضیح المسائل مراجع، م 986 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 995.
255. توضیح المسائل مراجع، م 781 ؛ نورى، توضیح المسائل، م 782 و وحید، توضیح المسائل، م 787.
256. توضیح المسائل مراجع، م 781.
257. امام، فاضل، توضیح المسائل مراجع، بخش احکام نماز جمعه ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 606 و 611 ؛ نورى، استفتائات، ج 2، س 215 و 216 ؛ بهجت، توضیح المسائل، نماز جمعه، م 2 ؛ سیستانى، توضیح المسائل مراجع، بخش دوم احکام نماز جمعه و وحید، منهاج الصالحین، ج 2، الفصل الثالث عشر فى صلاة الجمعه، الثالث.
258. استفتائات، س 627 و 630.
259. جامع الاحکام، ج 1، س 353.
260. استفتائات، ج 2، س 356 و 357.
261. توضیح المسائل مراجع، م 775، نورى، توضیح المسائل، م 776، وحید، توضیح المسائل، م 781 ؛ دفتر: خامنه اى.
262. دفتر: همه مراجع.
263. توضیح المسائل مراجع، م 1335.
264. توضیح المسائل مراجع، م 1338.
265. دفتر: نورى، سیستانى، مکارم، بهجت، صافى، فاضل و وحید.
266. دفتر: تبریزى.
267. اجوبة الاستفتائات، س 659.
268. توضیح المسائل مراجع، م 1307 و وحید، توضیح المسائل، م 1316 و خامنه اى، اجوبة الاستفتائات، س 645.
269. توضیح المسائل مراجع، م 1307.
270. امام، استفتائات، ج 2، احکام مسافر، س 267.
271. نورى، استفتائات، ج1 و ج2، نماز مسافر ؛ بهجت، توضیح المسائل، نماز مسافر، شرط پنجم.
272. استفتائات، س 498، 472.
273. سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، صلاة المسافر، الخامس و sistani.org، نماز مسافر.
274. دفتر: وحید.
275. صافى، جامع الاحکام، ج 1، نماز مسافر.
276. توضیح المسائل مراجع، م 1272.
277. تبریزى، سیستانى و وحید، منهاج الصالحین، م 884.
278. بقره 2 ، آیه 183.
279. خوردن و آشامیدن، نزدیکى، استمناء، دروغ بستن بر خدا و پیغمبر و جانشینان او، رساندن غبار غلیظ به حلق، فرو بردن تمام سر در آب، باقى ماندن بر جنابت، حیض و نفاس تا اذان صبح، اماله کردن با چیز روان و قى کردن.
280. ر.ک: تفسیر نمونه، ج 1، ص 633.
281. «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»: بقره 2 ، آیه 183.
282. احادیث بسیارى در این زمینه آمده است، ر.ک: من لایحضره الفقیه، ج 2، ح 1769ـ1766.
283. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) «صُومُوا تَصِحُّوا» ؛ «روزه بگیرید تا سالم شوید».
284. به نقل از: تفسیرنمونه، ج 1، ص 632.
285. توضیح المسائل مراجع، 1729، 1725، العروة الوثقى، ج 2 ؛ کتاب الصوم، فصل فى طرق ثبوت الهلال.
286. امام، سیستانى، فاضل و مکارم، تعلیقات على العروه، الفصل الرابع، م 1 ؛ خامنه اى، اجوبة الاستفتائات،763 و دفتر: وحید، بهجت.
287. تبریزى، استفتائات، س 640 و دفتر: صافى.
288. نورى، تعلیقات على العروة، الفصل الرابع، م 1.
289. توضیح المسائل مراجع، م 1583 ـ1573.
290. توضیح المسائل مراجع، م 1580 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1588 و دفتر: خامنه اى.
291. توضیح المسائل مراجع، م 1580.
292. همان، م 1580.
293. العروة الوثقى، احکام المفطرات، فصل 4 و 5.
294. سیستانى و نورى، تعلیقات على العروة، ج 2، المفطرات، السادس ؛ امام، تبریزى، فاضل و مکارم، توضیح المسائل مراجع، م 1605 ؛ بهجت، وسیلة النجاة، ج 1، م 1132 و دفتر: خامنه اى.
295. توضیح المسائل مراجع، م 1605.
296. توضیح المسائل مراجع، م 1608 و 1609 و 1610.
297. توضیح المسائل مراجع، م 1608 و 1609 و 1610.
298. دفتر: همه مراجع.
299. توضیح المسائل مراجع، م 1595 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1603 و دفتر: امام، خامنه اى و بهجت.
300. ر.ک: توضیح المسائل مراجع، م 1596 ؛ وحید، توضیح المسائل، م 1604.
301. توضیح المسائل مراجع، م 742 و 1574.
302. امام، نورى، فاضل و مکارم: تعلیقات على العروة، ج 3، فصل فیما تعلیق بالقضا، الاربع ؛ سیستانى، وحید، تبریزى، منهاج الصالحین، م 1023 ؛ صافى، هدایة العباد، ج 1، م 1336 و دفتر: خامنه اى.
303. بهجت، وسیله النجاة، ج 1، م 1132.
304. توضیح المسائل مراجع، م 1703 و 1744.